ظاهرا اشکوری مخاطبینش را افرادی قلمداد کرده که گوئی در سال ١٣٥٨ در ایران متولد شده ولی تاکنون در کراتی دیگر غیر از کره زمین بسر برده اند و قرار است مجددا به کره زمین باز گشته و پای منبر حاج آقا از آموزشهای تاریخی ایشان فیض ببرند. از جهتی اما تلاش اشکوری قابل درک است، چرا که این نخستین بار نیست که تربیت یافتگان حوزه های جهالت و فریب تلاش کرده و می کنند که با براه انداختن بساط روضه خوانیشان در صدد توجیه نظامهای استبدادی برآیند. تنها بد شانسی اشکوری در این است که در عصر انقلاب اینفورماتیک اینگونه تحریف تاریخ محلی از اعراب ندارد.
اشکوری ادعای تقلب در انتخابات اولین دوره مجلس را "کذب و تحریف تاریخ " دانسته و در مقام دادستان نظام درخواست "شواهد و قراینی که مدعا را مدلل کند" شده است.
در جای دیگر وی مدعی تقلب در انتخابات اولین دوره مجلس را ناتوان از ارائه هرگونه دلیل و مدرکی دانسته و افزوده است: " ...افزون برآن می توانند از شخصیت ها و جریانهای سیاسی مستقل و حتی منتقد حاکمیت که خود نیز در انتخابات حضور داشتند ( مانند نهضت آزادی، جنبش مسلمانان مبارز، جاما، جنبش حاج سید جوادی، حزب توده، فدائیان خلق- اکثریت و ...) بخواهند که بر این مدعا – یعنی وجود تقلب – گواهی دهند. چرا که قابل قبول نیست که از چنین رخداد مهمی، آنهم در فضای تقریبا باز و آزاد آنزمان، فقط یک نفر آگاه بوده باشد. "
در این نوشتار بحث نظری با شخص اشکوری به هیچ عنوان مد نظر نبوده، چرا که نسلی که من هم جزئی از آن هستم ماهیت این افراد را طی پروسه بعد از انقلاب بهمن تا مقطع به خون کشیده شدن مطالبات آزادیخواهانه مردم توسط اوباشان حاکم بر ایران در سال 60 و پس از آن در دوران وحشیانه ترین اعدامها و شکنجه ها و سرکوبها و قتل عامهای کم نظیر توسط این رژیم که عمده به اصطلاح اصلاح طلبان کنونیش در آن دوران از افراطی ترین و هارترین مدافعان و عاملان و کارگزاران رژیم و جنایاتش بوده اند، با تمام تار و پود خود تجربه و لمس کرده است. در مورد تقلبات دور اول انتخابات مجلس این رژیم که اشکوری مدعی اصلاحات کاملا منکر آن است، توجه آندسته از نسل جوانی که بدلیل حاکمیت سانسور و سرکوبی شاید از وقایع آن دوران اطلا ع دقیقی نداشته باشند را به لینک نشریه مجاهد شماره 28 که به ابعاد گسترده تقلب در انتخابات مورد بحث پرداخته بود، جلب می کنم:
http://www.iran-archive.com/sites/default/files/sanad/mojahedine_khalgh--mojahed_028.pdf
اوباش و اراذل و طرفداران خط امام در آن زمان سر مست از فتوای "منافقین بدتر از کفار" امام جنایت پیشه شان نه تنها با هزار و یک ترفند و تقلب از ورود نیروهای انقلابی و مترقی به مجلس و به طور خاص مجاهدین جلوگیری میکردند بلکه از هیچ رذیلتی نیز در حق هوادارانی که در کارزار تبلبغات انتخاباتی فعال بودند و همچینین آنانکه به تقلبات انتخاباتی اعتراض می کردند فرو گذار نمی کردند،از ضرب و شتم و قتل گرفته تا دستگیری و حبس و شکنجه....
اینکه اشکوری در لیست سازمانها و احزاب سیاسی آن دوران اسمی از سازمان مجاهدین نبرده است از روی تصادف نیست، برعکس این امر نشان دهنده منتهای دجال گری خاص اصلاح طلبان قلابی است.
کیست که ذره ای از عنصر صداقت و شرافت برخوردار باشد و نداند که اصل دعوا در آنزمان بر سر آزادیها از قضا آزادی انتخابات، در برجسته ترین شکلش بین خمینی و دار و دسته و اوباش خط امامی اش از یک طرف و سازمان مجاهدین خلق از طرفی دیگر بود. و کیست که نداند که اصلی ترین رقیب و اپوزیسیون تمامیت رژیم نه نهضت آزادی و جاما و جنبش مسلمانان مبارز و اکثریت بلکه مجاهدین خلق بودند که با حضور قدرتمند خود در اقصی نقاط کشور قادر بودند در یک فضای دمکراتیک با رشد روز افزون و گسترش حیرت انگیز پایگاه مردمی شان ، طرفداران حاکمیت آخوندها، از خط امامی ها گرفته تا همه متحدین ارتجاع را در طی دوره ای نه طولانی، جارو کرده و دنبال کارشان بفرستند. بگذریم از اینکه خود اشکوری هم در نهایت مجبور به اذعان شده است که " رقیب اصلی او در حو زه انتخابیه رامسر و تنکابن کاندیدای مجاهدین بوده و انتخابات به دلیل رقابت تنگاتنگ به دور دوم کشیده شد. "
تلاش وقیحانه اشکوری در انکار هرگونه تقلب در انتخابات اولین دوره مجلس ایجاد این مدعا است که گوئی ایشان و همپالگی هایشان در اولین مجلس ارتجاع جملگی در یک انتخابات آزاد و دمکراتیک و از طرف اکثریت مردم انتخاب گردیده
اشکوری که اصحاب استحاله و مماشات و رادیو فارسی زبان بی بی سی که خود نیزید طولانی در تحریف و سانسور واقعایت میهنمان، آن هم از "حرامزاده ترین نوع اش" دارد، از او به عنوان یکی از "مطرح ترین نوع اندیشان و پژوهش گران دینی" نام می برند، براحتی چشمانش را در مقابل تلخ ترین واقعیات تاریخ میهنمان می بندد.
بجای اعتراف وعذرخواهی از پیشگاه مردم ستم دیده ایران به خاطر شراکت در این رژیم ضدبشری و نتیجتا سهیم بودن در جرائم و جنایات آن، اشکوری کماکان تلاش می کند با وارونه جلوه دادن واقعیات، به حاکمیت استبداد دینی در یکی از سیاه ترین ادوار تاریخ ایران مشروعیت ببخشد.
اشکوری و همه کسانی که به هر میزانی از ضد بشری ترین حاکمیت تاریخ معاصر ایران حمایت کرده و در پیشبرد سیاستها و جرائم و جنایات آن و غصب حاکمیت مردم ایران به سود سلطنت مطلقه آخوند به هر شکل نقش داشته یا مدافع و توجیه گر آن بوده اند، تنها یک راه بیشتر ندارند: گسستن کامل از تمامیت این رژیم و عذر تقصیر از پیشگاه مردم ستمدیده ایران. و پاسخگویی به آنها در یک دادرسی عادلانه.
فروردین 1392