درود بر شما مجاهدین که پرچم مقاومت را همیشه و در همه جا افراشته نگاه داشته اید. درود بر شما مجاهدین که نور امید به آزادی و عدالت را در همه این دوران سیاهی ها زنده نگاه داشته اید. درود بر شما مجاهدین که مبارزه و ایثارتان باعث غرور و مباهات ایران و ایرانی است.
درود بر رزم شما که رژیم ولایت فقیه و مزدورانش را چنین به وحشت انداخته است. کشتار و گروگانگیری مجاهدین اشرفی که قرار بود برای رژیم "اهمیت راهبردی" داشته باشد، با مقاومت شما راه به سرنگونی ولایت فقیه و اعوان و انصارش خواهد برد.
از همان روز اول اعتصاب غذا، رژیم که همه نقشه های شومش را نقش بر آب میدید، چند مزدور بی آبروی تازه نفس را برای در هم شکستن این اعتصاب به صحنه فرستاد.
این مزدوران بی آبرو در کمال وقاحت و بیشرمی می گفتند:
با اعتصاب غذا نه آن پنجاه و دو نفر زنده میشوند و نه آن هفت گروگان آزاد میشوند. اصلا کشتار مجاهدین و گروگانگیری تقصیر رهبری مجاهدین هست. و مسئولیت سلامت اعتصابیون را بر عهده رهبری مجاهدین میگذارند. بی آبروئی این مزدوران تا به آنجاست که همدم و همکلام آن سینگلتون شده اند. سینگلتون در مقاله ای در سایت ایران دیدبان نوشت:
" محبت انسانی مریم رجوی کجا رفته؟ رجوی میگوید خواسته اعتصاب غذای اجباری بازگشت هفت نفری هست که ناپدید شده اند. ولی وی هنوز هیچ سند و مدرکی ارائه نکرده که این افراد حتی زنده هستند یا مرده چه رسد به اینکه کجا هستند وچرا هیچ خبری از آنها نیست"
رژیم آخوندی همیشه سعی کرده است که مبارزه و همبستگی را بی نتیجه نشان دهد، رژیم همیشه سعی در به ابتذال کشیدن و منحرف کردن مبارزه داشته است و در این راه توانسته است که معدودی تواب و مزدور را باخود همراه کند. سالهاست که وزارت اطلاعات همراه با دار و دسته اصلاحات سعی در به ابتذال کشیدن اعتصاب غذا به عنوان یک شیوه مبارزه داشته اند. امثال تاجزاده و خزعلی و نوریزاد اعلام اعتصاب غذا کرده اند صرفا برای اینکه روز بعد ابوی یا اخوی یا باجناق مربوطه از ایشان درخواست کند که به اعتصاب غذا پایان بدهد و به فکر سلامتش باشد، چرا که رژیم ولایت فقیه به اعتصاب غذا توجه نمی کند. پیام این خیمه شب بازی برای مردم و زندانیان دیگر طبیعتا این بوده است که اصلا در فکر اعتراض به وضع موجود یا مبارزه برای رسیدن به خواسته هایتان نباشید.
اعتصاب غذای مجاهدین در زندان لیبرتی اما روحیه مقاومت و مبارزه را در سراسر ایران دو چندان کرده است و زندانیان در زندانهای ایران هم دست به اعتصاب غذا زده اند.
نسل ما به یاد میاورد که در سال شصت، رژیم پلید آخوندی در مطبوعات از خانواده ها می خواست تا فرزندانشان را به سپاه پاسداران و دادگاههای انقلاب معرفی کنند. نسل ما به یاد میاورد که رژیم میگفت کسی که به مجاهدین و مبارزین پناه بدهد مسئول جان آنها خواهد بود. به گفته رژیم اعدام نوجوانان مجاهد و مبارز گناه رژیم نبود بلکه گناه پدران و مادران بود که از فعالیت سیاسی فرزندانشان جلوگیری نکرده بودند و یا فرزندانشان را به لاجوردی تحویل نداده بودند.
امروز هم همان مزدوران و توابان بی آبرو همان اراجیف وزارت اطلاعات را تکرار میکنند. اینبار می گویند هرکس از اعتصاب غذا حمایت کند مسئول جان اعتصابیون خواهد بود. هدف رژیم از این شیوه صرفا تضعیف حمایت مردم و افکار عمومی از اعتصابیون است. این شیوه سخیف هیچگاه اما در این سی سال دستاوردی برای رژیم نداشته است. حمایت مردم و افکار عمومی از مجاهدین همیشه و بی وقفه ادامه داشته، دارد و خواهد داشت. حمایت از مجاهدین باعث افتخار هر ایرانی شرافتمند و آزادیخواه بوده، هست و خواهد بود.
در نتیجه رزم بی امان مجاهدین، دادگاه اسپانیا سرانجام دست نشاندگان عراقی ولایت فقیه را در کشتار و گروگانگیری مجاهدین اشرفی مسئول شناخت. مسئولیت سلامت و جان گروگانها در نهایت با رژیم ارتجاعی ولایت فقیه و حامیان مماشاتگر این رژیم هست، همانگونه که مسئول کشتار و حبس و شکنجه مجاهدین و مبارزین از ٢٢ بهمن ٥٧ تا به امروز رژیم منحوس آخوندی و همدستانش هستند و باید روزی در پیشگاه ملت ایران جوابگو باشند.
استکهلم، سوئد