خدمت تمام این عوامل اعلام میدارم اگر صدهزاربارچنین عملی را انجام دهید برای صد هزار و یکمین بار حرف ونوشته خود را انجام خواهم دادو از هیچ حزب و گروه و شخصیتی هراسی ندارم. باز خرداد ماه از راه رسید. و باز خاطرات، بعداز 22خرداد سال1388 که تقلّبی در آرا مردم صورت گرفت و چه بسیار مردم که به ظاهربرای پس گرفتن رای خود آمدند،ولی امید به تغییر این نظام داشتند!
ستار شهید ادامه می دهد: درسال 88 هرچند سخن پس گرفتن آرابود، ولی اکثریت مردم انتظارتغییر نظام را داشتند، اما آقایان موسوی وکروبی در فکر گرفتن رای خود در چهارچوب نظام بودند! قصدآنان فقط بازشماری آرا بود! آن هم درچهارچوب نظام نه تغییر در اصل نظام.
عوامل نظام از اصولگرا تا اصلاح طلب همه در این مدت پابرجایی نظام بازجو، شکنجه گر، قاضی و دربسیاری از مشاغل مهم برای سرکوب مردم بودند. مشکل اصلی بین آقایان جنگ قدرت است!
هیچ کدام با اصل نظام مشکلی ندارندبلکه با سیاست نظام مشکل دارند.....نظامی که باخون برسرقدرت نشسته باخونریزی حکومت را ترک خواهد کرد. دیکتاتورهای منطقه راببینیدکه هرکدام به چه نحو سرنگون شدند. والان شاگرد جمهوری اسلامی بشار اسد را ببینیدکه چگونه از استاد خودنظام جمهوری اسلامی راه می آموزد، آیا باز امید به تغییر نظام در چهارچوب آن وجود دارد؟
دربخش پایانی نوشته تکان دهندة ستار، شهید راه آزادی میهن، که در پایگاه اطلاع رسانی لوموند منتشر شده، آمده است : از دوستان خود تقاضا دارم درباره انتخاب شیوه مبارزه وراه آن با دقت عمل کنند33سال است که با همین وعده ها درجا مانده ایم، و درباتلاق این نظام فاسد فرو می رویم، هم چون سال 76 و به اسم اصلاحات. بهتر است این بار خود رابیرون بکشیم، و راه آزادی را بیابیم. شما به مشاغل مهمی که بسیاری از همین آقایان در آن بودند نظری بیندازید، بعد خود ببینید با این همه خونی که در این33سال بر زمین ریخته شده این آقایان آیا حاضر به تغییر درکلّیت نظام می شوند؟ و در آخر اگر مبارزه ما قرار است برای تغییر سیاستهای نظام باشد، فرق نمی کند این نظام دست موسوی یا خامنه ای باشد، چون چهارچوب و قواعد آن یکی است. هدف ما برای رهایی تغییر در کلّیت نظام باید باشد. باز در آخر مطلبم چون همیشه می گویم زنده و پاینده ایرانی و ایران جانم فدای ایران