از دیدار مجدد با شما در این خانة دموکراسی، بسیار خوشوقتم. من به پارلمان اروپا آمدهام تا ملتهای اروپا و پارلمانها و دولتها و نهادهای اتحادیة اروپا را به حمایت از مبارزة مردم تحت ستم کشورم برای کسب آزادی فرا بخوانم.
برگزاری این کنفرانس، همزمان با شدیدترین حملات سیاسی و تبلیغی آخوندهای حاکم بر ایران علیه پارلمان اروپاست که بنبست اساسی این رژیم و ناتوانیاش در همراهی با موازین بینالمللی را منعکس میکند.
این حملات هیستریک و افسار گسیخته، در یک هفتة گذشته علیه پارلمان اروپا بهخاطر قطعنامة این پارلمان علیه نقض حقوق بشر در ایران، نشان میدهد که حقوق بشر، پاشنة آشیل این رژیم است و جام زهر حقوق بشر برایش صدبار خطرناک تر از جام زهر اتمی است.
به همین خاطر همة باندهای رژیم، در اعدام و شکنجه و کشتار، وحدت نظر و وحدت منافع دارند. 10 ماه پس از انتخابات نمایشی ریاست جمهوری و پنج ماه پس از توافقنامة اتمی ژنو، تحولات و روندهای طی شده در این مدت، بهروشنی نشان میدهد که:
1 ـ نمایش اعتدال آخوند روحانی شکست خورده است. شمار بیسابقة اعدامها و حملهها و قتلعامهای وحشیانه علیه مجاهدان آزادی در اشرف و لیبرتی، اثبات کرد که این رژیم، کمترین ظرفیتی برای انعطاف و میانهروی ندارد.
2 ـ با استفاده از رویکرد به غایت ضعیف دولتهای غرب، آخوندها هم برای شلکردن تحریمها تلاش میکنند، و هم با وقتکشی و فریبکاری، به پروژههای اتمی خود ادامه میدهند.
ممانعت از دسترسی آنها به بمب هستهیی فقط یک راه دارد؛ آن هم برچیدن کامل سایتهای اتمی در ایران است.
3 ـ مماشات دولتهای غرب با دیکتاتوری مذهبی ایران، هر روز به مردم ایران و تمام جهان لطمه میزند.
ما از جامعة جهانی میخواهیم هرگونه رابطه و مراودة خود با این رژیم را به لغو اعدامها و بهبود حقوق بشر منوط کند.
4 ـ راه حل مسآلة ایران، تغییر رژیم است. ایستادن در کنار مردم و مقاومت ایران و بهرسمیت شناختن حق آنان برای تغییر رژیم، و تأمین حفاظت مجاهدان آزادی در لیبرتی، هم خواست مردم ایران و هم نیاز جامعة جهانی و لازمة حفاظت از صلح و آرامش در منطقه و جهان است.
نمایندگان محترم!
ما در برابر یک رژیم بیرحم، قیام کردهایم که بزرگترین تهدید جامعة بشری و دستاوردها و پیشرفتهای آن است. متاسفانه دولتهای غربی در چارچوب سیاست مماشات و بهخاطر منافع اقتصادی، در این رویارویی در طرف رژیم ایران قرار گرفتهاند.
اما درست بهعکس، اعضای پارلمان اروپا، با ایستادن در کنار مردم و مقاومت ایران، در تلاششان برای تغییر، وجدان مردم اروپا را بازتاب کردهاند. قطعنامة سوم آوریل پارلمان اروپا و تأکیدات آن علیه نقض حقوق بشر در ایران، تازهترین نمونة این تلاشها توسط پارلمان اروپاست. خشم شدید آخوندهای حاکم بر ایران از این قطعنامه، اهمیت و تأثیر آن را تأیید میکند.
آنها در مجلس ارتجاعی خود یک طرح دو فوریتی علیه قطعنامة اخیر پارلمان اروپا آماده کردند. همین واکنش گواهی میکند که ملاها ذرهیی توانایی میانهروی و تغییر ندارند. آنها جز با اعدام و شکنجه و جنگافروزی و تروریسم در منطقه، نمیتوانند رژیمشان را حفظ کنند. البته در مقابل، مردم ایران این ابتکار عمل پارلمان اروپا را تحسین میکنند.
ابتکار عملهای قبلی پارلمان اروپا نیز در همین راستاست. زمانی که سازمان مجاهدین خلق ایران به ناعادلانهترین وجه در لیستهای تروریستی آمریکا، انگلستان و اتحادیه اروپا قرار داشت، و یا زمانی که قرارگاههای مجاهدین در عراق، توسط نیروهای آمریکایی و انگلیسی، بیرحمانه بمباران شدند، نمایندگان پارلمان اروپا شجاعانه به حمایت از مجاهدین و مقاومت مشروع ایران علیه ملایان برخاستند. نمایندگان این پارلمان، اولین کسانی بودند که پس از جنگ، در هیأتهای پیدرپی به اشرف رفتند.
بدون تردید کارزار شجاعانة نمایندگان این پارلمان، در دفاع از اعضای مجاهدین در اشرف و لیبرتی، نقش بسیار مهم و بازدارندهیی در مقابل رژیم ایران و دولت دستنشاندة عراق، برای جنایات بیشتر داشته است.
طی این سالها، اگرچه اشرف و لیبرتی هدف قتل عامها و حملات پیدرپی قرار گرفت و دیروز سومین سالروز قتل عام اشرفیها در 19فروردین 1390 بود، اما در مقابل، شما نمایندگان این پارلمان، با تصویب قطعنامههای متعدد و با سخنرانیها و سؤالات مستمرتان از مقامات اتحادیة اروپا، یک چتر حفاظتی- سیاسی برای اشرفیها فراهم کردید.
دوستان عزیز!
10 ماه پیش که رئیسجمهور جدید رژیم ولایت فقیه بر سر کار آمد، مقاومت ایران، ادعای میانهروی از جانب وی را قویاً رد کرد.
در همان زمان، شما به درستی بهدعاوی میانهروی روحانی اعتنا نکردید و با افشای این توهم و با مواضع قاطع، اجازه ندادید اصحاب مماشات، به رژیم وحشی حاکم بر ایران مشروعیت بدهند.
و پارلمان اروپا در قطعنامهاش تآکید میکند: «در ایران انتخابات ریاست جمهوری با در نظر گرفتن استانداردهای دموکراتیک و ارزشهای اتحادیة اروپا برگزار نشده است».
متاسفانه، دولتهای غرب در مقابل این همه اعدام و سرکوب و در قبال نقش مستقیم رژیم در حمام خونی که در عراق و سوریه جاری است، بیعملی پیشه کردهاند. اما برخلاف سیاست این دولتها، مواضع قاطع و روشن شما در مقابل فاشیسم دینی حاکم بر ایران و نقض وحشیانة حقوق بشر، همواره یک عامل بازدارنده در مقابل همکاری بیشتر دولتهای غربی با جلادان حاکم بر ایران بوده است.
مردم ایران خواهان یک سیاست قاطعانه علیه فاشیسم دینی حاکم بر ایرانند. آنها خواهان محاکمة سران رژیم در دادگاههای بینالمللی به جرم جنایت علیه بشریت هستند و نه فشردن دستهای ملایان.
رژیم آخوندی و لابیهای آنها در خارج کشور، یک تور دیپلوماتیک طراحی کردهاند تا از هر کشور اروپایی که ممکن باشد، مقامهای دولتی و نمایندگان شرکتهای تجاری و پارلمانترها به ایران سفر کنند تا آخوندهای حاکم بتوانند رسوایی ادعاهای خود را بپوشانند و جنایات خود را مشروعیت ببخشند. جای تأسف است که مسئول سیاست خارجی اتحادیة اروپا و برخی وزیران خارجه در این دام افتادند.
و خوشحالیم که جز معدودی از افراد، اکثریت نمایندگان پارلمان اروپا از این سفرها فاصله گرفتهاند.
این سفرها ملاها را برای بیاثر کردن توافقنامة اتمی ژنو نیز جری میکند. کما این که در دو ماه اخیر، خامنهای فعالانه در حال شکل دادن سیاستی رودرروی این توافقنامه است. ملاها سست شدن تحریمها را به دست آوردهاند. اما توقف برنامة بمبسازی اتمی را تعلیق به محال کردهاند.
دولتهای غرب باید بر اوراق کردن سایتهای اتمی و توقف غنیسازی اورانیوم، پافشاری کنند. من هشدار میدهم که هر گونه امتیاز و سازش از جانب دولتهای غرب، ملاها را به بمب میرساند.
همچنین از جانب مردم و مقاومت ایران تأکید میکنم که دولتهای غرب نباید حقوق بشر و آزادی و مقاومت ایران را قربانی مذاکرات و روابط خود با فاشیسم مذهبی حاکم بر ایران کنند. آنها باید از قطعنامة سوم آوریل پارلمان اروپا پیروی کنند که گفته است: «موضوع حقوق بشر در ایران بخشی از چارچوب سیاست آینده و روابط دوجانبة اتحادیة اروپا و رژیم ایران است».
باید تأکید کنم که رژیم عمیقاً دچار بیثباتی و تزلزل شده است. شکاف بزرگی که در نمایش انتخابات سال گذشته، در رأس حکومت بروز کرد، در حال گسترش است. ضعف و ناتوانی ملاها در قبال بحران سیاسی و اقتصادی رژیمشان، بهحدی رسید که به توافقنامة ژنو تن دادند که به نوبة خود، بحرانهای درونی حکومت را شدت بخشید. و باندهای رژیم در عراق دچار تفرقههای عمیق شدهاند.
آخوندها نگران آن هستند که تزلزل رژیمشان شرایط فوران قیامها را فراهم کند. بنابراین آنها سرکوب و تعداد اعدامها را بهنحو بیسابقهیی افزایش دادهاند. و این چیزی است که شما در قطعنامة سوم آوریل، به شدت علیه آن موضع گرفتید.
همزمان، ملاها از طریق دولت دست نشاندهشان در عراق، به قتل عام در اشرف و موشکباران لیبرتی دست زدند، محاصرة دارویی و غذایی لیبرتی را تشدید کردند و آشکارا برای استرداد مجاهدان آزادی، زمینهچینی کردند.
آخوندها، مجاهدان آزادی را تهدید موجودیت خود میدانند. بنابراین کمپ لیبرتی، مهمترین هدف حملات آنهاست. سکوت و بیعملی آمریکا، اتحادیة اروپا و ملل متحد، دست رژیم و مزدورانش در عراق را در ارتکاب این جنایتها، باز گذاشته است.
از شما تقاضا میکنم که از اتحادیة اروپا بخواهید که از اهرمهای خود برای این هدفها استفاده کند: آزادی 7گروگان اشرفی، انتقال فوری اعضای مجاهدین از لیبرتی به کشورهای اروپایی و آمریکا، تأمین تجهیزات مبرم امنیتی در لیبرتی، استقرار ناظران ملل متحد همراه با یک تیم کلاه آبی در لیبرتی، تا زمانی که مجاهدان در لیبرتی هستند، ارجاع پروندة قتل عام 10 شهریور در اشرف، از سوی شورای امنیت ملل متحد به دادگاه جنایی بینالمللی، برای انجام تحقیقات، و اجازة فروش اموال ساکنان اشرف توسط نمایندة قانونی آنها.
این خواستها در بیانیهها و موضعگیریهای شما بارها مورد تأکید قرار گرفته و خواست مقاومان و آزادیخواهان ایران است.
دوستان عزیز!
اجازه بدهید در این جا از مبارزات شجاعانة نمایندگان عالیقدری که به حمایت از اشرفیها و دفاع از آزادی و دموکراسی در ایران برخاستند، تقدیر کنم. از دکتر آلخو ویدال کوادراس که این مبارزه را با شایستگی رهبری کرده است، همچنین آقایان استرون استیونسون که صدای اشرفیها در پارلمان اروپا بود و آقای جیمز هیگینز، استفان هیوز، تونه کلام و خانم ادیت بائر، و سایر اعضای برجسته پارلمان اروپا.
من به روشنی میدانم که شما در مقابله با سیاست مماشات، ریسک بسیاری کردهاید. شما رویکرد جدیدی که در دنیای سیاست نادر است، از خود نشان دادهاید. شما در این راه حق، از خودگذشتگی بسیار کردهاید.
تردیدی ندارم که نام نیکتان در تاریخ دوستی مردم ایران و ملتهای اروپا برای همیشه الهامبخش خواهد بود.
دوستان عزیز!
سه سال قبل در روز 19فروردین، مجاهدان اشرف، مورد یک حملة سبعانه قرار گرفتند. 36 تن به شهادت رسیدند و صدها تن مجروح شدند. اما هنوز نه مسئولان جنایت در مقابل عدالت قرار گرفتهاند و نه هیچ تحقیقات مستقلی در این مورد صورت گرفته است. در فقدان چنین تحقیقات و مواخذهیی، حملات به اشرف و لیبرتی و خونریزیهای بیشتر مستمراً ادامه داشته است.
اما سیاست مماشات، بهرغم خواست مقاومت ایران برای تحقیقات در مورد این جنایات، مانع انجام این کار شده است. و مجاهدان لیبرتی همچنان در معرض خطر حملات بیشتر قرار دارند. که جامعة جهانی باید به فوریت به آن بپردازد.
از همه شما متشکرم.
22 فروردین, 1393