خطبه اول را بنده به اقتصاد اختصاص میدهم. بارها عرض کردم که بنده با آقای احمدی نژاد مخالف نیستم اما ایشان از آن پدرسوخته های چاچول باز و حقه باز است. دژمن نیست اما خوب پلید هست. البته خوب به قول آقای شیخ اکبر انتخابات باحالی شد و آقای احمدی انتخاب شد و بنده هم راضی بودم. بارها هم عرض کردم که نظرات بنده با نظرات ایشان نزدیک است. یعنی در واقع ایشان نظرات بنده را ارائه میدادند. حالا این آقای وزیر خارجه ما که از مذاکرات هسته ای برگشته بهانه گرفته که این نمایندگان غرب در همه جلسات اظهار می کنند که به علت اینکه قطعنامه دانشان درد می کند نمیتوانند برای مدت طولانی یک جا بنشینند و مذاکره کنند. البته شاید آقای احمدی نژاد یک مقداری زیاده روی کرد که اجازه داد اونها اونقدر قطعنامه صادر کنند که قطعنامه دانشان اینطور درد بگیرد. خود بنده هم بارها عرض کردم قطعنامه ها و آن کاغذپاره ها بر ما اثری نداشته اما تحریم ها تا حدودی اثر داشته. البته اثرات مثبتش بیشتر بوده. البته بنده با زر زیادی زدن آقایان وزرا مخالفتی ندارم اما این آقای وزیر صنعت هم به حول و قوه الهی یک زرهای زیادی زده و بدون هماهنگی با بنده گفته است که:
"(رادیو فردا 3 اوت). محمدرضا نعمتزاده، وزیر صنعت، معدن و تجارت جمهوری اسلامی ایران، با اشاره به تحریمهای بینالمللی، گفته است: حتی کشورهای کوچک آفریقایی به دلیل تحریمهای سازمان ملل از همکاری با ما سر باز زدند و معلوم شد کاغذ پارهها اثرگذار بودهاند."
بنده دستور داده ام که برادران سپاه و اطلاعات در این زمینه ایشان را ارشاد کنند و ایشان در این زمینه بیشتر تحقیق کنند و به حول و قوه الهی به این نتیجه برسند که اثرات آن کاغذ پاره ها مثبت بوده و ما به حول و قوه الهی با استفاده از پروژه اقتصاد مقاومتی به زودی در همه زمینه ها به خودکفایی خواهیم رسید.
امروز همچنین وزیر اقتصاد آمده بود و به بنده اطلاع داد که تورم ما به رقم افتخار آفرین 45 درصد رسیده است و رشد اقتصادی ما به حول و قوه الهی منفی شده است.
"در حوزه تورم وزیر امور اقتصادی و دارایی خاطرنشان کرد که "در خردادماه سال گذشته کشور تورم ۴۵ درصدی را تجربه کرد. در سالهای جنگ با رکود روبرو بودیم، اما متأسفانه در سالهای اخیر تورم و رکود را باهم داریم که صدمات بسیار زیادی به اقتصاد کشور وارد میکند."
البته شما ملت مسلمان این مسائل را به دلیل تخصصی بودنش ممکن است فهم نکنید و ندانید که تورم 45 درصد بیانگر چه سطحی از پیشرفت و ترقی است اما همینقدر بدانید که این پیشرفت در سطح منطقه بی نظیر است. به آقای وزیر عرض کردم که بنده البته مخالف تورمی در این سطح و حتی بالاتر نیستم اما امت اسلام باید بداند که این نشانه آن است که دولت امید و سازندگی دارد از رهنمودهای ولایت فقیه در زمینه اقتصاد مقاومتی پیروی می کند و به حول و قوه الهی نتیجه هم می گیرد. بنده همچنین به وزیر خارجه عرض کردم که به اطلاع غربی ها برساند که تحریم به ما اثری نداشته و ندارد.
خطبه دوم بنده به مسائل بین المللی و پشرفتهای ما در جهان اسلام اختصاص دارد. نکته مهمی که بنده میخواستم در موردش رهنمود بدهم مسئله داعش است. چند روز پیش بنده نامه خصوصی از یکی از رهبران اینها دریافت کردم که از بنده درخواست کرده بود که در زمینه اجرای احکام اسلام ایشان را راهنمایی بکنم. بحمداله شهرت ما در زمینه اجرای احکام به سرتاسر بلاد اسلامی رسیده و همه مسلمانان مشتاق راهنمایی های ما هستند. بنده به ایشان پیغام دادم که البته سربریدن و اعدام هردو خوب است و برکت دارد زیرا باعث ترسیدن دژمن می شود. اینکه مخالفین باحکومت را از کوه پرتاب کنیم و یا سنگسار کنیم و دست و پاهاشون را قطع کنیم مسئله ایست شرعی اما برای پیشرفت و پایداری حکومت کارهای دیگری هم لازم است. به ایشان عرض کردم که ما همواره به سازندگی چشم داریم و آنها باید قبل از هرچیز در همه شهرها یک یا چند زندان کهریزک بسازند که بشود در اونجا به مخالفین که عوامل صهیونیزم و عوامل دژمن هستند تجاوز کرد و بعد هم با امراضی نظیر مننژیت و سرما خوردگی از دست اونها خلاص شد. در این زمینه رفتار امام راحل برای ما سرمشق است. بنده به اون نماینده محترم داعش نوشتم که شما ممکن است بتوانید در یک زندان یا در یک جایی در هوای آزاد ده دوازده نفر را گردن بزنید. اما محال است بتوانید بیست سی هزار نفر از عوامل دژمن را در یک زندانی گردن بزنید. زیرا که اصولا خون ریزی فراوانی می شود و از نظر عقلی امکان پذیر نیست. حالا بگذریم که همانطور که امام راحل حکم دادند می شود این خونها را از بدنهای اونها بیرون کشید و به پاسداران و بسیجی هایی که در جبهه حق علیه باطل زخمی شده اند تزریق کرد. شما میدانید که به دستور امام راحل برادران ما توانستند در ظرف مدت کوتاهی بیست سی هزار نفر را در زندانها با استفاده از طناب و بدون خونریزی اعدام کنند. بنده البته مخالف داعش نیستم اما کارهای خودمان را به کارهای اونا ترجیح میدم. این داستان جهاد نکاح هم که اینها همه اش پزش را میدهند در واقع همان صیغه خودمان است که بارها بنده و قبلا آقای رفسنجانی در نماز جمعه به مسئولین دستور و رهنمود داده ایم که باید در کشور جا بیفتد و اجرا بشود. البته بنده برحسب وظیفه شرعی باید به اینها رهنمودهای مختلف بدهم که داده ام و میدهم. یک نمونه اش در مورد زنان و مسئله اقتصاد است. تز اینجانب در مورد اقتصاد مقاومتی امروزه در دانشگاه های بزرگ کشورهای اسلامی تدریس می شود. بنده به اینها رهنمود دادم که در هر شهری که می گیرند برای اینکه وضعیت اقتصاد درست بشود قبل از هرچیز باید بامسئله رشد جمعیت و مسئله جلوگیری از بارداری خانمها برخورد کنند. وقتی خانمها بطور دائم در حال حاملگی و وضع حمل و بچه داری باشند دیگر نمیتوانند دربیرون کار کنند و اونوقت مردها با مسئله بیکاری و پیدا نکردن کار مواجه نخواهند بود. البته اینها حالا زود است که بتوانند به تجربیات سازنده ما دست پیدا کنند اما بنده در نظر دارم که اگر اینها احساس کنند که با وضعیت بدی در مورد اقتصاد روبرو هستند رهبرانشان را برای مدتی به اینجا بیاوریم و بنده به ایشان درس اقتصاد مقاومتی بدهم و بعد هم اگر لازم شد به حول و قوه الهی آقای دکتر احمدی نژاد را برای مدتی به عنوان مشاور اقتصادی و راهنمایی و رانندگی و هسته ای و بنزین سازی به آنها قرض بدهم. والسلام و علیکم و برکاته
13 مرداد 93