پرویز خزایی: حاجی آقا از چی خوشحالی؟!

 

میدانم که تو بابت سی وچهارسال بر سر سفره پربرکت و گسترده یک کشور عظیم و باستانی نشستن، و هزاران میلیارد سرمایه های مادی این کشور را تناول کردن- هیچگاه از من، که هیچ، بلکه از احدی صورتحساب نخواسته ای. اما من بیلانی از این سی وچهار سال را روی میزت میگذارم که بدانی که نه تنها هیچ جا و موردی برای تبریک بهم گفتن و نمایش آن لبخند های کریه نیست- بلکه در همه برنامه های سرفصلی استراتژی- ولایی خود هم چاره ای جز برسرزدن و گریه های تلخ تکیه ای نداری. پیشنهاد قمه زنی شاید شایسته ترین حرکت آرامش بخش و ترجمان حال و روز ولایت مدارانه باشد.:

1. سی و چهار سال است که حیثیت یک ملت بزرگ ومتمدن و یک کشور، که یکی از کلان گهواره های تمدن وهنر و فرهنگ بود ه است، را، بنحو مصیبت باری، پاک پاک برده ای. بهار ایران را ملاخورکردی و یک فاشیسم دینی- که ربطی به دین و ایمان مردم ندارد، را با شکنجه و کشتاربرملت ایران تحمیل کردی، روزگاری، وقتی میگفتی ایرانی هستم، جهان بیاد تخت جمشید، کوروش و نجات اقوام اسیر بابل و اولین اعلامیه حقوق بشر، بیاد رومی، فردوسی، حافظ، و دکتر مصدق قومی که ”برروی فرشهای نفیس راه میرفتند وبه زبان شعر سخن میگفتند“ می افتاد، حالا، هنوز ”ای“ را نگفته، ازت می پرسند آها ”ایران“ ملای شلاق و سنگسار و چشم در آوردن و قطع اعضای بدن با یک گیوتین کوچک و قتل ندا وستارو مجاهدین در اشرف و قتل عام سال 1988 و تجاوزات در کهریزک و،آها! ایران احمدی نژاد.....؟!
2. با شعار فتح قدس از راه کربلا، وعلیرغم آمادگی هم منطقه وجهان برای یک آتش بس و قرارداد صلح ، پنچ سال دیگر یک جنگ خانمانسوز را ادامه دادی و صدها هزار جوان ایرانی دیگر را بکام مرگ و فلج و بیماری مهلک کشاندی. درحالیکه توله های خودتان در خارج درس میخواندند- یا مدارک تقلبی میخریدند و یا اتوموبیل پرشه و فراری و لمبورگینی وارد و در شرکت های نفتی وتجاری دلالی و مال اندوزی میکردند. اگر زهر آتش بس را نیروهای اپوزیسیون سازمان یافته و طوفنده، به گلوی بنیادگذارحکومت بنیادسوزتان نمیریخت، یک میلیون ایرانی دیگررا روی میدانهای مین و به زیر تانک ها میکشاندی و هزاران شهر و ده و آبادی دیگر را ویران میکردی. و ایضا اگر سایت های اتمی ات را سازمان مجاهدین افشا نمیکرد(همانکاری که دانشمدان پیرو جوان آلمان( از آلبرت اینشتن تا دیگران)، برای به شکست کشاندن برنامه اتمی برادر آدولف هیتلرت کردند.(در این باره حواله است میدهم به مصاحبه –بخوانید ببه شکوائیه صالحی در کانال دوم تی.وی.ریش درتاریخ 21.هشت. 92)لابد در روز”ظهور"، این برادرآدولف، بهمراه برادرچاوز، دست در دست برادر محمود احمدی نژاد وارد تهران میشوند. این تاریخ ورود را، احمدی نژاد، درمراسم جشن تولدش در نارمک، ایستاد بربالای یک پیکاپ، برای چهارسال دیگر صدو چند روزش که با ریاست جمهوری شیخ حسن گذشت)وعده داده است!
3. علاوه بر امپراطوری مالی ات( بقول رویترز: یک قلم 95 میلیارد دلاردرحساب خامنه ای)، میلیاردها دیگر را در حلقوم ”حزب الله و آدمکشان ریشوی دیگر، شاخ آفریقا تا دم آسیا، ریختی و هر ماه چندین صد میلیون دیگر را خرج ارتش بشار اسد سوریه سوز، کرده ای. یا برای انتخابات قلابی مالکی و شرکای دیگرت د رخارج و داخل، خرج میکنی. تازه سی، چهل، پنجاه وهزار میلیاردهای دزدی جناحی وسهم امام برای برادران قاچاقچی را حساب نکردم. درحالیکه ملت روی نفت و گاز ومنابع طبیعی خوابیده، ایران به اندازه کافی ساختمان مدرسه در روستاها ندارد، بچه های ده وروستا توی اتوبوسهای اسقاطی و داخل دیوار های شکسته و زیر چادر ها به مکتب میروند و مردم ایران اکثریت شان زیر خط فقر هستند...پول خانه و مسکن شان را نقد، در بسته های چند هزاردلاری، به هر حزب اللهی در دره بقاع لبنان، میدادی که خانه بسازد، در حالیکه مردم ایران، باید در کنار کار اصلی- اگر باشد-، تا نیمه های شب هم مسافرکشی کنند که تازه بتوانند کرایه یک ماه یک آپارتمان یک و دو اطاقه را بپردازند. ویا برای تهیه مخارج فرزندان شان، کلیه فروشی کنند و اعضای بدن را آگهی حراج بزنند.
4. برنامه های امر به معروف ونهی از منکرو”اخلاق اسلامی و خداگونه"ات هم تبدیل به ایرانی شد که در آن فساد اداری ورشوه و رانت خواری، فحشاء(حتی در قبرستانهای قم)، طلاق و پاشیدن خانواده و جرم و اعتیاد و کارتون خوابی و آوارگی در ردیف های اول، کشورهای جهان قرار دارد. فجایع محیط زیستی خشکیدن خون تن این سرزمین زیبا و پرتنوع و حاصلخیز هم پیشکشت. باران سم در اهواز-آلوده ترین شهرجهان- و شهرهای دیگر کشور، که روزانه جان میگیرد، ارزانی خودت.
5. کلان برنامه های استراتژیکی ات همه به گل نشسته است. از صدور انقلاب ولایت فقیهی به منطقه و به سراسر جهان( همانند فتح قدس ات)، تا از دست دادن دانه دانه متحدانت در منطقه وجهان و مورد نفرت میلیونها مسلمان وغیر مسلمان در منطقه و جهان قرار گرفتن، بخاطر همکاری با رژیم های آدم کش مالکی و اسد و شرکاء. تا اکنون که در تمام جهان، باصطلاح اسلام، تنها خامنه ای مانده و حوض تقریبا بی آب اش که در بن آن سه جانور بیشتر نمانده است: شیخ نصرالله، نوری المالکی و بشار اسد. بقیه انفاس ودهانهاهای میلیونها مسلمان و غیر مسلمان منطقه و جهان پر است از لعن و نفرین به این مثلث یا مربع شیطان. باری، بعد از آن همه شعارهای فتح فلان از طریق بهمان، و صدور انقلاب و مدیریت جهان، حالا دودستی قاچ زین تسمه دررفته چهارپای ولایت را گرفته ای.....از ترس بزیر افتادن، تنها در یک قلم، در صد روز اول رئیس جمهور مشنگ ات، تاکنون نزدیک به چهارصد نفر را اعدام کرده ای. آنهم بربالای چوبه های داردرخیابانها، تا کودکان، صبحگاهان، دست دست مادر ویا پدر، قبل از شروع کلاس درس آنرا ببینند.......تفو برتو و اصل و اساس و ریش و ریشه پلید ات!
6. و حالا آخوند! امروز انعقاد ششماهه یک توافق مقدماتی وبی مایه فطیر هسته ای در ژنو را جشن میگیری. این جشن به قبا وقواره تواصلا نیامده است! الان عرض میکنم:
الف. تو، طبق برنامه کلان استراتژی ات، از بیش از 25 سال پیش، بویژه پس از نوش زهر آتش بس، وایضا شکست برنامه استقرار ولایت مطلقه در عراق و منطقه ات، توسط عملیات ارتش آزادیبخش ملی ایران، بدنبال ساختن بمب اتمی بودی. حاجی آقا، لامپ های برق را با انرژی هسته ای روشن کردن، برای کشوری که روی دریایی از نفت و کهکشانی از گاز و مواد طبیعی نشسته است و بهترین امکان استفاده از انرژی های مدرن مانند آب و خورشید و باد وپلانت را دارد- یک برنامه مهم و استراتژیکی نیست. حاجی نعل وارونه نزن!. بخصوص در دنیایی که جهان متمدن در اثر از مد افتادگی، عقب ماندگی تکنیکی وعلمی و خطرات زیستی و محیط زیستی کارخانه های انرژی اتمی چرنوبیل و فوکوشیما نشان، دارد، دانه دانه، چنین مراکزی را می بندند و بودجه مملکت را صرف کشف منابع مدرن و سالم انرژی زا میکند. بنابراین، اگر بگویی که هدف من فقط تولید برق برای گرمای منزل و روشنایی حجره و اتو کردن قبا و عبایم بود- تا بیخ ریش و بن استخوان دروغ میگویی. راستی میدانی تا کنون چندین صد میلیارد دلارصرف این پروژه لعنتی نموده ای، و چندین و چند هزار هزار میلیارد در اثر تحریم ها و خرید از دلالان و مافیای داخلی و بین المللی ودر منجلاب فساد اداری و مالی وتجاری، به این کشور و ملت خسارت وارد کرده ای؟ اگر هنوز، با چرتکه، میخواهی به نرخ شتر درصدر اسلام حساب کنی بکن! اما دیگر با آن لبخند های کریه، پیروزی قلابی بخورد ملت نده. تو باخواری، در متن توافقنامه، تعهد داده ای که”ایران(بخوانید حاج آقا خامنه ای)هیچگاه به دنبال دستیابی یا ساخت هرگونه تسلیحات هسته ای نخواهد بود“ آخوند! دنبال بودی و هستی! اما حالا با لابه و التماس زیر این سند را با ذکر این جمله در مقدمه آن امضا میکنی. یعنی واقعا بمب اتم، که روزی سپاه پاسداران بتو گفت که دلیل شکست و زهر آتش بس و از دست رفتن پروژه ولایت فقیه حکیم در عراق و فتح قدس- این بود که بمب اتم نداشتیم، را راس راسی ول میکنی؟. اگر چنین است که دیگر چه جای تبریک و تهنیت و آن خند های کریه در ژنو و در تی وی ریش است. قبول کن که عقب نشینی میکنی. تهیه برق با یک منبع انرژی از مد افتاده و تاریخ مصرف گذشته، که یک موفقیت اسلامی و ولایتی نیست که توبخاطر آن و پایین کشیدن فتیله حداقل غنی سازی، به رقص و نمایش پیروزی افتاده ای. اگر خواسته ای مثل ولی فقیه وخلیفه اول، تو دومی هم زهر بنوشی، که دیگر زهر نوشیدن مجلس عروسی وختنه سوران نیست!

حاجی آقا! متن رسمی توافقنامه، به شش زبان بین المللی سازمان ملل، بعلاوه فارسی و آلمانی، منتشر شده است و سه متن آن، به زبان انگلیسی، فرانسه و فارسی، الان جلوی من است. تو در این این متن قبول کرده ای که (خلاصه ای از پیش غذای جام زهر):
( ابتدا در مقدمه جمله ای هست که همان پیش غذای و بقول سعدی”ملح اول“ است: «....تعهد کرده است که هیچوقت به دنبال دست یابی یا ساخت هرگونه تسلیحات اتمی نیست....»)
الف. «نیمی از اورانیوم غنی شده تا 20 درصدرا بصورت اکسید 20 درصد برای تولید سوخت راکتور تحقیقاتی ذخیره نماید. یعنی آنرا از حیز انتفاع برای ساختن بمب بیاندازد وتغییربرگشت ناپذیر بدهد. بقیه با یو اف شش، یا غنای 20 در صد را، به مواد کمتر از پنج در صد رقیق مینماید. طبقه بندی در پایان این بخش”خط برگشت پذیر وجود ندارد.“یعنی در یک کلام”کیک زرد“را تبدیل کردن به شله زرد! کردن!. پس همانطورکه شله به کیک برگشت پذیر نیست این مواد دیگر به دیگ بمب پزی حاجی قابل برگشت نیستند. زبان آشپزخانه و طباخی بیشتر قابل فهم برای امام جمعه هایی است که قراراست از فردا روی منبرها نظرات پیچیده علم اتمی بدهند.
ب.« غنی سازی سوخت نطنز، فردو و یا راکتور اراک..... گسترش نخواهد داد.» برنامه ونقشه کامل آب سنگین اراک( دی. آی.کیو)، را از زیر عبا در آورده و روی میز خواهد گذاشت تا متوقف شود.
پ. تبدیل کردن مواد یو. اف. شش. جدید تا سطح 5 درصد را طی شش ماه آینده، به اکسید. یک مثال منقلی و خامنه ای پسندی برای درک کامل او بدهم: تریاک ناب افغانی، برگرز وافور ناصرالدینشاهی،( سانتریفوژهای پیشرفته، که طبق متن توافقنامه دیگر حق بکارگیری کلان وتکثیر و یا ساختن آنها را ندارد)را به سوخته تریاک تبدیل کردن!
ت. محل های جدید برای غنی سازی ایجاد نشود( افشای سه روز پیش مقاومت در باره سایت مترادفی در نزدیکی اصفهان شمشیر دموکلس بر بالای عمامه حاج آقا است)
ج..... غنی سازی..... به هدف انباشت اورانیوم غنی سازی شده صورت نمی گیرد.
چ. عدم باز فر آوری ویا ساخت تاسیسات که توان بازفرا آوری را دارد.
د. فصل کامل و مفصل نظارتها، که هر روز سرزدن به تمام زوایای پروژه آخوندی را مجاز میکند، که حاج آقا، امروز درژنو، دربست قبول کرده است، ازجمله حتی سرزدن به زیر عبا و قبا و داخل نعلین حاجی آقا را. ایضا بازرسی همه کارگاه های مونتاژ سانتریفوژ و بستن کارگاه های تولید بهتر و کامل تر آنها.....کنترل معادن اورانیوم و....
در پایان نیزصراحتا، بعنوان فصل پایانی و نتیجه نهایی این جمله آمده است که: « در خصوص گام نهایی و هریک از گام ها ی میانه، این اصل اساسی که”تا در مورد همه چیزتوافق نشود، در خصوص هیچ چیزی توافق حاصل نشده است”اعمال شود»!!
بنا براین این متن رسمی و جمله آخر، فصل ختام و جان کلام آن، دیگر این پیش غذا- بخوانید پیش زهر- شش ماهه، کافی نیست. حاجی آقا باید نه تنها غذای اصلی را نیز نوش جان کند که ول کردن کامل پروژه استراتژیکی خمینی- خامنه ای است-، و عدم دنبال کردن ساخت بمب اتمی است، بلکه باید بقول همان سعدی،”حلوای پسین"، یعنی دسر، را هم تا آخر نوش جان کند، یعنی مدتها تحت کنترل بودن بیت حجت البمب و سایت های رژیم تا زمانیکه که دنیا مطمئن شود که طرف، از ساخت بمب- بخوانید شکست مطلق کلان برنامه حیات بخش رژیم-، کاملا”تبت یدا“ شده است. بنابراین اگر یک روز هوا برت داشت و نگذاشتی که بازرس همه جا را ببیند- او مراتب را گزارش کرده و میگه: آهای آقا آژانس! حاجی نمیزاره زیرعبا ولباده اش را امروز یک نگاه دیگر بیاندازم!. و دوباره مکانیسم تحریم ها راه بیافتد. تازه اگر تو نعل به نعل- و بقول آن یاروهزیان سرا-،”لقمه لقمه“ این پیش زهر را مثل قهوه، نوشیدی!، کمی از این تحریم ها را ممکن است در این شش ماه شل کنند. مثلا چندین میلیون از میلیاردها سرمایه محبوس شده ملت ایران را رها کنند. ویا کمی و بطور بسیار محدود بعضی تحریم های کمرشکن را خفیف تر کند، آنهم بطور قطره ای و پله پله نفس مردم گیر. تازه همین الان کاخ سفید رسما گفت که تو، بعد از زهر نوشی نهایی، باز، اخ و چه و چه هستی و باز آنها ترا مهمترین دولت حامی تروریست بین المللی، ناقض فاحش حقوق انسانی و حامی حکومت اسد قاتل میدانند......
حاجی آقا اگر تو به این میگویی پیروزی و آواز”از دولت بزغاله“ آخوند عروسی داره ! میخوانی و شیخ حسن را مثل آن بزغاله میجنبانی- پس بگو شکست و خفت وخواری دیگر چه شکل و شمایلی دارد. اینکه بقول آن کرمانشاهی بذله گو”میمانه“ به مصیبت و بدبختی. آخه حاجی! روشن کردن لامپ حجره و بیت العنکبوت با برقی که ازنیروگاه بوشهر می آید-نه از این همه نفت وگاز و سد و نیروی خورشیدی و باد و باران که در دسترس است- که این همه، مثل آن مجسمه یکپایه بزغاله آن نمایشگر دوره گرد محله ما- بالا و پایین پریدن ندارد. با الهام ازبخشی از کلام ژرف و عمیق، پر معنی و فلسفی- هنری و تاریخی دکتر مهندس پرزیدنت احمدی نژاد: بابا، قر را بریز آنجا که جا شه! نه آنجا که میسوزه!
24نوامبر2013 - اسلو