م. سروش: تو کیستی که شب از نام تو هراسان است؟

 به مناسبت 30دی - برای شیر همیشه بیدار” برادر مسعود“

تو کیستی که شب از نام تو هراسان است

شکوه و شوکت اسمت غرور ایران است

تو کیستی که طلوع از تو می شود آغاز

تویی که قصه نامت کتاب انسان است
 

شروع روشن صبح است نام مسعودت

نوید و مژده آغاز در بهاران است
 

به نام نامی ات از شب توان گذر کردن

سحر سحر بخرامد که شب گریزان است
 

تو کیستی که من از هر طرف که می نگرم

نشان و یاد تو در خاطرات پنهان است
 

در آن زمان که شهیدی رَود به مسلخ عشق

سرود سرخ تو فریاد سربداران است
 

چه حکمتی است مریدان راه و رسم تورا

که می کُشندش و اما  ز بیشماران است؟!
 

چراغ کشته اند اندر وطن ولی هیهات

ز رای روشن تو شب ستاره باران است
 

اگرچه با ستم داس باغ را کشتند

به هر طرف نگری لاله صد هزاران است
 

دلم گرفت ز قومی که اهرمن خویند

بیا که دیدن رویت مراد یاران است
 

طریق و رسم تو بی شک و ذره یی تردید

یگانه راه رهایی خلق ایران است
 

پیام سرخ تو تکثیر می شود چون رعد

تو کیستی که شب از نام تو هراسان است