هنوز جوهر توافقنامه خشک نشده بود، طرفین دعوا اظهارات متناقضی بیان کردند. از یک طرف رئیس جمهور رژیم ایران، آخوند حسن روحانی در نامه سرگشاده به ولی فقیه خود، علی خامنهای از این دم میزد که قدرتهای بزرگ «حق غنی سازی اورانیوم در خاک ایران» را پذیرفته اند، اما از طرف دیگر جان کری وزیر خارجه آمریکا اطمینان میداد که بر خلاف این نظر، توافقنامه «نمی گویدکه ایران حق غنی سازی دارد، حال هر چه که بعضی مفسران برداشت کنند».
به نوبه خود وزیر خارجه انگلستان توضیح داد که «آنچه این سند میگوید این است که در چارچوب راه حل نهایی ـ چنانچه به آن مرحله نهایی برسیم ـ ایران میتواند از حقوق پایه یی برخورداری از انرژی هسته یی صلح آمیز بهره مند شود. امری که آنچه را یک برنامه غنی سازی مینامیم ـ در کادر مشخص شده و محدود به نیازهای پراتیک تعیین شده ـ در بر میگیرد».
اختلاف دیگر: در حالی که قدرتها اعلام کردند که توقف فعالیت نیروگاه آب سنگین اراک که میتواند پلوتونیوم لازم برای تولید بمب هستهیی بسازد متوقف میشود، جواد ظریف وزیر خارجه رژیم ایران در مجلس اعلام کرد که با این وصف ساختمان سازی برای اتمام نیروگاه اراک ادامه خواهد یافت.
همه این ضد و نقیضگوییها ناشی از ناروشن بودن کلماتی است که در متن توافقنامه به کار برده شده است. به گفته متخصصان کمبودهای ظاهری در متن میتواند به تهران اجازه دهد که به عنوان مثال در خارج از سایت پلوتونیوم تولید کند و بعدا آن را در نیروگاه اراک کارسازی کند.
عقب نشینی تحمیل شده به آخوندهای حاکم
با این همه در قاطعیت یک امر نباید تردید کرد: توافقنامه ژنو یک عقب نشینی را به رژیم ایران تحمیل کرده است. چرا که رشته یی از کنترلها و محدودیتهای حائز اهمیت علیه برنامه هسته یی رژیم اعمال میکند که در گذشته وجود نداشته است. کما این که بخشی از برنامه اش را برای شش ماه منجمد میکند. فهرست تعهدات رژیم ایران در سایر زمینه ها چشمگیر است؛ از جمله: توقف غنی سازی بیش از 5%، خنثی سازی ذخائر اورانیوم غنی سازی شدة 20 درصدی، توقف تولید سانتریفوژ، توقف کارهای راه اندازی نیروگاه در کارخانه اراک و تولید سوخت برای این کارخانه، صرف نظر کردن از ساختن کارخانه هایی که بتواند پلوتونیوم از سوخت مصرف شده استخراج کند، بازدید روزمره متخصصان آژانس بین المللی انرژی اتمی از سایتهای نظنز و فردو و همچنین کارخانجات تولید سانتریفوژ و معادن اورانیوم. و نیز ارائه دادههای مربوط به کارکرد نیروگاه اراک.
رژیم آخوندی به شدت مایل بود در متن توافقنامه، قدرتهای 5+1 انجام غنی سازی را به عنوان یک حق برایش به رسمیت بشناسند. از قرار معلوم پذیرش این «حق» خواست اصلی رژیم بوده است. اما چنین چیزی در نص توافقنامه وجود ندارد. رئیس جمهور اسبق رژیم، رفسنجانی، نیز که خودش طرفدار توافق است تأیید کرد که حق غنی سازی در متن تصریح نشده است.
دلایل امضای قرارداد توسط رژیم ایران
چرا رژیم ایران به امضای چنین قراردادی تن داد، حال آن که تا این تاریخ از نزدیک شدن به آن احتراز میکرد؟ دلیل آن روشن است : رژیم ایران به لحاظ اقتصادی به ته خط رسیده است و از این نظر زیر فشار تحریمهای بین المللی به زانو در آمده است.
روحانی اخیرا در مصاحبه با تلویزیون دولتی(5 آذر) اعتراف کرد که نرخ رشد کشور منهای 5.8 درصد است و بدهی داخلی دولت« بسیار بیشتر از 200 هزار میلیارد تومان»(معادل 67 میلیارد دلار) است. در این وضعیت غیرقابل تحمل، بر اساس برآورد متخصصان مستقل نرخ بیکاری نزدیک 30% است. تحریمهای بین المللی بطور خاص توانایی فروش نفت یعنی منبع اصلی درآمد کشور را کاهش داده است. وضعیت اجتماعی و سیاسی از جانب وزارت اطلاعات و سپاه پاسداران انفجاری تلقی میشود. بنا به گفته اطرافیان ولی فقیه، این که وی در خرداد گذشته به یک انتخابات یک مرحله یی تن داد فقط با این انگیزه بود که مانع فوران قیام دیگری در سراسر کشور شود. از طرف دیگر برنامه هسته یی نظامی، فوق العاده در ایران منفور است و انزوای رژیم در جامعه را تشدید میکند.
در نتیجه کسب فرصت برای رژیم یک امر حیاتی است. آخوندها در پی به دست آوردن زمان و سبک کردن تحریمها هستند تا یک نفس اکسیژن به خود برسانند و موقتاً خود را از فروریختن مفتضحانه سیستمشان نجات دهند.
در ازای آن کشورهای مذاکره کننده پذیرفته اند که اقداماتی برای سبک کردن تحریمها به گونه یی «محدود، موقت، هدفدار و قابل برگشت » اتخاذ کنند؛ چیزی که معادل هفت میلیارد دلار و برداشتن برخی تحریمها در زمینه صنایع اتوموبیل و هواپیمایی و به خصوص توقف اقدامات تحریمی جدید است که این همه رژیم به آن نیاز دارد.
روحانی در نامهاش به خامنهای، به روشنی هدف رژیم را برملا میکند : «تلاشی سازمان تحریمها شروع شده است»
ملاحظه میشود که هدف آخوندها کسب میلیاردها دلار نیست؛ بلکه ایجاد شکاف در تحریمهاست.
آنها امیدوارند که بر اثر حرص و ولع شرکتهای تجاری و کار لابی ها و انفعال دولتها به خصوص آمریکا، به آن دست یابد.
چنانچه رژیم ایران به تضعیف تحریمها دست یابد ، دیگر نیاز به نهایی کردن توافقنامه نخواهد داشت. رژیم میخواهد با استفاده از چنین شکافی از در نیرنگ وارد شود. به قول کامیل گراند مدیر بنیاد تحقیقات استراتژیک، رژیم « به دنبال کسب زمان و شل کردن محاصره تحریمها است بدون این که محتوا را رها کند».( روزنامه فیگارو)
فعلا توقف تحریمهای جدید نفس مصنوعی را به رژیم میرساند
جام زهر
رفسنجانی رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام در این مورد خیلی روشن گفته است : «توافق بر سر هستهای ما را از یک مخمصه بزرگ نجات داد.» او هم چنین در این که این توافق را با توافق بر سر آتش بس در جنگ ایران و عراق قیاس کند، تردیدی به خود راه نداد. در آن موقع خمینی این توافق را نوشیدن «جام زهر» برای خود توصیف کرد تا رژیم را نجات دهد.
اکنون در داخل ایران نیز عقب نشینی حکومت درحکم نوشیدن زهر است که در سیستم نفوذ میکند و میتواند برایش کشنده باشد.
در جریان بحث در مجلس یک نماینده از روحانی و وزیر خارجه اش انتقاد کرد: «آنها جام زهری که به ملت خوراندند به عنوان شربت مینمایانند.» نتیجه این زهر میتواند رژیم را بر آن دارد که در هر لحظه از راه رفته باز گردد. این امر توافق را بسیار شکننده میسازد.
ضعفهای توافقی شکننده
برونو ترتره محقق فرانسوی در مصاحبه با لیبراسیون تأکید میکند که « در این متن هیچ چیز در مورد آنچه شرمگینانه« ابعاد نظامی تحقیقات موازی تهران»، وجود ندارد ».
در توافقنامه موقت کنترل جنبه های اساسا نظامی برنامه به سکوت برگزار شده است، بازدید از سایت پارچین در جنوب شرق تهران درخواست نشده است. در حالی که در همین سایت تستهای انفجار کنوانسیونل که برای هسته ای قابل استفاده است صورت گرفته است.
همچنین بازدید از هیچکدام از سایتهایی که در این ده سال مقاومت ایران افشا کرده است درخواست نشده است؛ از جمله «سپند»، مرکز هدایت برنامه هسته یی نظامی رژیم که اخیرا برای اختفای آن جابجایی هایی صورت گرفته، یا آزمایشگاه های تخصص چاشنی که برای تولید سلاح هسته یی ضروری است و بنام متفاز شناخته شده است و نیز سایت زیر زمینی کوثر در نزدیکی دماوند و همچنین سایت 012 در نزدیکی اصفهان.
بستن فوری شکاف
در فردای امضای قرارداد، عدهیی در شبکه های اجتماعی این سوال را در مقابل ولی فقیه رژیم گذاشتند که: چرا ده سال برای چنین توافقی صبر کردی؟
همین سوال را میشود از قدرتهای 5+1 پرسید. با توجه به اعترافهای صریح رفسنجانی میتوان نتیجه گرفت که جهان ده سال تأخیر کرده است. اگر بعد از افشای سایتهای نطنز و اراک توسط شورای ملی مقاومت ایران در سال 1381 ، جامعة بین المللی که از وجود یک برنامه هستهیی مخفی در ایران ـ در نقض آشکار معاهده ان پی تی ـ مطلع شد، رویکرد قاطعی در پیش میگرفت، امروز جهان در نقطه کنونی نبود.
به جای پیشبرد یک سیاست مماشاتگرانه در قبال رژیم ایران در ده سال پیش، قدرتهای غربی میتوانستند بلافاصله به تحریمهای مؤثر علیه رژیم ا یران دست بزنند. در نتیجه رژیم به زانو در میآمد و آخوندها که در آن موقع تا این حد در برنامه هسته یی خود پیش نرفته بودند مجبور میشدند این برنامه را کنار بگذارند. مگر اینکه سرنگونی رژیم شان را به جان میخریدند.
ضعف شدید رژیم میتوانست به قدرتها اجازه دهد که مذاکرات اخیر در ژنو توافق را به صورت بهتری نهایی کنند. آنها این کار را نکردند. اما باید بدانند که کوچکترین مماشات به رژیم امکانی خواهد داد که انتظارش را ندارند. آنچه در ژنو امضاء شد یک توافق مینیمم به نسبت شش قطعنامه شورای امنیت است که حکومت ایران را از داشتن غنی سازی ممنوع ساخته و خواستار امضای پروتکل الحاقی شده است.
. قبل از اینکه دیر شود باید شکافی را که رژیم میخواهد در سیستم تحریمها ایجاد کند پر کرد. بدون امضای پروتکل الحاقی و پذیرش بازدیدهای اعلام نشده، رژیم اجازه بازدید از مکانهایی که برنامه نظامی اش را در آن جا پیش میبرد نخواهد داد.
ظرفیت این رژیم برای کسب بمب اتمی فقط موقتا کند شده اما هنوز متلاشی نشده است.
اجازه دادن به رژیم برای حفظ چنین توانی هزار بار از اشتباهات گذشته مخرب تر است.
ـــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ
افشین علوی، عضو کمیسیون خارجه شورای ملی مقاومت.
این نوشته ابتدا در برخی رسانه های فرانسوی از جمله سایت مدیا پارت درج شده و سپس به زبان فارسی برگردانده شده است.