دومینیک لوفور نمایندة مجلس ملی فرانسه
«خانم رئیسجمهور گرامی، همکاران عزیز، خانمها و آقایان. بسیار خوشبختم که دوباره شما را در این تالار میبینم. ما تا بهحال در جلسات متعددی گردهم آمدهایم. در سالن ویکتور هوگو و همچنین در سالن کولبرش. وضعیت فعلی کمیتة پارلمانی برای یک ایران دمکراتیک آنرا موظف میکند که نسبت به گذشته بیشتر حضور داشته باشد و هوشیارتر باشد. تعداد زیادی از ما امروز در اینجا حضور داریم که مدت مدیدی است برای یک ایران آزاد و دمکراتیک فعالیت میکنیم. اولین باری که در این رابطه اقدام کردم در دهة 70 ضد یک رژیم دیگر بود. البته هیچچیز دمکراتیکی در آن وجود نداشت. ولی متأسفانه بعد از انقلاب با یک دیکتاتوری مذهبی جایگزین شد و در نهایت نه تنها چیزی از رژیم قبلی کم نداشت، بلکه در بسیاری از پهنهها بسا بدتر بود. کمیتة پارلمانی ما برای دفاع از حقوق بشر و اصول دمکراتیک همواره در صحنه حضور داشته است. حضور ما همچنین جهت حمایت از مقاومت ایران بوده است و ما شما را در همة آزمایشها و سختیهایی که از سر گذراندید همراهی کردیم. مراحلی که میتوان آنها را نبردی برای احترام به حقوق بینالملل نامید. نبردی که طی سالیان گذشته آنرا بهپیش بردید و در نهایت پیروز شدید و توانستید نام سازمان مجاهدین خلق ایران را از فهرست سازمانهای تروریست خارج کنید. من نمیخواهم نکاتی را که در مورد حقوق بینالملل و بهطور خاص دربارة حقوق پناهندگان گفته شد تکرار کنم. حقوقی که در شرایط فعلی در مورد پناهندگان اشرفی و در لیبرتی مورد اهانت و بیاعتنایی قرار گرفته است. همة این یادآوریها به این خاطر این بود که به موضوع روز، یعنی توافق موقت در مورد پروژة اتمی ایران برگردیم. در این رابطه فکر میکنم فرانسه مواضع بسیار روشن و قاطعی گرفت و خوشبختانه در این صحنه حضور داشت تا چنین مواضعی را اتخاذ کند. البته توافق دربارة این مسئلة اساسی که موضوع هستهیی است، باید همچنان نهایی شود. در این چارچوب بهطور طبیعی یک بازی دیپلماتیک سازماندهی میشود؛ چرا که در پشت چنین توافق موقتی، بین رژیم حاکم و جامعة بینالمللی گفتگوهایی در جریان است تا موضوع اتمی رژیم حل شود. چرا که این یک مسئلة حیاتی برای منطقه است و اینکه بهطور عام دسترسی چنین رژیمی به سلاح اتمی غیر قابل تصور است. هر تلاشی باید انجام شود، باید جلوی آنرا گرفت. در این چارچوب میبینیم که رفتار حکومت ایران سوءاستفاده از این وضعیت، آن هم در شرایطی است که روی آنها محدودیت بسیار زیادی اعمال شده بود. محدودیتهایی که ناشی از تحریمها بود، محدودیتهای ناشی از فشارهای بینالمللی، تا اینکه بتواند مشروعیت پیدا کند. در این چارچوب واضح است که همة ملاقاتها و هیأتهایی که به ایران دعوت میشوند، بهطور طبیعی بهمنظور عادیسازی روابط با حکومت ایران وارد این استراتژی میگردند. در واقع در پوش اقدام حسننیت جهت حل مسئلة اتمی ایران درگیر این موضوع میشوند. موضوعی که مطمئن نیستیم، در پایان حل میشود یا خیر. وقایع اخیر بهروشنی نیت رژیم ایران را در این مسئله نشان میدهد. رژیم ایران میخواهد با این کار همزمان در عرصة بینالمللی و عرصة داخلی خود را مشروع کند. دو دلیل و نشانة خوب وجود دارد که عکسالعمل رژیم را در دو دیدار اخیر نشان میدهد؛ یکی سفر کاترین اشتون و دیگری سفر سناتورهای همکارمان. در مورد اول، درخواست کاترین اشتون برای ملاقات با زندانیان سیاسی و مخالفین دولت، باعث ایجاد تنش و عکسالعملهای شدیدی از جانب رژیم آخوندی شد. اینها بهخوبی نشان میدهند که رفتار حکومت ایران در مورد مشروعکردن خود در عرصة داخلی دو برابر است و بهطور خاص طرح خود برای جنگ ضد مقاومت ایران بهپیش ببرد؛ (مقاومتی) که شما در خارج و در سازمان مجاهدین خلق ایران و شورای ملی مقاومت نمایندگی میکنید. حکومت ایران از تمامی این سفرها توسط اعضای پارلمان بهرهبرداری میکند و تلاش میکند دوباره خودش را مشروع و قانونی کند. و این برای ما موضوعی است که بهتر است مطرح هم نشود. اینکه بخواهند شرایط فعلی و واقعی ایران را مسکوت بگذارند. انتخاب رئیسجمهور جدید هیچ تغییر ملموسی در کارکرد رژیم و موضوع حقوق بشر ایجاد نکرد. ولی من فکر میکنم، فیلمهایی که نشان داده شد و همچنین آمار و ارقام اخیر یا تازهترین گزارش سازمان ملل متحد و آنچه بان کی مون دبیرکل سازمان ملل ابراز کرد، در این رابطه بسیار روشن و واضح هستند. بهطور خلاصه این نامه که بهاطلاع عموم رسید و همه به آن دسترسی دارند،
سناتور ژانپیر میشل - عضو سنای فرانسه
خانم رئیسجمهور، دوستان عزیز. من میخواستم یک نمونه از مواردی را بازگو کنم که وقتی یک هیأت از نمایندگان بدون هیچ اقدام پیشگیرانهیی به ایران میرود، اتفاق میافتد.
آقای فیلیپ مارینی رئیس کمیسیون مالی سنا، متخصص در روابط تجارت بینالملل، این ایده به ذهنش آمد و این بهعنوان رییس کمیسیون حق او است که مأموریتی ترتیب دهد و به ایران برود. در ابتدا باید بگویم، این سفر هم خیلی بد شروع شد و هم خیلی بد تمام شد. چون در ورودی فرودگاه از این نمایندگان توسط پلیس اثر انگشت دیجیتالی گرفته شد.
سپس برنامة رسمی هماهنگ شد. تمام ملاقاتها. هیچ امکانی برای رفتن به جای دیگر و ملاقات با هر کس دیگری وجود نداشت. نه با زندانیان سیاسی و نه حتی با نرمترین افراد مخالف. یک شب هیأت به یک شام ترتیب دادهشده توسط یک سرمایهدار فرانسوی دعوت شد که ظاهراً تعدادی از ایرانیان را هم دعوت کرده بود؛ شاید افرادی از جامعة مدنی و شاید هم که برخی از آنها از مخالفان سرسخت بوده باشند. نمیدانم. در هر صورت، نیروهای امنیتی قاطعانه و بهطور فیزیکی همکاران ما را از رفتن به این دعوت شبانه منع کردند. بله، این بهطور کلی اتفاقاتی بود که رخ داد. این برای سفارت فرانسه در تهران مایة شرمساری و ننگ است. من همان چیزی را که به آن باور دارم، بهزبان میآورم. نمیدانم چه کسی متصدی این پست است؛ ولی هر کس رفته، مدافع رژیم آخوندهاست. نمیدانم چهطور اینرا به آنها سرایت دادند و این چه ویروسی است که وقتی آنها به تهران میروند، به آن متبلا میشوند.
ولی همة شما میدانید، و من بدین وسیله سخنانم را بهپایان میرسانم، با یک دیکتاتوری هر مدلی که باشد، نمیتوان میانهبازی کرد. یا با او یا ضد او هستیم. سیاست «واقعگرایانهیی» وجود ندارد. اگر سیاست دیگری در قبال (رژیم) ایران وجود داشت، تا بهامروز به محقق میشد. هر گفتگویی که میتوان با (رژیم) ایران در پیش گرفت، به هیچ نتیجهیی بهجز مشروع جلوهدادن این رژیم، نخواهد رسید.
این چیزی بود که میخواستم امشب بگویم، برای اینکه همگان از شیوة پذیرایی در ایران مطلع باشند. با تشکر.
آندره شاسین - رئیس گروه چپ دموکراتیک و جمهوریخواه در مجلس ملی فرانسه
« تشکر بسیار از آقای رئیس، خانم رجوی گرامی، همکاران پارلمانتر، خانمها و آقایانی که امشب در سالن ویکتور هوگو حضور دارید.
ابتدا میخواهم بگویم که هر بار ما پارلمانترها در چنین جلساتی صحبت میکنیم، این کار را با احساسات ویژه یی انجام میدهیم. زیرا در ورای این سخنان، ما به مردم ایران میاندیشیم و به آنهایی که امروز با این فاجعه دیکتاتوری روبرو هستند و رنج میکشند. میدانم که صحبتهای ما ضبط، فیلمبرداری و ترجمه میشود و حضور ما توسط دهها هزار ایرانی مشاهده خواهد شد. لذا از این طریق میخواهم به آنها پیامی بفرستم و بگویم که ما با فروتنی تمام خواهان کمک به آنها در مبارزةشان برای دموکراسی هستیم.
در مورد کار برد واژة «فروتنی» باید گفت، هنگامی که صحبت از حقوق بشر و ارزشهای پایهیی میشود باید با فروتنی صحبت کنیم. ما پارلمانترهای فرانسوی به اینجا نیامدهایم که بخواهیم درس بدهیم یا این تصور را داشته داشیم که برداشت ما از دموکراسی برآمده از انقلاب فرانسه کاملترین چیز در دنیا است. اما همچنین میدانیم و امروز هم میخواهیم بگوییم که ارزشهای اساسی دفاع از حقوق بشر وجود دارند که نمیتوانیم از آن کوتاه بیاییم. وقتی ارزشهای حقوق بشر پایمال میشوند، ما باید خواهان آن بشویم که در سفرهایمان، دیدارهای و سخنانمان، از جانب کشور میزبان نباید چیزی به ما دیکته شوند.
فکر میکنم مسؤلیت ما این است که ارزشهایمان را به هرکجا که برویم ببریم.
چه سناتور باشیم و چه نمایندة مجلس، پیامی که امروز میخواهیم بدهیم این است که باید نسبت به این موضوعات حساس باشیم. زیرا این موضوعات حیثیتی هستند و در مسافرتهای دیپلوماتیک خود به هیچوجه نباید نسبت به این ارزشها مماشات کنیم. خصوصاً که موضوع نقض حقوق بشر در ایران چیز کوچکی نیست. صحبت از یک تخطی کوچک به آزادیها نیست. چند روز پیش ما نمایندهها گزارش سالانة عفو بینالملل را خواندیم که در ماه مارس منتشر شده است. وقتی صفحة مربوط به ایران را مطالعه کردم متوجه شدم که در ایران نقض حقوق بشر خیلی فراتر از این حرفهاست. و من از این گزارش نقل قول میکنم که می گوید، تعداد اعدامها در ایران در سال 2013 افزایش یافته. عفو بینالملل میگوید: «مقامها و رسانههای حکومتی رسماً اعتراف کردند که در ایران 369 اعدام انجام شده. 358 مرد و 11 زن. این 18 درصد افزایش را نسبت به سال 2012 نشان میدهد. همچنین باید افزود که اطلاعات قابل اطمینان نشان میدهد که تعداد زیادی اعدام نیز بهصورت مخفیانه صورت گرفته و به گفتة منابع قابل اتکا، حداقل 365 اعدام دیگر نیز شامل 18 زن در ایران اجرا شده است. به این ترتیب تعداد کل اعدامها در ایران به 704 اعدام در سال 2013 میرسد».
وقتی که ما این ارقام را میبینیم، نمی توانیم به خودمان اجازه بدهیم با آرامش و با گلی در لولة تفنگ خود به چنین کشوری سفر کنیم و حرفی نزنیم.
پیامی که میخواهم بدهم این است که منافع اقتصادی نباید اصل دفاع از آزادیها را پنهان کند.
این پیامی است که لازم بود امشب منتقل کنم؛ با قاطعیت و با احساس. و فراخوان میدهیم به همة همکاران سناتور و نماینده مان و می گوییم که باید شایسته سمت خود باشیم و نباید در هیچیک از سفرهایی که انجام میدهیم از ارزشها کوتاه بیاییم. باید بهفکر مردم ایران باشیم و همواره این دغدغه را داشته باشیم و از خود بپرسیم که چگونه میتوانیم به مردم ایران برای خروج از این فاجعه کمک کنیم».
پاسکال دگیلهم نماینده مجلس ملی فرانسه
«خیلی ممنون آقای رئیس و خانم رئیسجمهور.
شب بهخیر به همة شما.
در دمکراسیهای ما یک اصل ثابت وجود دارد و آن این است که نمیتوانیم بپذیریم که در هیچ جای دنیا مجازات اعدام وجود داشته باشد. اعدام انسانها نقض وحشتناک دمکراسی است. جایی که مجازات اعدام انجام میشود، دمکراسی نمیتواند وجود داشته باشد. بهرغم چهرهیی که رئیسجهمور جدید تلاش کرده ارائه بدهد، یعنی چهرة ظاهرا خوبی که به خارج ارائه میشد و موجب میشد برخی از ما دربارة ماهیت واقعی دولت جدید در ایران مرتکب اشتباه شویم، ما میدانیم که هیچ تغییری وجود نداشته و اینرا در رفتاری که با زندانیان میشود میبینیم.
صحبتهایی امشب شنیدیم که فراخوان به «مقاومت تا به آخر» بود. و همة ما که اینجا هستیم میخواهیم این داستان به پایان برسد؛ چون به این ترتیب مبارزه برای آزادی در ایران پیروز خواهد شد. اما بهخوبی میبینیم که هنوز به این نقطه نرسیدهایم.
دولت جدید در ایران توانست بعضیها را اغفال کند. اما واقعیت چیز دیگری است و خانم رجوی شما یادآوری کردید که این رژیم در داخل ایران و در خارج کشور، از یک طرف سرکوب میکند و از طرف دیگر به دیکتاتوریهایی نظیر بشار اسد کمک میرساند. علاوه بر این، شاهد حملات بیوقفه علیه پناهندگان درکمپ لیبرتی هستیم که به ما پارلمانترهای فرانسوی می گوید نباید این وضعیت را بپذیریم. لذا باید برای افشای این شرایط، بهطور مستمر با تلاشهای شما همراهی کنیم. سازمان ملل باید نقش خود را ایفا کند. ما در کمیتة پارلمانی برای ایران دمکراتیک، میتوانیم تأثیرگذار باشیم. و همچنین میتوانیم دیپلماسی فرانسه را وادار کنیم تا در این زمینه فعالتر برخورد کند. این مسؤلیت و همچنین افتخار ماست. همانطور که آقای شاسین مطرح کرد، این افتخار ماست که در این میدان حضور پیدا کنیم. همة ما بر ضرورت حمایت از مقاومت تأکید داریم. حمایت از مقاومت در داخل و خارج کشور شما و من بهطور خاص به نسل جوان ایران میاندیشم. ایران کشوری است که تعداد قابل توجهی جوان دارد؛ آنها از حقوق و آزادیهای خود محرومند. از آرمانها و آرزوهای خود محرومند. این نیز مسئولیت ماست که بتوانیم این آرزوها را برای نسل جوان ایرانی احیا کنیم».
مارتین پنویل - نمایندة مجلس ملی فرانسه
سلام بر خانم رجوی. ما بهطور مرتب با یکدیگر دیدار داریم و این، هم مایة سرور زیاد من و هم مایة انگیزش بسیاری برای من است که هر بار در جلسات مختلف به شما بپیوندم. هر کدام از این گردهماییها که شما میتوانید برگزار کنید، فوقالعاده مهم هستند؛ در جهت اینکه باز هم و برای همیشه از حقوق بشر دفاع شود. امشب میخواستم سخنانم را به حقوق بشر اختصاص دهم؛ ترجیح میدهم دربارة حقوق زنان سخن بگویم. رئیسجمهور جدید ایران بر تعهدات خود به مردم ایران و بهخصوص به زنان، پایبند نبوده است. محدودیتها و سرکوبهایی که به زنان ایرانی اعمال میشود، چه به بهانة بد حجابی و چه به بهانههای دیگر در رابطه با اجرای قوانینی که اغلب زنستیزانه هستند، بههمان شدت و حدت گذشته است. قوانینی که توسط دولت احمدینژاد بهتصویب رسیده بود و محدودیتهایی که بر آزادی مشاغل در رابطه با زنان اعمال میکردند، توسط دولت جدید که ادعای مدرهگرایی دارد، به مرحلة اجرا گذاشته شد. واقعیت این است که این حکومت نمیتواند پاسخگوی خواستة زنان برای برابری باشد. زنان ایرانی اثبات کردهاند که خواهان تغییر هستند. اینرا میتوان در نقشی که آنها و شما بهطور خاص، در مقاومت ایران ایفا میکنید، مشاهده کرد. با رهبری شما، خانم رجوی و با هزار زنی که در لیبرتی هستند و بهرغم همة مشکلات و همة خطرات در آنجا ماندهاند. این زنان امروز با یک تحریم پزشکی ضد بشری مواجه هستند که هر روز قربانی جدیدی میگیرد. نه خانواده و نه وکیل آنها اجازة ورود به کمپ را ندارند.
همچنین یادآوری میکنم، در قتلعامی که در اول سپتامبر گذشته در کمپ اشرف رخ داد، 6 زن بهقتل رسیدند و 6 زن دیگر بهگروگان گرفته شدند. متأسفانه سازمان ملل هیچگونه تحقیق مستقلی در رابطه با این جنایت علیه بشریت بهعمل نیاورد. فقدان عدالت، راه را برای جنایات دیگر میگشاید و کمپ لیبرتی در معرض کشتارهای دیگری قرار دارد. شورای امنیت ملل متحد باید این پرونده را در دست بگیرد و باید تحقیقات مستقلی توسط سازمان ملل در مورد این جنایت در اشرف، بهعمل بیاید.
بگذارید حمایت خودم را از این خواستههای مشروع بار دیگر مورد تأکید قرار دهم و این هدف سخنرانی امشب من است. من معتقدم که باید با هم از این خواستهها حمایت بهعمل بیاوریم و در ارائة انتظاراتمان از سازمان ملل، قویتر باشیم. این نکته یی است که میخواستم امشب به صعمتان برسانم. با تشکر.
استفان سنتآندره - نمایندة مجلس ملی فرانسه
«خانم رئیسجمهور. میخواهم در چند کلام بگویم که اگر ما اینجا هستیم، طبعاً برای ابراز همبستگیمان با مردم ایران است. چرا که شورای ملی مقاومت یک مبارزة شجاعانه را برای حقوق بشر و برای دمکراسی در ایران بهپیش میبرد. این کشور، همانطور که در سخنرانیها گفته شد، امروزه تحت حکومت یکی از بدترین دیکتاتوریهای جهان قرار دارد. در آنجا حاکمان برای سرکوب مردم از دین استفادة ابزاری میکنند و قوانین بهشدت بیرحمانهیی را اجرا میکنند؛ این ایران را به کشوری تبدیل کرده که بیشترین اعدام در آن صورت میگیرد و در آن بدترین مجازاتهای جسمی بهکار میرود. ولی مردم ایران شجاعانه به مقاومتشان ادامه میدهند. خانم رئیس جمهور، شما الگوی آن هستید. ما باید از شما حمایت کنیم. ما نباید وظیفةمان را برای همبستگی فراموش کنیم. یادآوری شد که فرانسه نیز وظیفه دارد و باید نقشی را ایفا کند. مهم است که این رژیم را وادار کرد به فعالیتهای تسلیحات هستهیی خود پایان دهد. همچنین مهم است که آنرا وادار کرد، به پیگرد دیوانهوار و سبعانة مخالفان پایان بدهد. ما پارلمانترها در سفرهایمان، باید به تمامی این نکات توجه داشته باشیم و عملاً باید روابطمان را با رژیم به بهبود وضعیت حقوق بشر مشروط کنیم. موضع ما پارلمانترها واضح است. فقط قاطعیت میتواند باعث پیشرفت در برابر دیکتاتورها بشود. بههمین خاطر باید از اپوزیسیون دمکراتیک حمایت کنیم. خانم رئیسجمهور، من میخواستم همین را بگویم».
استاندار ایو بونه - رئیس سازمان ضد جاسوسی فرانسه (د.اس.ت) در دوران پززیدنت میتران
میگویند گربهها 7 جان دارند. من در زندگیام دو جان بیشتر نداشتم، البته همین دو برایم کافی بود. من هم مأمور دولت بودم هم منتخب جمهور مردم. بهعنوان منتخب جمهور مردم، یعنی نمایندة مجلس، همیشه اشراف داشتم که نمایندة مجلس قبل از هر چیز، یک کشور بزرگ را نمایندگی میکند.
اولین وظیفه، وظیفة «نمایندگی» است. نمایندة مجلس نمایندة هر چیزی نیست، نمایندة فرانسه است.
مأموریت دیگر نمایندگان مجلس، کنترل فعالیتهای وزارت خارجه است، چون ادارات دولتی تحت کنترل مجلسین میباشند. در این رابطه سرفصلی که بهنظر من به اندازة کافی مورد تأکید قرار نگرفته، حکم دادگاه لوکزامبورگ (توضیح مترجم: دادگاه عدالت اروپا) در رابطه با سازمان مجاهدین خلق ایران است. من در آن دادگاه حضور داشتم. ما چند تن از مشاورینی بودیم که رفته بودیم از دوستان مقاومت ایران حمایت بهعمل بیاوریم. در اواخر این دادگاه بعد از شنیدن تعدادی از دفاعیات و توضیحات، یکی از قضات دادگاه سؤال بسیار واضحی را در میان گذاشت. وی پرسید، آیا سازمان مجاهدین خلق ایران در رابطه با سوء قصدهایی در خارج از کشور مجرم شناخته شده است؟ یعنی خارج از خاک ایران. این قاضی که در ضمن یک خانم بود، این سؤال را به شکل بسیار واضحی مطرح کرد. پاسخی که توسط وکیل وزارت خارجة فرانسه منتقل شد و توسط مشاورین فنی وزارت خارجه که در پشت وکیل نشسته بودند، به او داده شده بود، «آری» بود. این پاسخ نه تنها دروغ بود بلکه یک جرم برای مأمور دولت در حین اجرای مأموریت بهشمار میآمد. من خودم مأمور دولت بودم. مأمور دولت میتواند همة واقعیت را بهزبان نیاورد. نمیتوان او را وادار کرد که همة واقعیت را بهزبان بیاورد، ولی او باید واقعیت و فقط واقعیت را بگوید. توجه من به فعالیتهای اطلاعات ایران، واواک، معطوف شده بود. من کتابی در این رابطه نوشتهام.. نکتهیی که میخواستم بگویم این است که واواک یک استراتژی دو وجهی را دنبال میکند. یک پایة این استراتژی ایجاد رعب و وحشت و حذف فیزیکی مخالفین است، کاری که همة سرویسهای اطلاعات و امنیت حکومتهای دیکتاتوری بدون استثنا انجام میدهند و یکی از ویژگیهای آنان است. مقاومین ایرانی و بهخصوص خانوادة رجوی، در این رابطه مرا مورد تأیید قرار میدهند. چون شما، خانم رجوی، بهایی بیش از حد سنگین بهخاطر سیاست سرکوب رژیم پرداختهاید. این اولین پایة سیاستهای واواک میباشد.
اما پایة دوم که بسیار شومتر است، دروغپردازی خبری است. میدانید، در دنیایی که در آن هستیم، دروغپردازی خبری ضایعات بیشتری از عملیات مستقیم حذف فیزیکی بهبار میآورد؛ حتی ضایعات جانی. چون در این شیوه دیگر سوژه یک نفر نیست، بلکه صدها، هزاران، دهها هزار نفر هستند که قربانیان مادی چنین سیاستی میشوند. در این جنبه واواک بسیار قوی عمل میکند، البته بهدلیل اینکه از همة ابزار دیپلماتیک و تجاری و غیره در خارج از حکومت خودش بهره میبرد. بنا بر این وقتی وارد گفتگو یا تجارت با مقامها یا ارگانهای (رژیم) ایران میشوید، باید بسیار محتاط باشید. این سیاست دروغپردازی رژیم ایران عمق زیادی دارد. در همین فرانسه، انجمنهایی هستند که تلاش میکنند بیشترین تعداد نفر را تحتالشعاع و نفوذ خود قرار بدهند و آنها را به همدستان و مدافعان اهداف رژیم تبدیل کنند. آنها افرادی هستند که شعارها، نقطه نظرها، عقاید و اهداف یک حکومت را به دیگران منتقل میکنند. و وقتی نمایندگان مجلس وارد این وادی میشوند که به ایران سفر کنند و در آنجا اطلاعاتی را دریافت کنند و از این اطلاعات، مواردی را استخراج و دستچین کنند که برای رژیم تبلیغ کنند، در واقع به عناصر تأثیرگذار آن رژیم تبدیل شدهاند.
به هر حال معتقدم که اقدام به تشکیل کمیتة فرانسوی برای یک ایران دموکراتیک که متأسفانه در دورهیی که خود من نمایندة مجلس بودم وجود نداشت، فقط یک عمل نمادین نیست، بلکه یک اقدام بسیار شجاعانه است. چون صحبت از اقدامات نمادین شد، باید دانست که وقتی یک هیأت پارلمانی به خارج از کشور میرود، مثل یک تیغ دو لبه است؛ هم برای کشور میزبان، هم برای نمایندگان پارلمان. یک لحظه تصور کنید که بخواهند از نمایندگان پارلمان در ورودشان به تهران اثر انگشت بگیرند. تصور کنید که آنها از تندادن به چنین اقدامی خودداری میکردند و بلافاصله با هواپیما باز میگشتند. این یک اقدام نمادین با تأثیری بسیار قابل توجه میبود و آن موقع، ایرانیها – منظورم البته آخوندها است – بهشدت از دعوتکردن از آنها پشیمان میشدند و احتمالاً قبل از دعوت مجدد از آنها مجبور به بررسی و برآورد چند باره میشدند. وقتی آدم به کشوری میرود و تصمیم گرفته که مطیع نباشد و اگر نیاز بود با قدرت و بدون ابهام اقدام کند، چنین کارهایی میتواند علیه کسانی تمام شود که در شروع طراح آن بودهاند. از توجهتان متشکرم».