خشم و اعتراض روز افزون کارگران علیه رژیم غارتگر آخوندی

وقتی صحبت از مشکلات کارگران میهنمان که جمعیتی بالغ بر 8 میلیون نفر را شامل می شود می کنیم پیدا کردن جمله ای که همة دردهای آنها و غارت افسارگسیخته ای که از حقوقشان می شود را بیان کند مشکل است.

  اما مهمترین نکته این است که تحت تأثیر شرایط سیاسی اجتماعی کنونی میهنمان که قیام سراسری مردم ایران و شکستن طلسم ولایت فقیه، مهمترین شاخصهای آن است، عزم کارگران برای کسب حقوق مسلمشان جزمتر و تلاش و مبارزه شان در این جهت هم جدیتر شده است.

رژیم آخوندی سالها تحت عنوان تلاش کنیم تا قانون کار اجرا شود عده ای را به دنبال سراب می فرستاد. عده ای تلاش می کردند تا با تشییع جنازة قانون کار بگویند ما دنبال احیای قانون کار هستیم. اما امروز کمتر کارگری است که نداند یکی از بنیانهای تجاوز به حقوق کارگران همین قانون کار ضدکارگری رژیم آخوندی است.

یک کارگر می گوید: قانون کار بردگی است. یعنی بردگی قانونمند. قبلا در زمانهای گذشته بردگی بود ولی اگر برده فرار می کرد کسی نمی توانست بگوید تو برده من بودی امروز بنده اگر رفتم در یک کارخانه از من یک نامه می گیرند که آقا شما برده منی هر چه من گفتم باید انجام بدی, حقوقتو کم گفتم بنویس. هزار کثافت کاری انجام میدن.

وقتی قانون کار که باید روابط عادلانه بین کارگر و کارفرما و سودکارخانه را تنظیم کند, لباس بردگی بر کارگران ما می پوشد, هرگز احیای چنین قانونی مطلوب کارگران نیست. و وقتی به اسم خصوصی بودن کارخانه هیچ قانونی بر روابط کارگر و کارفرما حاکم نیست, و وقتی گروه گروه کارگران رسمی را با همین قانون کار قراردادی می کنند. وقتی به اسم خصوصی سازی, باندهای فاشیستی سپاه پاسداران و نیروی انتظامی و بسیج و آقازاده ها و کارگزاران رژیم را به مدیریت کارخانه ها می گذارند, خشم کارگران علیه همین قانون کار و علیه همین باند بازیها روز به روز بیشتر و بیشتر می شود.


کارخانه ها در بحران و کارگران در سراشیب اخراج, بیکاری و فقر
وضعیت بسیاری از کارخانه های کشور بحرانی است. اخراج گروه گروه از کارگران به دلیل بحرانهای متعدد این کارخانه ها از شروع سال جدید شدت بیشتری پیدا کرده است.
بر اثر سیاستهای غارتگرانة نظام ولایت فقیه, کارخانجات کشور در آستانة ورشکستگی قرار گرفته اند. به گزارش رسیده از گیلان تولید کارخانه های نساجی در این استان به شدت پایین آمده و به دلیل هجوم واردات پارچه بازار فروششان به شدت افت کرده است. کارخانة خاور رشت که در سالهای اخیر تا 800 کارگر رسمی داشت امروز 300 کارگر دارد که اکثر آنها قراردادی هستند، ضمن اینکه همین کارگران نیز هیچگونه امنیت شغلی ندارند و هر لحظه در معرض اخراج قرار دارند. به کارگران این کارخانه حقوق ماههای بهمن و اسفند 88 و نیمی از عیدی و پاداش سال 89 نیز پرداخت نشده است.

کارگران بازنشسته بین 4 تا 6 میلیون تومان طلب دارند و حقوق و سنواتشان نیز پرداخت نشده است. در عین حال کارگزاران رژیم به هیچ یک از اعتراضات این کارگران توجهی نکرده اند.

کارخانة ایران بَرَک رشت نیز وضعیت مشابهی دارد. این کارخانه در آستانة نوروز 89 بیش از یکصد کارگر قراردادی خود را اخراج کرد.

در اصفهان نیز وضعیت صنایع این شهر بحرانی است. از جمله در شرکت قند اصفهان که یکی از شرکت های بزرگ در سطح کشور است، دو قسمت اساسی آن تعطیل شده است. شرکت قند اصفهان به دلیل حجم بسیار بالای واردات نیشکر و شکر و قند از خارج با افت شدید در تولید چغندر قند مواجه شده است. این کارخانه نیز که قبلا دارای 700 کارگر بود, امسال تعداد کارگران آن به 300 تا 400 نفر کاهش یافته و تولید کارخانه 75 درصد افت کرده است. کارگران این کارخانه نیز با نا امنی شغلی دست و پنجه نرم می کنند.

در صنایع مس نیز شرکت خاتم از 800 کارگر به 100 کارگر و شرکت همگام از 2هزار کارگر به حدود 400 کارگر تنزل یافته است. یک کارگر شرکت خاتم گفت:  شرکت خاتم و  همگامان مس در خاتون آباد, اکثر نیروهای خودشان را اخراج کرده اند. از جمله شرکت خاتم الان کارگرانش را  تقسیم کرده و حقوقشان را پرداخت نکرده است. شرکت همگامان مس هم که با ید  باید 2 هزارتا نیرو حتما داشته باشد, به 700-800 نیرو کاهش یافته و حقوقها را هم نداده است.

اینها نمونه هایی از وضعیت بحرانی کارخانه های مهم کشور هستند که سیاستهای غارتگرانه, از واردات افسار گسیخته گرفته تا واگذاری مدیریت کارخانه ها به آقازاده ها و پاسداران که حاصل آن فروش کارخانه های تولیدی و تغییر کاربَری آنها به برج سازی و اماکن تجاری, جایی برای تولید کشور باقی نگذاشته است. در چنین شرایطی است که کارگران بیشتر از هر زمان دیگر عزمشان برای بلند شدن و فریاد کردن به ویژه در آستانه روز کارگر جزمتر است.

اکنون کارگران حاضرند برای احقاق حقوقشان، قیمت بپردازند و نان ذلت و رفتن در دستگاه باندهای غارتگر رژیم را نخورند. این مدار از رویارویی با رژیم آخوندی همچنانکه شاهدش هستیم اعتراضات کارگران را در ماههای اخیر با قهر بیشتری توأم کرده است. در همین راستا کارگران به خوبی همگام با قیام مردم ایران از ترفندها و توطئه ها و حتی مارکهای رژیم مثل اغتشاشگر هم عبور کرده اند و یقین دارند که حق خودشان را جز با فریاد و قهر از این رژیم غارتگر و جنایتکار نمی توانند به دست بیاورند. این همان چیزی است که در در 11 اردیبهشت روز جهانی کارگر شاهد بروز و شعله کشیدن آن خواهیم بود.