فروزان نامتان در دفتر عشق
شقایق، لاله های سرخ تبدار
ز سر تا پا همه سرشار عشقید
به گفتار و به کردار و به پندار
بنازم قامت رعنایتان را
زَنَد طعنه به هر سرو و سپیدار
صلابت از شمایان صخره آموخت
صبور و سخت، اندر گاه پیکار
شما سرمشق امواج خروشان
فروزان اختر گردون دوّار
به میدان نبرد چون شیر غرّان
ز عزم و رزمتان، دشمن گرفتار
شما اندر مصاف جنگ با شب
نشان بی بدیل صبح بیدار
اگر چه دست خالی تن سپر شد
و شد آماج تیر و داس و رگبار،
ولی پیروز این میدان شمائید
شما ای ساکنان شهر اسرار
جهان در حیرت از عزم شمایان
سراسر همدم و پیوسته غمخوار
خدایا! این یلان مرد و زن را
حفاظت کن ز شرّ شیخ مکّار
الهی! حرمت خلقند اینها
خداوندا تو حرمت را نگه دار.