روز گذشته پاسدار احمدی نژاد در یک لشکر کشی به مجلس تحت امر خامنه ای بزرگترین افتضاح سیاسی رژیم ولایت فقیه را طی سالیان اخیر رقم زد. تهاجم اخیر گماشته ی ولی فقیه علیه ولی نعمت خود در حالی صورت گرفت که چندی پیش خامنه ای طی هشداری به تمامی جناح های رژیم از جمله گفته بود : « تا روز انتخابات هرکس احساسات مردم را در جهت ایجاد اختلاف بکار گیرد, قطعا به کشور خیانت کرده است». اما با توجه به تمامی این هشدار ها و صورت سرخ نگداشتن ها, باند های حکومتی باز در صحن مجلس هم بجان یکدیگر افتادند و بدین سان یکبار دیگر آن روی سکه ی ,, بی اعتباری ,, ولایت خامنه ای را به معرض تماشای عموم گذاشتند . جنگ و جدال گرگها همچنین این نکته را به اثبات رساند که مهار اوضاع با تمامی هشدار ها و تهدید های از دست شخص ولی فقیه خارج شده و کشتی شکسته ی ولایت بسرعت به سواحل سخره ئی خواهد خورد.
ظاهرا قرار بر این بود تا دزدی ها و چپاول اموال مردم به چنین صحنه هائی کشیده نشود. آنگونه که علی لاریجانی , رئیس مجلس رژیم می گوید, وی روز قبل از لشکر کشی احمدی نژاد, با او دیداری داشته و در خصوص روند جلسه و حل و فصل قضایا, بویژه دزدی ها و رانت خواری برادرانش با رئیس دولت دهم به توافق رسیده بوده. اما این که چرا احمدی نژاد زیر قول وقرارها زده و این چنین عنان از دست داده است را باید در جائی دیگر و صورت مسئله ئی دیگر جستجو نمود. این صورت مسئله چیزی جز همان دعوای وی با شخص ولی فقیه , بویژه چند ماه مانده به پایان خدمت اش , نمی تواند باشد.
احمدی نژاد برای روشن کردن آتش این تهاجم, مناسبترین زمان را انتخاب نمود. یعنی یک روز قبل از سفرش به مصر. سفری که به نظر بسیاری از کارشناسان, یک نقطه ی تحول در مناسبات رژیم با این کشور طی سی و چهار سال حاکمیت آخوندی, قلمداد میشود. تمامی علائم و قرائن سخن از آن دارند که وی آگاهانه و عامدانه دست به تهاجم علیه مجلس دست نشانده ی ولی فقیه و بویژه برادران فاسد لاریجانی زده است.
ارزیابی احمدی نژاد و اطرافیانش این است که تنها راه ممانعت از خذف کامل و خارج شدن از دور قدرت همانا برهم زدن تعادل قوا در درون رژیم است. وی بخوبی میداند که هرگونه سرانجامی و رسیدن به هر مقصودی باید طی چند ماه آینده به بار نشسته و به نتیجه برسد, لذا بهترین راه را نه در تکریم در مقابل ولی نعمت, بلکه در تهاجم و برهم زدن میز ولی فقیه در شطرنج سیاسی حاکمیت می بیند. بر سیاق این محاسبات, وی یقین دارد که جناح مقابل هرگز به باند دولت اجازه ی بازی در انتخابات پیش رو را نخواهد داد و آن سناریوی ,, احمدی نژاد – مشائی ,, قبل از اعلان کاندیداتوری در نطفه خفه خواهد شد.
احمدی نژاد در این زمینه ی شاخ و شانه کشیدن برای ولی خود ید طولانی دارد و اگر خاطرمان باشد, تاکنون بکرات در مقابل ولی فقیه قد علم کرده است. یک نمونه ی آن به ,, قهر 11 روزه ,, وی در پی جنجال عزل وزیر اطلاعات رژیم, آخوند مصلحی بر میگردد و نمونه ی دیگر عزل ناگهانی متکی در سفر سنگال.
رئیس دولت آخوندی همچنین به این نکته بخوبی واقف است که اگر در این چند ماهه باقی مانده به پایان عمر دولت اش دست بکار نشود و بقول معروف ,, میخ خود ,, را در حاکمیت سفت نکند, یقینا پس از این دوران سرنوشت خوبی برایش متصور نخواهد بود. جملگی علائم و نشانه ها از درون رژیم و صف آرائی ها در مقابل ,, جریان انحرافی ,, وابسته به احمدی نژاد سخن در تائید این امر دارند. از مجلس و قوه قضائیه گرفته تا سپاه پاسداران و بسیج و اطلاعاتی های رژیم که جملگی در تیول باند خامنه ای هستند, به انتظار فرصت اند تا ,, پاسخ ,, نمک نشناسی های وی و اطرافیان اش را در زمان مناسب بدهند. بهترین فرصت نیز یقینا پس از کنار رفتن دولت و انتقال آن به فردی مورد اعتماد رهبر معظمَ! می باشد, یعنی پس از برگذاری انتخابات نمایش آینده.
تمام تلاش ولی فقیه نیز سپری کردن این دوران و انتقال آرام قدرت از احمدی نژاد به فرد مورد نظرش است. و این اتفاقا همان چیزی است که در اساس مطلوب احمدی نژاد نیست. یعنی انتقال آرام و بی سر و صدای قدرت.