نگاهی گذرا به تاریخچه خونبارمقاومت ایران و بویژه پایداری و رزم بی امان قهرمانان مجاهد خلق، چه در شکنجه گاههای آخوندی و چه در صحنه های نبرد حماسی در اشرف و لیبرتی، که خود تبلور طراز نوینی از توانمندی انسان است، به وضوح نشان میدهد که همه راهکارهای دستگاه سرکوب و شکنجه رژیم سفاک آخوندی در نابودی مجاهدین به شکست انجامیده است. به نظر میرسد رژیم آخوندی هر آنچه در چنته رذالت و شقاوت داشته را برای نابودی و تلاشی مقاومت بکار گرفته و ناکام از رسیدن به امیال شومش چاره ای جز استفاده از مشتی خائن آلت دست پیش روی خود نمی بیند. این بریدگان از مردم و انقلاب که این روزها سخت مشغول تیزکردن خنجرهای شقاوت جلادان بر علیه فداکارترین فرزندان مردم ایران در رزمگاه لیبرتی هستند، همنوا با پلید ترین مهره های رژیم با تبلیغ وادادگی و انفعال نه تنها مقاومت برای آزادی را بی ثمر می دانند بلکه با بی شرمی و رذالت، مشروعیت مبارزه با جلادان حاکم را نیز زیر سئوال میبرند!
بعد از لشکرکشیهای آمریکا و شرکا در کشورهای مسلمان همجوار ایران، آخوندهای مرتجع فرصت را مغتنم شمرده و با هزینه کردن میلیون ها دلار از جیب مردم محروم ایران و سوء استفاده از نارضایتی مردم منظقه نسبت به سیاست های غرب در این کشورها، در صدد محقق کردن امیال منحوس خمینی، جهت ایجاد یک امپراطوری "اسلامی" در این کشورها برآمدند. اما حضور فعال و پرنفوذ مجاهدین این نقشه های رژیم آخوندی را ناکام گذاشت.
بدیهی است که حاتم بخشی های رژیم در لبنان و عراق و افغانستان در تحلیل نهائی صرفا جهت ایجاد یک "کمربند امنیتی" برای حفظ بقای خود میباشد؛ وگرنه رژیمی که به مردم خود رحم نمیکند، به طور قانونمند نمیتواند دلسوز خلق های دیگر باشد. نتیجه اینکه تعرض سیاسی- تبلیغاتی مجاهدین به رژیم و دست نشاندگانش در عراق، سوریه و مهمتر از همه خلع سلاح کردن ایدئولوژیک این مروجین مرگ و نیستی، نه تنها عین مبارزه با رژیم است بلکه یک خدمت ارزشمند تاریخی مجاهدین به خلق های مسلمان منطقه نیز میباشد که تاثیرات مثبت آن در آینده بیشتر بارز میگردد.
اکنون این رژیم فاسد و ضد تاریخی خمینی است که در چنبره تضادهای لاعلاج داخلی و بین المللی روند اضمحلال را با شتاب هر چه بیشتر طی میکند؛ و کیست که نداند که مجاهدین تاثیرگذارترین عامل در کشاندن رژیم به این نقطه میباشند.
در نقطه مقابل مجاهدین به عنوان هماورد و آنتی تز غول بنیادگرایی مذهبی از محبوبیت جهانی و جایگاه ویژه ای در کشورهای مسلمان منطقه بویژه در کشور های همسایه ایران برخوردارند. استقبال وسیع مردم و جوانان کشورهای افغانستان، سوریه و عراق از گردهمائی بزرگ مجاهدین در ویلپنت پاریس، که به حق به میعادگاهی برای نبرد مشترک خلق های منطقه علیه ظلم و بیدادگری به پرجمداری بزرگ بانوی شرق، مریم رجوی تبدیل گردیده است، در متن این تحلیل شایان احترام عمیق است.
آری، اکنون سی و سه سال از آغاز مقاومت سراسری در ٣٠ خرداد ١٣٦٠ میگذرد. طولانی شدن مبارزه اما کوچکترین تاثیری در اراده پولادین پیشتازان مجاهد در جهاد مقدسشان برای آزادی میهن و مردم نگذاشته است.
قلب های مجاهدین و یارانشان همچنان برای آزادی خلق و میهن می تپد؛
گام هایشان استوارتر از هر زمان؛
صفوف شان متشکل تر از گذشته؛
و عشقشان به رهبری مسعود و مریم آتشفشانیست گدازان؛
برای تجربه و باور این حقیقت؛ پیش به سوی ویلپنت پاریس در ٢٧ ژوئن ٢٠١٤
ما به پیروزی این مسیر خونبار اما شکوهمند تا بن استخوان ایمان داریم. از آن ماست پیروزی، از آن ماست فردا
٨ خرداد ١٣٩٣