او که زباله روی دوشش سنگین و کتفش کبود شده ادامه می دهد :با شروع اسفند و حتی اواخر بهمن ماه روزانه حتی 12 ساعت هم کار می کنیم و اغلب تا ساعت 11 شب که شهرداری هنوز برای جمع آوری زباله های مخازن اقدام نکرده نیز در حال کار کردن و پر کردن کیسه های زباله مان از جنس های به در بخور هستیم.
تصور کودکان زبالهگرد درمورد کودکان نازک نارنجی
احمد که این روزها کارش بیشتر شده و بار روی دوشش هم سنگینتر، در اکثر شبها یا کتف درد دارد و یا از درد دست و بازوهایش چشم برهم نمیگذارد .
شبها دور از چشم نامادریاش جلوی آینه میایستد و به صورت سیاه و دودی خود دست میکشد.
این روزها کودکان زبالهگرد نه از روی کنجکاوی و نه از روی شیطنت بلکه از روی فقر ، از سر ناچاری و از سر درماندگی شب و روزشان را با زبالههای تروخشک تهرانیها سر میکنند.
زبالهگردان کوتاه قد به سایر کودکانی که خودشان میگویند « نازکنارنجی یا بچهننه » فکر میکنند که در کار بازیافت زبالههای خانگی و حتی خانهتکانی به پدر و مادرهایشان کمک میکنند و از سوی نمایندههای شهرداری تشویق میشوند .
آنها به بازیافت زباله فکر نمیکنند بلکه تنها چیزی که فکرشان را مشغول کرده دغدغهای جزسیرکردن شکم گرسنه خود و خانوادههایشان نیست.
این روز ها اغلب شهروندان و حتی برخی از مسئولان به این دسته از کودکان عنوان «زباله دزد» میدهند در حالیکه به کار بردن این لغت برای این کودکان بار روانی و اجتماعی جبرانناپذیری داشته و حتی آینده این کودکان را هم تحت تاثیر قرار میدهد .
دور از نظر نیست که تعداد اندکی از این کودکان درآمد نسبتا خوبی از این راه بهدست میآورند اما تعداد کثیری از آنها نیز جزو کوچکترین عضو از این چرخه بوده و پول بزرگ عاید مافیای بزرگی میشود که تنها از این کودکان سوءاستفاده ابزاری میکنند و با بهکار گرفتن آنها و تضییع حقوقشان، از کودکان نیازمندی که دارای خانوادههای فقیر و نابهسامان هستند بهره کشی میکنند.
ابراز نگرانی انجمنها سودی نداشته است
اغلب انجمنها و فعالان حوزه کودک تمام طی سال را به بیان نگرانیها و معضلات کودکان زبالهگرد پرداختهاند و حال که شاهد تشدید کار این کودکان هستند دغدغههای دیگری را دارند.
پناهی یکی از اعضای کانون فرهنگی ـ حمایتی کودکان کار به خبرنگار ایلنا اعلام کرده بود که اگر تنها ده دقیقه عرض یک خیابان منتظر بمانید، حدود 30 کودک زبالهگرد در وهلههای گوناگون به این مخازن سر میزنند که نه دستکش دارند و نه ماسکبهداشتی و لباس مخصوص پوشیدهاند ،در حالی که این روز ها با افزایش ساعت کاری کودکان زبالهگرد میتوان به جرئت اعلام کردکه این اتفاق درست در پنج دقیقه اتفاق میافتد و به دلیل حجم بالای کار آنها نیز هیچ کدام به فکر استفاده از دستکش و ماسک نیستند.
کودکان زبالهگرد نه تنها در جنوب تهران سرگردان و به دنبالگذران روزیاز طریق مخازن زباله نیستند بلکه همه روزه در تمام مناطق تهران نیز کودکان زباله گرد به چشم می آیند،چرا که فقر شمال ،جنوب،شرق و غرب یا حتی مرکز شهر نمی شناسد و مشکل اغلب این کودکان نیز نداشتن شناسنامه و سر پناه دائمی است .
اغلب کودکان فاقد دستکش بوده و بدون لباس مخصوص، با مخازن زباله سرو کار دارند و به دلیل اینکه دستشان به انتهای مخازن زباله نمیرسد ، چارهای ندارند که از کتف خود استفاده کرده و جایگاههای زباله را خم کنند که این مساله فشار زیادی را بر روی کمر و دست آنها وارد میآورد .
علاوه بر آن خطر وبا ،ایدز ،هپاتیت و ... در کمین این کودکان زباله کرد است چرا که از سرنگ های تزریقی تا سایر اجناس کثیف و غیر بهداشتی در این مخازن وجود دارد و به طور حتم کودکان از سر کنجکاویهای بچهگانه هم که شده به این ابزار دست زده و آنرا مانند یک اسباببازی پیش خود نگهداری میکنند.
اکبر که نزدیک به یک سال است که از طریق مخازن زباله کسب روزی میکند به خبرنگار ایلنا میگوید: تقریبا هر دو روز یک بار وسایل جالبی در مخازن پیدا میکنم که آنرا دور از چشم خانوادهام نگهداری کرده و با آنها بازی میکنم ، حتی در اغلب موارد اجناس را با سایر دوستانم عوض میکنم .این روزها هم که فصل خانه تکانی و دور ریختن وسایل کهنه مردم است ، برای ما روزهای خوب و پر کار و سرگرم کنندهای شده است .
پاسکاری کودکان زبالهگرد ،ظلم مضاعف درحق آنها
یک عضو کمیته هماهنگی شبکه یاری کودکان ایران با انتقاد از اینکه کودکان زباله گرد هیچ گونه حامی و دل سوزی در جامعه ندارند به خبر نگار ایلنا می گوید: مرجعی برای رسیدگی به کودکان زباله گرد تهرانی وجود ندارد و این دسته از کودکان میان برخی سازمان ها پاسکاری می شوند.
فاطمه قاسم زاده، با اشاره به معضل کودکان زباله گرد در سطح تهران ادامه می دهد : بر حسب مقاوله نامه سازمان جهانی کار در مورد منع بدترین اشکال کار برای کودکان که به امضای ایران نیز رسیده ، باید کودکان را از زباله گردی و زباله دزدی که از جمله مشاغل پرخطر و آسیب زا برای کودکان و نوجوانان به شمار می رود منع کرد. با توجه به این که این قبیل کودکان بدون دستکش و امکانات بهداشتی در مخازن پر از زباله فرو می روند باید اقدام اساسی برای جمع آوری این قبیل کودکان و نوجوانان انجام شود.
قاسم زاده از پیگیری کمیته هماهنگی شبکه یاری کودکان برای حل این معضل سخن می گوید و ادامه می دهد : بارها برای بررسی این معضل با شهرداری تهران تماس گرفتیم اما شهرداری تهران به راحتی این مساله را انکار کرده و با اعلام این که کودکان زباله گرد ارتباطی با شهرداری ندارند، موضوع را توجیه کرده است.
این در حالی است که کمیته عکس ها و مدارکی مبنی بر این که اغلب کودکان و نوجوانان زباله گرد با برخی از شرکتهای خصوصی و پیمانکاران شهرداری در این زمینه قرارداد دارند ، در دست دارد به طوری که عکس های برداشته شده از نوشته های پشت لباس آنها حاکی از همین مساله است و شهرداری در این زمینه مجرم به حساب می آید.
عضو کمیته هماهنگی شبکه همیاری کودکان ایران با بیان این که تفاوتی میان بچه های ایرانی وغیرایرانی که به زباله گردی مشغولند وجود ندارد تاکید می کند: در حال حاضر از هر دو گروه فوق به طور غیرقانونی به این شغل مشغول اند و سازمان بهزیستی، شهرداری، وزارت کار و بهداشت هم برای رسیدگی به این گونه افراد تنها کارهای مقطعی انجام داده اند و کارهای آنها در حد انجام دادن یک طرح بوده که با کمک نیروهای انتظامی انجام شده است.
شهرداری اطلاعات کودکان زباله گرد را ارائه نداد
قاسم زاده با اشاره به لزوم شفاف سازی اطلاعات مربوط به کودکان زباله گرد تهرانی اعلام می کند :شهرداری در گذشته با کمک سازمان های غیر دئلتی و رد مذاکراتی با معاونت اجتماعی شهرداری تهران پرسش نامه هایی در این ارتباط تهیه کرده بود تا براین اساس آمار،ارقام و اطلاعات مربوط آنان مشخص شود با ارائه این آمار به کمیته مربوطه در راستای ساماندهی آنها اقداماتی صورت گیرد .
اواضافه می کند : هرچه اطلاعات مربوط به این کودکان جامع و شفاف تر باشد قدرت برنامه ریزی برای حل مشکلات و بیماری های در کمین این کودکان بیشتر می شود به طوریکه اگر تعداد و مکان زندگی آنها مشخص شود می توان مراکزی را برای نگهداری و ساماندهی زباله گردهای کم سن و سال ایجاد کرد و به آنها خدمات آموزشی ارائه داد.
این فعال حوزه کودکان از عدم ارائه اطلاعات این کودکان توسط شهرداری ابراز نگرانی کرده و می گوید : در حال حاضر تعداد کودکان زباله گرد بیشتر شده و خطرات زیادی سلامتی و وضعیت زندگی آنها را تهدید می کند.
زباله گردی به عنوان کم شان ترین و کثیف ترین مشاغلی که تعداد کثیری از کودکان به آن اشتغال دارند نیازمند توجه جدی مسئولان هستند چرا که چندان انسانی نیست که کودکی دست در دست پدر و مادرش برای خرید لباس های نو و ماهی قرمز سفره هفت سین برود اما کودکانی دیگر درست در چند قدمی همین کودکان زباله به دوش بوده و یا برای به دست آوردن لقمه نانی مختصر تمام روز خود را با زباله سرو کار داشته باشند .
کودکان زباله گرد نیز حق دارند که به استقبال از بهار بروند ...
(گزارش: سمیه جاهد عطائیان ـ ایلنا )