احمدینژاد قادر به ایستادن [کاندیدا شدن] برای دور بعدی انتخابات نیست. خیلیها او را در بحران اقتصادی کشور مقصر میدانند. این میتواند عاملی کلیدی برای رأیدهندگان باشد . گزارشی داریم از ماریانا هانتس.
گزارشگر میگوید:ناصر کوشش، فضای تهران را بهتر از هر کس دیگر میداند. او در اینجا راننده تاکسی است و مانند بسیاری از مشتریانش، بر این باور است که وعده رفاه اقتصادی پرزیدنت محمود احمدینژاد هرگز محقق نشد.
ناصر کوشش - من معیشت خودم را نمیتوانم تأمین کنم. چهار سال قبل ما زندگی بهتری داشتیم. الآن هرساله اجاره خانه گرانتر شده است. قیمت مواد غذایی بالا رفته اما درآمد ما ثابت مانده. منظورم همه اقشار است حتی مردم مرفه هم الان ناراضیاند و نسبت به وضع اقتصادی شکایت دارند.
گزارشگر - گرانی بالا یعنی نان سه برابر دو سال قبل، بنزین هفت برابر و در اکتبر ارز ایران به نازلترین ارزش خود در برابر دلار آمریکا رسید. تحریمهای بینالمللی برای مهار جاهطلبیهای اتمی ایران تأثیری داشته اما به عقیده ناصر مقصر اصلی جای دیگر است.
ناصر کوشش - در کشوری که منابع غنی طبیعی دارد مسائل اقتصادی ممکن است بهخاطر تحریمها باشد اما فکر نمیکنم این، دلیل اصلی این مسائل باشد. فکر میکنم بهخاطر سوءمدیریت دولت است.
گزارشگر - ریاستجمهوری در ایران به 2دوره محدود است، بنابراین احمدینژاد نمیتواند مجدداً در ژوئن کاندیدا شود. اما استفاده از قهر و زور برای خفه کردن اپوزیسیون طی 8سال که بر سر قدرت بوده یک عامل در این انتخابات خواهد بود....
بعید است خامنهای بگذارد [کسی با رگههای مستقل احمدینژاد جلو بیفتد] ، چرا که این بار او نیاز به یک متحد دارد. اما اگر بهنظر برسد که این پروسه، دست کاری شده است، رأیدهندگان ممکن است احساس کنند که انتخابی ندارند.
محجوب زوویری استاد دانشگاه قطر - مردم، این چند ماه آینده را از نزدیک مانیتور میکنند تا ببینند چه کسی کاندیدا میشود. اگر مردم تصمیم بگیرند به پای صندوق رأی نروند برایشان اینکار از تظاهرات بهتر خواهد بود.
گزارشگر - ناصر میگوید او ممکن است رأی ندهد و او ایمان خود را به این حکومت که بتواند زندگی بهتری برای او ایجاد کند از دست داده است اما بدون رأی او و میلیونها نفر از ایرانیها، ممکن است زیراب مشروعیت این دولتزده شود.
این وضعیت نشان میدهد که ایرانیها نفوذ و تأثیر دارند و اینکه؛ قدرتشان ممکن است در این نباشد که به چه کسی رأی بدهند بلکه در این باشد که؛ اصلاً شرکت نکنند.