انتخابات پیش روی رژیم آخوندی چالشی است که به عنوان برآیند همه بحرانهای درونی و بیرونی رژیم؛ عمل می کند و سرجمع، هزینه این بحرانها را از راس نظام یعنی ولی فقیه به عنوان محور اصلی جمهوری جنایت وصول خواهد کرد. رژیم از مواجهه با تمامی بردارهای بحران که در این دوران جدید فروپاشی و اضمحلال به مرحله تعیین تکلیف و یکسره شدن کارنظام راه برده است؛ گریزی ندارد. دوگزینه عقب نشینی یا رفتن به سوی درگیری و جنگ که در برابر رژیم قرار دارد؛ هیچ کدام ازجنس درمان نیست؛ این تنها دو راه پیش رو؛ هردو؛ هرچند با مکانیزمهای متفاوت، یک مضمون واحد دارند: «مرحله پایانی رژیم ولایت فرارسیده است». دقیقا به همین دلیل به طور خاص ولی فقیه و باندهای دیگر رژیم از ورود به چالش انتخابات واز نزدیک شدن آن به شدت در هراس و وحشت اند و به همین دلیل و به طور خاص باند ولی فقیه در صدد است تا با مهندسی آن، تا جایی که می تواند؛ پهنای باند چالش را برای خودش باریکتر کند. برای این کار ولی فقیه قصد حذف عناصر نامطلوب از باند خودش را دارد که در راس همه احمدی نژاد پاسدار هزارتیر است که قرار بود در جراحی یک پایگی در راس نظام؛ تضاد بقا را برای ولی فقیه حل کند و نظام هزینه این خونریزی درونی را در قیام 88 و آتش زیر خاکستر آن را مجبور شد بپردازد. البته به شیوه خودش با بی دنده و ترمزی در جنایت و کشتار و صدور تروریسم و بحران و تولید بمب اتم. خامنهای سعی می کند و تلاشش این است که دوره باقیمانده احمدی نژاد را کج دار و مریز بگذراند و کارهایی مثل پس گرفتن سوال از احمدی نژاد در مجلس که با صدور حکم حکومتی خودش انجام گرفت، ازآن جمله است کاری که با توجه به گردنکشیها و لگدهای بی سابقه احمدی نژاد در برابر ولی فقیه؛ ضربهیی به موجودیت ولی فقیه و علامت بارز بی ثباتی و لرزه ساختاری رژیم، بود. این تحول ساختاری از جنس آنتروپی واضمحلال؛ به طور خاص در اذعان بروجردی رئیس کمیسیون امنیت مجلس رژیم در مورد پس گرفتن سوال از احمدی نژاد به روشن ترین وجه بروز یافته است. توکلی در مصاحبه با روزنامه حکومتیی خراسان تصریح کرد: … تعویض رئیس جمهور در فاصله چند ماه تا پایان دوره، حتماً نشانه بی ثباتی است…توکلی در پاسخ به این سوال که چرا با سوال از رئیس جمهور مخالف بودید؟ گفت: «دلیل مخالفت ما خیلی واضح است. آیا آقای احمدی نژاد را می خواهید با سوال کنترل کنید؟ او … می آید در مجلس و همه را به هم می زند. آیا غیر از این است که به مجلس لطمه می زند؟»(خراسان18آذر91) به زبان دیگر؛ ولی فقیه به نسبت دور قبل و زمان درآوردن احمدی نژاد، مهره مورد نظر خودش از صندوق، با باندی بسیار لاغرتر و در نتیجه به شدت ضربه پذیرتر برجای مانده ولی چون هیچ راه حلی در درون و یا بیرون خودش برای حل بحرانهایش ندارد؛ بالاجبار به سمت حذف عناصر ناسازگار باند خودش روی آورده است.
مهمترین اقدام ولی فقیه در این رابطه، اصلاح طرح قانون اساسی انتخاب ریاست جمهوری بود که در واقع به نوعی، خنثی کردن این نمایش انتخاباتی و ساقط کردنش حتی از درجه نمایشی بود به این معنی که به قول احمدی نژاد گویی اسم طرفی را که می خواهند مینویسند و کسی را که قرار است از صندوق بیرون بیاید، قبل از زحمت رقم سازی و ریختن رای مردگان به صندوق تعیین میکنند. ولی آیا به همین سادگی که ولی فقیه طراحی کرده، مساله تمام می شود؟ آن چه در عرض کمتر از دو هفته در این رابطه اتفاق افتاد حاکی از آن است که این انتخابات؛ ته کار رژیم را هم می بندد و همه باندهایش هم این را بخوبی میدانند. به همین دلیل تک و پاتک ها؛ همه در قالب فرمول گذشتن آب از سر نظام؛ است. احمدینژاد، ، روز ۱۲ آذرماه، بار دیگر مجلس ارتجاع و مجمع تشخیص مصلحت نظام را به باد انتقاد گرفت و تصویب طرح اصلاح قانون انتخابات ریاستجمهوری را «مغایر قانون اساسی» دانست و با زیر ضرب بردن ولی فقیه گفت: « در این صورت دیگر قانون اساسی لازم نیست» .
طرح اصلاح قانون انتخابات ریاستجمهوری که مشخص بود هم رفسنجانی و هم احمدی نژاد به راحتی در آن حذف میشوند؛ روز یکشنبه12آذر و ساعتهایی پیش از سخنان محمود احمدینژاد، با ۱۴۴ رأی موافق، ۹۱ رأی مخالف و ۱۱ رأی ممتنع از مجموع ۲۵۳ نماینده حاضر در مجلس ارتجاع به تصویب رسیده بود. بر اساس این طرح، کسی که می خواهد برای ریاست جمهوری نامزد شود باید دارای ویژگیهای زیر باشد:
1ـ باید دارای هشت سال سابقه وزارت باشد
2ـ ۳۰۰ نفر ازمسئولین سیاسی کشوری که در سابقه خود حداقل استاندار بودهاند یا مشاغل همتراز ز بالاتر را داشتهاند، فرد کاندیدا را از نظر توان مدیریتی تأیید کنند.
این طرح به وضوح هدفی جز حذف و محدود کردن افراد مخالف نظر ولی فقیه را ندارد؛ احمدی نژاد این طرح را خلاف قانون اساسی رژیم دانست و از این هم جلوتر رفت و گفت: «برخی خیال میکنند که زمان قاجار است و استبداد حاکم است و همه حقوق مردم در مجلس متبلور است». بعد هم با بالاترین سرکشی ممکن در برابر ولی فقیه ارتجاع علنا و در اظهاراتی که در دو مراسم علنی داشت، موقعیت خامنهای را به عنوان کسی که منتخب مستقیم مردم نیست، در مقایسه با رییس جمهور که مستقیما از سوی مردم برگزیده میشود، پایین آورد و گفت: «تنها نماینده اراده کل ملت، رئیسجمهوریست، رهبری هم با واسطه انتخاب میشود»... ولی موضوع به همین جا ختم نشد و در یک لگد محکم به ولی فقیه با طعنه، طرح ولی فقیه را به لجن کشید و گفت: «برخی دوستان شوخی میکردند و میگفتند که در طرح اصلاح قانون انتخابات ریاست جمهوری، اسم فردی که میخواهند رئیسجمهور شود را بگذارند».
این طرح یک ماده چهارم هم داشت که اجرای انتخابات را که قبلا مسئولش وزارت کشور و تحت نظر رئیس جمهور رژیم بود؛ تغییر داد. بر اساس ماده چهارم طرح اصلاح قانون انتخابات، کسانی که بر اجرای انتخابات نظارت دارند عبارتند از: وزیر کشور که زیر نظر هیأت اجرایی مرکزی انتخابات است، مجری برگزاری انتخابات ریاستجمهوری است. یعنی ولی فقیه یک قلاده به گردن وزیر کشور هم انداخته و برایش ناظر از باند خودش گذاشته و بعد مسئولیت اجرای انتخابات را به او داده. درحالی که قبلا وزارت کشور مسئول انتخابات بود. طبق این ماده، هیأت اجرایی مرکزی انتخابات عبارتند از وزیر کشور بهعنوان رئیس هیات، یکی از اعضای هیأت رئیسه مجلس که از سوی رئیس مجلس انتخاب میشود(یعنی نفر لاریجانی)، دادستان کل کشور(اژه ای )، وزیر اطلاعات وهفت معتمد مردمی(معتمد مردمی هم که مشخص است ایادی و عساکر ولی فقیه اند). حداقل سن برای نامزدی در انتخابات ریاستجمهوری ۴۰ و حداکثر سن ۷۵ سال تعیین شده است، داشتن سواد خواندن و نوشتن تنها ملاک و معیار برای نامزدی در انتخابات ریاستجمهوری نیست و نامزدها باید دارای سابقه مدیریتی باشند. طبق این طرح، همچنین «نامزد مورد نظر برای انتخابات ریاستجمهوری باید دارای هشت سال سابقه وزارت باشد و ۳۰۰ نفر از سیاسیون که در کارنامه خود سابقه کاری حداقل استانداری یا مشاغل همتراز به بالاتر را داشته باشند، وی را از نظر توان مدیریتی تأیید کنند. یعنی در اصلاحیه و طرحی که به مجلس رفت و درکمیسیونها مصوب شد؛ واکنون در حال تصویب جزء به جزءآن درمجلس هستند؛ ترتیب طناب پیچ کردن همه ناسازگارها درباند ولی فقیه داده شده است. واکنش احمدی نژاد؛ نتیجه این مهندسی و برآیند نمایش انتخابات را از همین الان روشن می کند. نتیجه به خلاف انتخابات قبلی صرفا این نیست که کسی که ولی فقیه می خواهد از صندوق بیرون بیاید؛ پیش ازآن؛ نتیجه جزء به جزء اقدامات ولی فقیه؛ ساخته شدن و سربرآوردن تضادهایی است که اساسا نظام در تمامیتش و به طور خاص ولی فقیه توان مقابله و خنثی کردن آنها را مطلقا ندارد. در اولین قدم پس از مخالفت احمدی نژاد با طرح اصلاح انتخابات لاریجانی رئیس مجلس ارتجاع گفت: اصلاح قانون انتخابات برای صیانت از آزادیهاست…پاسخ صحبتهای رییسجمهور را نمیدهم(ایسنا13آذر91)…
درواقع با این طرح که بخشی از مهندسی خامنه ای برای انتخابات است دور تازهی رویارویی محمود احمدینژاد و مجلس کلید خورد و به سرعت مسیرشتاب گرفتن در تمام اجزای باند ولی فقیه را پیمود. آنقدر که کیهان ولی فقیه هراسان از انقلابیون فرسوده در حلقه های قدرت جمهوری اسلامی که قصد دارند با مهندسی هدفمند اوضاع کشور و اعمال فشار همه جانبه به رهبر، ایشان را به نوشیدن جام زهر عقب نشینی، وادار سازند یاد کرد ولی حرف این است که برآیند این تضادها چیزی در ا دامه مراحل قبلی و تضادهای قبلی نیست. حرف برسر مرحله جدید در فروپاشی است به این معنی که حذف و کنار گذاشتنها در بالاترین دایره حاکمیت تک پایه؛ یعنی در نزدیکترین عناصر به خود ولی فقیه که به دلیل مرحله سرنگونی دیگرزیربار او نمی روند؛ در درون رژیم ایجاد به هم ریختگی ساختاری کرده است که به معنی از دست رفتن کامل مهار ولی فقیه روی عناصر باند خودش است و در نهایت به تجزیه کامل و انهدام کل نظام راه خواهد برد . این واقعیت از دید عناصر دست اندرکار رژیم مخفی نمانده و آنها به وضوح به آن اذعان دارند. به همین دلیل آتش تهیه عناصر در معرض حذف، با شدت و حدت از الان یعنی از 6 ماه قبل ازنمایش انتخابات در همه زمینه ها و از جمله در زمینه بحرانهای اجتماعی که به سرعت به بحران سیاسی تبدیل می شوند؛ اهداف طرف مقابل را می کوبد و از همین الان طرفین سلاحهایشان را برای دریدن یکدیگر تیز کردهاند. در همین رابطه روزنامه رسالت رژیم 22آذر نوشت: ...باید آسیبشناسی و ریشهیابی کرد که چرا رفقای دیروز در صفبندهای سیاسی که این روزها در سپهر سیاسی کشور رخ داده و هر روز مرزبندیهای جدیدتری را ترسیم میکند، مانند رقیبانی شدهاند که بر چهره یکدیگر چنگ میزنند؟
یک نگاه کوتاه به موضعگیریها و اقدامات جریانهای درون باند ولی فقیه، به وضوح تعریف این مرحله خطیر و جدی بودنش و برگشت ناپذیریش است امری که ولی فقیه از آن بوی قطعیت سرنگونی کل نظام را گرفته و به همین دلیل اقداماتش را مجبور است فارغ از نتیجهاش انجام بدهد.
حدود یک هفته بعد از طرح مصوبه اصلاح قانون انتخابات ؛ با وجود حذف ماده 35 این مصوبه از دستور کارمجلس ارتجاع؛ روزنامه حکومتی اعتماد روز 22آذر نوشت: جنجالیترین ماده طرح اصلاح قانون انتخابات، روز گذشته از دستور کار مجلس حذف شد تا نحوه بررسی و تایید صلاحیت نامزدهای ریاستجمهوری همچنان درانحصار شورای نگهبان بماند. اما انتقادات و اشکالات مخالفان این طرح همچنان پابرجا باقی ماند و صرفنظر کردن نمایندگان مجلس از تعیین شاخص برای رجل سیاسی و مذهبی، باعث نشد که مخالفان از زیر سوال بردن طرح اصلاح قانون انتخابات ریاستجمهوری، کوتاه بیایند.
کیهان ارگان ولی فقیه ارتجاع طبق معمول، در ماراتن ادبیات پاسدار لمپنی و تمسک به تروریسم برون مرزی؛ از دیگر رسانههای رژیم پیشی گرفت و با به سینه زدن سنگ ولی فقیه درهم شکسته؛ با عنوان «بحران کاتالیزور می خواهد»؛ عناصر باند ولی فقیه و مشخصا هم احمدی نژاد را هدف قرار داد و در روز18آذر نوشت: «.... قانون اساسی و ضمانت آن- ولایت فقیه- مرکز ثقل و ثبات فعلی جمهوری اسلامی است. بنابراین به هر نحو ممکن باید این مرکز ثقل و ثبات و تنظیم ترافیک سیاست را به چالش کشید…بنابراین باید روی دیگر حلقه ها و اشخاص حساب کرد. حلقه هایی که از سر سوءتفاهم و توهم بتوانند مشابه کار طعمههای انتحاری را ـ این بار به شکل سیاسی ـ در ایران انجام دهند؛... از نگاه دشمن برای کشیدن ترمز جمهوری اسلامی، ابتدا باید اصولگرایی و اصولگرایان را در ایران منحل یا ضعیف کرد. برجسته کردن اختلافات فرعی، بخش مهمی از این توقع را برآورده می کند. دولت و مجلس نیز به هر میزان که آلوده این بازی شوند، از نقش آفرینی در خط مقدم مقاومت و بیداری اسلامی باز خواهند ماند، چنان که بعضا چنین شده است».
در همین روز لاریجانی هم نگرانی و ترس ولی فقیه و باند او را بازتاب داد. روزنامه حکومتی ابتکار سخنان او را به چاپ رساند که گفت: متاسفانه گاهی در بین یک جریان مثل اصولگرایان هم که در خیلی از مبانی اساسی یکسان هستند، در فروعات آنچنان به جان هم میافتند که به نظر میرسد اخلاق سیاسی از یک نظامبندی درست برخوردار نیست!
واقعیت جدیدتر اما این است که بحرانهای درونی و بیرونی؛ آن چنان ساختار باند ولی فقیه به عنوان محور حاکمیت را درهم شکسته و تا آن جا امکان قوام در اجزای آن را از آن سلب کرده که برای ولی فقیه امکان سوار کردن آجرهای بعدی اش بر روی این پایه غیرممکن است. روزنامه ابتکار22آذر نوشت: آقای احمدی نژاد در ابتدای مسیری است که میتواند به مثابه یک راه سوم در جمهوری اسلامی ایران تلقی شود…عوض حیدرپور عضو جمعیت ایثارگران معتقد است: «احمدی نژاد از ایده اصولگرایی خارج شده و خط سومی را راه اندازی کرده است. ما باید برای این خط سوم یک اصطلاحی پیدا کنیم که نه اصطلاح اصولگرایی و نه اصلاح طلبی و نه در حلقه جریان انحرافی میگنجد بلکه خط سوم یک پدیده جدیدی است که باید با اصطلاح شیطنت و اختلاف افکنی نامیده شود»… اما در همین خبر حرف نهایی را احمد امیر آبادی عضو فراکسیون اصولگرایان مجلس ارتجاع و نماینده ارتجاع از قم زده و گفته است: «مگر ما خط اول و دوم داریم که بخواهیم از خط سوم صحبت کنیم؟ در واقع در حال حاضر همه چیز بهم ریخته است …».
نتیجه این که ولی فقیه که از چالش نمایش انتخابات می ترسید؛ برای مهندسی بحرانهایش قانون گذراند ولی نتیجه ارتقای بحرانهای درونیش به دور جدیدی با سمت سرنگونی نظام بود. پس از حدود 8 روز از تصویب اصلاحیه قانون انتخابات در کمیسیونهای مجلس ارتجاع؛ حداد عادل از نزدیکان خامنهای دوبار با تصویب این طرح ابراز مخالفت کرده نه برای حمایت از حرف احمدی نژاد بلکه از ترس عواقب آن و صریحا آن را چالش برانگیز و وهن نظام خواند. وهن نظام از طرف باند خود ولی فقیه دقیقا به دلیل درهم شکستگی و ضعف مفرط ولی فقیه. یعنی این که احمدی نژاد بعد از همه توپ و تشرهای خامنهای؛ رحیم مشایی را در سمت بالاتری می گذارد و مهمتر از آن یک بیانیه سراپا تعریف و تمجید از او می دهد که هنوز نظام درگیر جواب دادن به این تعریف و تمجیدهاست. آخوند شجونی با تهدید احمدی نژاد، رودر رویی او با خامنه ای را به وی خاطرنشان کرد و پیرامون انتصاب مشایی گفت: رئیسجمهور نباید اقداماتی انجام دهد که مردم فکر کنند او در برابر رهبری ایستاده است ...
آن چه میخ رژیم را کشیده و ولی فقیه را ناتوان از هرگونه چاره اندیشی کرده؛ همین است که در مواجهه با بحرانها؛ ظرفیتهایش در درون خودش به صفررسیده است. البته این بسیار واضح است که مطلقا خود بخودی نبوده و محصول یک نبرد 31 ساله در فشردگی ثانیهها و لحظه ها بین مردم ایران و رژیم آخوندی و پیشاپیش آن مقاومت برخاسته از این مردم است. آخوند موحدی طراح بسیاری از ترورهای خارج کشوری رژیم که به عنوان امام جمعه تهران از طرف خامنه ای منصوب شده در نماز جمعه 17آذر تهران همین واقعیت را بیان کرد و گفت: آنچه که از فرمایشات مقام معظم رهبری فهمیدیم، یقین داریم این است که کشور باید آرام باشد. این نظر آقاست و مسئولانی که واقعاً پایبند به ولایت هستند باید به چنین مسالهای توجه کنند و بدانند که هرگونه سخن و برنامه تنشزا خلاف ولایت است. اگر مسئولان خودشان در بین خود نقطه ضعفی دیدند، نباید آن را به جامعه!!! بکشانند و باید مراقب باشند که دشمن را خوشحال نکنند … این مساله، مسأله اول کشور ماست…
اما با همه این حرفها و نمونهها شاید حق استیصال و بیچارگی ولی فقیه را خوب ادا نکرده باشیم چون حرف از استدلال و برداشت گذشته است و ولی فقیه درهم شکسته تر و بیچارهتر از این حرفهاست تا جایی که «رهبر»دنبال خریدن مشروعیت از قبل داشتن «چرخ گوشت دستی» در «بیت» است!… سایت سحام نیوز 29آبان 91نوشت: « عضو دفتر رهبری؛ آیتالله رسولی محلاتی که بهعنوان قدیمیترین و نزدیکترین یار و امین امام، ویژگی منحصربهفردی در میان اصحاب آن حضرت دارد و پس از رحلت بنیان گذار جمهوری اسلامی، عهدهدار یکی از مهمترین شئون بیت مقام معظم رهبری «مدظله» گردید؛ گفت: «چرخ گوشت منزل رهبری دستی است؛ گاهی از پاسدارهای شخصی خودشان قرض میکنند »…
91.9.25