مداخلات ومنافع دیکتاتوری خامنه ای در سوریه اکنون به بخش جداناپذیری از ”تئوری بقاء“ در حاکمیت تبدیل شده است. اگر قدری به عقب برگردیم، پایه های روابط حکومت آخوندی با سوریه پس از سرنگونی دیکتاتوری شاه در ایران ریخته شد. سوریه در پی چرخش مصر در زمان انورسادات و انعقاد قرارداد صلح، بدنبال متحدی بالقوه در منطقه برای پر کردن این خلاء می گشت. در اثناء جنگ ضد میهنی ایران و عراق، به دلیل تضادهای دو حزب بعث عراق و سوریه، روابط رژیم آخوندی با حافظ اسد، پدر دیکتاتور فعلی، در سوریه شکل و قوام بیشتری به خود گرفت و به روندی عملی تبدیل گردید. برای نمونه مسدود کردن راه های ارتباطی و صدور نفت عراق از طریق سوریه یکی از این همکاری های دوجابه در ادامه این جنگ ضد میهنی بود.
این وحدت در عمل در پاره ای از موارد مانند لبنان به اختلافاتی کوتاه مدت نیز کشیده شد، برای نمونه درگیری های نظامی میان دو حزب رقیب امل و حزب الشیطان از جمله موارد آن بودند. جریان امل وابسته به سوریه و حزب الشیطان دست نشانده رژیم آخوندی است و اساسا در ایران به لحاظ فکری و تشکیلاتی پایه گذاری شده است. این دو رقیب در لبنان بر سر قدرت با یکدیگر به جدال و درگیری های خونین پرداختند و در نهایت با حل و فصل صورت مسئله لبنان، همکاری و نزدیکی خامنه ای با خانواده اسد سمت سوی دیگری بخود گرفت.
دیکتاتوری ولی فقیه پایه های حمایت خود از بشار اسد را بر دو محور مالی و نظامی استوار کرده است. دلیل سرمایه گذاری استراتژیک رژیم آخوندی در این کشور را باید در منافع ”ژئوپلیتیک“ ولایت فقیه درمنطقه جستجو کرد. در ارزیابی های استراتژیک رژیم آخوندی، سقوط بشار اسد نه تنها دست ولایت فقیه را از لبنان کوتاه می کند، بلکه عراق را به عنوان حوزه نفوذ جدید دیکتاتوری خامنه ای در خطرجدی قرار میدهد.
”همزمان رژیم، به دامن زدن به بحران منطقه ادامه میدهد و با هزاران پاسدار، نیروهای عراقی وابسته به خود و حزب الشیطان لبنان، عامل اصلی جنگ در سوریه است. همچنین حکومت عراق و گروههای اصلی تروریستی در منطقه را کنترل میکند“.
سخنرانی مریم رجوی در پارلمان فرانسه 18 اردیبهشت 1393
سخن آنکه سقوط اسد در سوریه که انجام آن توسط مردم و ارتش آزادی این کشور از سال 2011 کلید خورده است، به مانند بهمنی است که یقیننا بطرف رژیم آخوندی سرازیر خواهد شد و با خود موتور و دینامیزم جدیدی به روند مبارزات منطقه و همچنین مردم ایران خواهد داد. در این رابطه جا دارد تا به شکاف، هراس و نگرانی در درون رژیم آخوندی بر سر مسائل استراتژیکی مانند سوریه و عراق اشاره کنیم. در این رابطه رفسنجانی در تاریخ 22 اردیبهشت در دیدار با نخست وزیر پاکستان ضمن زیر سوال بردن سیاست های خامنه ای گفت: ”مسایل عراق و سوریه هزینه میتراشند و هیچ منفعتی ندارد“.
کارگزاران حکومتی در ایران از سوریه عملا بعنوان استان سی پنجم و خاک ریز استراتژیک در منطقه نام می برند. با این جملات ما بخوبی به ابعاد نیاز و اهداف شوم رژیم آخوندی برای حفظ بشار اسد پی میبریم. یعنی زنجیره آن ”حلال سبز“ که رژیم آخوندی در تلاش است تا از جنوب خلیج فارس، بحرین، عراق و از طریق سوریه به لبنان و سپس به دریای مدیترانه برقرار نماید، یقیننا با شکست بشار اسد پاره خواهد شد واستراتژی رژیم آخوندی در این منطقه بحرانی به ”گل“ خواهد نشست.
سازمان ملل متحد در گزارشی که بخشی هایی از آن را خبرگزاری رویتر در تاریخ 22 اردیبهشت 1393 انتشار داد، بوضوح به نقش مداخله جویانه رژیم آخوندی در سوریه اشاره دارد. در این گزارش از جمله آمده است: ”کشورهای عضو و رسانه ها کماکان از نقل و انتقال سلاح از ایران به سوریه، غزه، سودان و بحرین خبر می دهند. رژیم ایران از بشار اسد حمایت نظامی می کند و این به خوبی مستند شده است. این جنگ همچنین فرصتهای زیادی برای سپاه پاسداران فراهم کرده تا در سوریه فعالتر باشد“.
کمک های مالی ولی فقیه طلسم شکسته به دیکتاتوری بشار اسد در حالی است که قریب 80 درصد از مردم میهنمان زیر خط فقر زندگی می کنند و بحران های معیشتی و اقتصادی کمر مردم ما را خرد کرده بطوریکه بسیاری از هموطنان ناچار شده اند تا مواد غذائی اصلی و مواد لبنی را از سبد کالاهای مصرفی خود حذف نمایند. در چنین شرایطی رژیم آخوندی بخشی از درآمد های سرمایه های ملی مانند نفت و گاز را در اختیاربشار اسد خونریز قرار میدهد. در رابطه با کمک های میلیاردی رژیم، نخستین باردر تیرماه سال گذشته رسانه ها از کمک 5 میلیاردی آخوندها به دولت سوریه خبر دادند. در 14 مرداد سال 1392 در بحبوحه جنگ و دعواهای باندی بر سر نمایش انتخابات قلابی ریاست جمهوری، خبرگزاری حکومتی سوریه ”سانا“ گزارش کرد: ”در مورد نحوه بازپرداخت اعتبارعظیم 3,6 میلیارد دلاری ایران به سوریه، ادیب میاله، رییس بانک مرکزی رژیم اسد در گفتگویی با خبرگزاری رسمی سوریه "سانا" گفته: قرار شد بهای نفت سه میلیارد و ششصد میلیون دلاری ایران به سوریه از طریق سرمایه گذاری ایران در سوریه برای احداث ساختمان و کارخانه پرداخت شود.
همچنین چندی پیش مقاومت ایران گوشه های دیگری ازابعاد این کمک های مالی را بالغ بر 17 میلیارد دلار افشاء کرد.
سخن از تاراج درآمد های ملی کشورمان است که برای ادامه کشتار مردم سوریه و برای حفظ بشار اسد هزینه می شود. جنگی ناعادلانه و کمر شکن علیه مردم بی دفاع سوریه که تا کنون بیش از یکصد و 50 هزار قربانی و میلیون ها آواره را برای این کشوربهمراه داشته است. کمیساریای عالی پناهندگان در آخرین گزارش خود از 2 و نیم میلیون پناهندگان سوری در کشورهای همسایه مانند ترکیه، اردن، مصر و لبنان خبر داده است. برای نمونه در ترکیه بیش از 800 هزار نفر، مصر قریب 500 هزار نفر، در لبنان 850 هزار، در اردن 750 هزار، در عراق 207 هزارپناهنده سوری در شرائط بسیار اسفباری اسکان داده شده اند. اکنون گمانه ها بر این است که این آمار طی سال جاری به رقم 4 میلیون نفر خواهد رسید و در تاریخ نوین جهان، پس از جنگ دوم جهانی رکورد جدیدی را ثبت خواهد کرد.
بموازات این حمایت های گسترده مالی، رژیم آخوندی اکنون ”سپاه پاسداران“ به حاکم مطلق سوریه بعنوان ”استان سی و پنجم“ تبدیل شده است. در زمستان سال 91 آخوند طائب، نماینده ولی فقیه و رییس قرارگاه عمار با بیان و ظائف رژیم ایران برای سوریه، به تشکیل بسیج جهت مدیریت جنگ شهری در این کشور پرداخت و از جمله گفته بود: ”سوریه استان سی و پنجم و یک استان استراتژیک برای ماست. اگر دشمن به ما هجوم کند و بخواهد سوریه یا خوزستان را بگیرد اولویت با این است که ما سوریه را نگه داریم چون اگر سوریه را نگه داریم میتوانیم خوزستان را هم پس بگیریم اما اگر سوریه را از دست بدهیم تهران را هم نمیتوانیم نگه داریم“.
(سایت حکومتی عصر ایران 26 بهمن )1391
در 27 ژانویه 2010 ”گردان فاروق“ بخشی از ارتش آزاد سوریه، تصاویر ویدئویی از 17 تن از فرماندهان نیروی تروریستی قدس را که در درگیریها دستگیر شده بودند، انتشار داد. همچنین چندین ویدئو نیز در شبکه های اجتماعی مانند یوتوپ انتشار یافته که مستقیما از خبرنگار رژیم آخوندی در صحنه عملیاتی بدست رزمندگان ارتش آزاد سوریه افتاده است. در این ویدئو ها مصاحبه هایی با پاسداران رژیم و شیوه عملیات، بمب گذاری و در مجموع دخالت های مستقیم رژیم آخوندی در سوریه به تصویر کشیده می شود.
تمامی قرائن و شواهد سخن از شرکت مستقیم نیروهای تروریستی قدس در جنگ های داخلی سوریه را دارند. علاوه بر این رژیم آخوندی نیروهای حزب الشیطان لبنان، و بخشی از نیروهای داعش از عراق و مزدوران سپاه بدر در عراق را نیز برای جنگ علیه مردم و ارتش آزادی به سوریه گسیل کرده است.
پاسدار محمد اسکندری، فرمانده سپاه در ملایر روز گذشته به گوشه ای از ابعاد نیروهای رژیم در این جنگ نابرابر اعتراف کرد. وی از جمله گفت: ”سپاه در سوریه 42 تیپ و 138 گردان مجهز دارد“.
سایت سپاه پاسدارن استان همدان 25 اردیبهشت 1393
همچنین در راستای مطامع دیکتاتوری آخوندی در این منطقه بحرانی، پاسدار رحیم صفوی مشاور خامنه ای در سخنانی یکبار دیگر بر ادامه سیاست صدور تروریسم و مداخله در کشورهای منطقه تاکید کرد. وی از جمله گفت: ”یکی از ثمرات اندیشههای رهبری عمقبخشی دفاع از ایران و انقلاب به فراتر از مرزهای ایران و بالا بردن قدرت بازدارندگی است.
پاسدار صفوی در ادامه ضمن به چالش کشیدن کشورهای همسایه ادامه داد: ”شکست راهبردهای غربی، عربی و رژیم صهیونیستی در تحولات فعلی منطقه غرب آسیا و مشخصا سوریه، لبنان و عراق را باید در انعکاس اندیشههای رهبری جستوجو کنیم“.
خبرگزاری سپاه پاسداران، فارس - 22اردیبهشت 1393
در یک موضعگیری دیگر پاسدار حسین همدانی، سرکرده سابق سپاه تهران اعتراف می کند: ”ما امرز به دلائل نافعی چون انقلاب اسلامی! در سوریه می جنگیم و دفاع ما در حد دفاع مقدس است“ وی در ادامه می افزاید: ”امروز 130 هزار بسیجی آموزش دیده منتظر ورود به سوریه می باشند. بشار اسد به نیابت از ما می جنگند. با تدابیر مقام رهبری و به کارگیری تاکتیک جنک شهری، امنیت پایدار تا حدودی برقرار شده است“.
خبرگزاری سپاه پاسداران فارس 14 اردیبهشت 1393
یقیننا گفته های پاسدار حسین همدانی اعتراف آشکاری به جنایت علیه بشریت است و جا دارد تا مراجع ذیصلاح بین المللی بویژه حقوق دانان و وکلا و نیروهای طرفدار حقوق بشر علیه این جنایات و آمران آن دست به اقدام جدی در سطح بین المللی بزنند. اعتراف پاسدار همدانی آن روی اعتراف به دستورات خامنه ای برای انجام جنایت علیه کودکان، زنان و مردم غیرنظامی است. با این اعترافات رژیم آخوندی می گوید، ولی فقیه در پشت تمامی این جنایات قرار گرفته است و بدستور اوست که مردم سوریه با بمب های شیمیائی سارین، بمب های خوشه ای و بمب های بشکه ای قتل و عام می شوند.
نقش ضعیف سازمان ملل متحد و هم چنین ادامه روند سیاست مماشات با بشار اسد خونریز و سایه ی سنگین مذاکرات اتمی با خامنه ای طلسم شکسته، اکنون تاثیرات منفی خود را بر صحنه سیاسی سوریه باقی گذاشته است. تمامی تلاش ها برای متقاعد کردن دیکتاتور سوریه مبنی بر برکناری مسالمت آمیز از قدرت و واگذاری حکومت به مردم تا کنون به شکست انجامیده است. ایذا تلاش های دیپلماتیک دبیرکل سابق ملل متحد کوفی عنان و نیز آخرین آن از سوی اخضر ابراهیمی که هفته گذشته با بلند کردن پرچم سفید، استعفاء داد، به دلیل نبود سیاستی قاطع به شکست انجامیده اند. در سایه سکوت و بی عملی و بلبشو در سیاست خارجی، اکنون بشار اسد در نظر دارد تا به مانند تمامی دیکتاتورها در آخرین روزهای حکومت اش، انتخاباتی قلابی براه اندازد. نتیجه این انتخابات فرمایشی را رژیم آخوندی پیشاپیش با ”پیروزی 98 درصدی بشار اسد“ اعلام کرده است. یقیننا برآیند هر پروسه ای که مردم سوریه و ارتش آزادی در آن مشارکت نداشته باشند، به شکست خواهد انجامید و سرانجام بشار اسد این متحد بالقوه خامنه ای بدست مردم این کشور سقوط خواهد کرد.
مهرداد هرسینی
26 اردیبهشت 1393