دورششم مذاکرات کشورهای 5 بعلاوه یک با رژیم آخوندی روزهای آخر خود را سپری می کند. در حالیکه طرفین تا دقایق آخر در تلاش برای “ نجات ” این دور از مذاکرات هستند، ظواهر امر حاکی از “ بی نتیجه ” بودن آن را دارند. از شواهد قرائن چنین برمی آید که “ مجموعه اختلافات ” بین طرف های مذاکره کننده ، نه تنها عمیق ، بلکه دیدگاه ها و خواسته ها بسیار ازیکدیگر “ فاصله ” گرفته اند.
خامنه ای طلسم شکسته که با “ زانوان خونین “ به پای مذاکرات اتمی رفته است، در آخرین سخنرانی خود آب پاکی بر تمامی نتایج 5 دور گذشته ریخت و با بالا کشیدن سقف خواسته های رژیم برای توان غنی سازی، عملا مذاکرات را به بن بست کشاند. وی که هفته گذشته رسما خواستار“ 190 هزار سو” برای ادامه غنی سازی اتمی شده بود، زنگ های خطر را برای رسیدن به هرگونه توافق جامع و در نهایت از دست دادن تمامی ظرفیت و توان غنی سازی رژیم، به صدا درآورد. در این رابطه مجلس آخوندی بلافاصله در پایان نشست خود اعلام کرد: « تیم مذاکره کننده از هر توافقی که این میزان را نقض کند یا درآینده موجب اختلاف و فشارهای 5 بعلاوه یک باشد، خودداری کند و از هرگونه ابهام نویسی خودداری نماید». خبرگزاری نیروی تروریستی قدس تسنیم 25 تیر 1393
این سخنان و خواسته ولی فقیه در حالی بیان شد که طرف های مقابل تنها به قبول “ 8 هزار سانتریفیوژ ” در توافق نهایی تاکید کرده اند. روزنامه کیهان وابسته به ولی فقیه در مقاله ای به قلم پاسدار شریعتمداری که معمولا حرف ها و دیدگاه های شخص خامنه ای را منعکس می کند، در این رابطه نوشت: « تیم هسته ای ، ما را به نقطه ای رسانده اند که ( طرف مقابل) خواستار فعالیت 8 هزار سانتریفیوژ باشد و این درحالی است که برخورداری از 8 هزار سانتریفیوژ هم، در حوزه و میدان غنی سازی آزمایشگاهی قابل تعریف است و نه غنی سازی صنعتی. می توان گفت که حضرت آقا با ترسیم این خط قرمز غیرقابل عبور، تمامی محاسبات چند ماهه اخیر حریف را مختل کرده است».
ترجمان این سخنان همان “ بن بستی” است که بسیاری نسبت به وقوع آن از روز نخست شروع مذاکرات در آذر ماه گذشته هشدار داده بودند. زیرا آمدن خامنه ای به پای میز مذاکره نه از سر خیر و بقول عوام “ شفاف سازی” بلکه از سر ناچاری و اجبار صورت گرفته است. لذا اصل مذاکره با چنین طبیعتی یقینا راه به یک راه حل منطقی خواهد برد و آن نیز همان سناریوی “ باخت – برد” است.
سخن از واقعیتی است که ولی فقیه طلسم شکسته بخوبی و از روز نخست مذاکرات اتمی بدان واقف و برای آن طرح ریزی کرده بود. همانطور که خانم رجوی به درستی به آن اشاره کرده اند، خامنه ای برای انحراف جامعه بین المللی و کاستن فشار تحریم های مالی و اقتصادی خرد کننده به راه حل “ خرید زمان ” پناه برده است. نخستین علائم این وقت کشی را وزیر خارجه ولی فقیه درحاشیه نشست سازمان ملل متحد در ماه سپتامبر گذشته پیشاپیش داده بود. وی در آن دوران خواستار راه اندازی مذاکرات “ برای یک سال” شده بود که نخست با واکنش منفی طرف های مذاکره روبرو گردید، اما امروز در عمل شاهد به نتیجه رسیدن این بازی رژیم اخوندی هستیم. به گزارش سایت حکومتی دیپلماسی ایرانی در تاریخ 26 نوامبر 2013 محمد جواد ظریف گفت: « مدتی طول می کشد تا سایر طرف ها سند خود را آماده کنند. زیرا قراراست این مذاکرات در یک سال به مرحله عملیاتی شدن برسد».
تاکتیک “کش دادن مذاکرات” برای یک سال، به یقین راه حلی است که در فاصله زمانی بسیار کوتاهی به ضد خود تبدیل خواهد شد. زیرا اصل راه اندازی مذاکرات از سوی طرف های مقابل، بستن راه های ممکن برای دستیابی رژیم به سلاح اتمی است و در چشم اندازی بلند مدت کاستن تحریم ها می باشد. در حالیکه رژیم آخوندی برخلاف آن، خواستار حفظ دستاوردهای اتمی خود و برداشت سریع تحریم ها می باشد. میز مذاکرات فعلی و یا هر مذاکره ای در آینده یقیننا با چنین دیدگاه هایی چیده خواهد شد، مگر آنکه یکی از طرفین از دیدگاه و خواستهٴ خود عدول نماید که در آن صورت نتیجه مذاکرات همان “ باخت – باخت ” مورد نظر ولی فقیه خواهد شد. خامنه ای در یک اشتباه محاسبه استراتژیک وارد چنین بازی ای شد. وی براین اعتقاد بود که راه انداختن “ دود و دمی بنام آخوند روحانی” می تواند جامعه بین المللی را یکبار دیگر “ گول ” زده و با لبخند و نیشخند در خفا به ساختن “ بمب اتم ” ادامه دهد.
حال به توجه به داده های دور ششم مذاکرات وین می توان به این تحلیل اصولی مقاومت ایران بخوبی پی برد. آنچه که تا کنون رسانه ای شده و طرفین با تاکید از آن بعنوان “ اختلافات مبنایی” نام برده اند، همان توان غنی سازی، تعداد سانتریفیوژ ها، تحریم ها و همچنین سایت های نظامی و مشکوک رژیم آخوندی می باشند. و آنچه که رژیم تا به امروز بدست آورده بجز “ چند عکس و تفسیر و خبر در محافل دیپلماتیک “ و آزاد کردن بخش ناچیزی از اموال حکومتی، در یک جمله “ صفر “ بوده است.
در مجموع دور نهایی مذاکرات اتمی سخن از شبکه های حیاتی رژیم آخوندی در زمینه غنی سازی اتمی به میان آورده است که از دست دادن و یا کم کردن ظرفیت یکی از این موارد، می تواند به یقین دستگاه اتمی رژیم را “ چپه” نماید. در این رابطه روزنامه لس آنجلس تایمز با اشاره به اختلافات عمیق طرفین می نویسد: « ایران می خواهد که توافق جامع برسر برنامه هسته ای اش تنها 5 سال ادامه داشته باشد. این درحالی است که آمریکا و هم پیمانان اش خواستار یک دوره 20 ساله و یا حتی بیشتر برای این توافق هستند».
همچنین جا دارد تا در این بازی ولی فقیه به شقه و شکاف عمیق در داخل حاکمیت نیز اشاره شود. در حالیکه باند ولی فقیه در تلاش است تا در مذاکرات اتمی با دادن مینیمم به ماکزیمم نتایج برسد، طیف مقابل که اکنون خامنه ای را در ضعیف ترین موقعیت می بیند، در تلاش برای خوراندن تمامی جام زهر به ولی فقیه می باشد. برای نمونه روزنامه اعتماد وابسته به باند رفسنجانی در مقاله ای تحت عنوان “ فرصت را از دست ندهیم” می نویسد : « باید توقعات از مذاکره کنندگان را واقعی و منطقی کرد. هیچ کس تحت هیچ شرایطی نمی تواند مدعی خلاصی یک شبه از تحریم ها شود. از یاد نبریم که بخشی از تحریم ها اساسا ربطی به پرونده هسته ای ندارند ».
و یا صادق خرازی از این باند به اشاره به سخنان خامنه ای طلسم شکسته در روزنامه آرمان می گوید : « نمی شود از یک طرف بگویند بروید مذاکره کنید و از طرف دیگر صحبت های دیگری مطرح کرد و از طرف دیگر کارهای عجیب و غریب در دنیا انجام داد. این نقطه تلخ تاریح دیپلماسی ایران است که ما با دست خالی به آسمان مشت می کوبیم».
در چنین صحنه ای و با چنین مختصاتی است که می توان و باید به هرگونه تمایل ولی فقیه برای به نتیجه رسیدن مذاکرات اتمی و از میان برداشتن این بحران در حال و یا آینده شک و تردید جدی نمود. بحرانی که به نوشته اکونومیست برای مردم میهنمان تا به امروز 300 میلیارد دلار هزینه برداشته است بدون آنکه حتی بتوان “ یک لامپ “ با انرژی اتمی روشن شود. ولی فقیه طلسم شکسته و زهر خورده یکبار دیگر با به شکست کشاندن مذاکرات اتمی به جهانیان اثبات کرد که هیچ راه حل مسالمت آمیزی را در سر نمی پروراند. اعتماد به چنین دستگاهی به مانند آن است که به فردی دائم الخمر کلید شرابخانه شهر را به یادگار بدهند.
مهرداد هرسینی
27 تیر 1393