جمشید پیمان: بیمار روانی خطرناک؟ نه، زن ستیز بی حیاء!

شیخ جعفر شجونی از جنایتکاران قدیمی حاکمیت آخوندی است. او طی سالهای سلطه ی ملایان ضد بشر بر ایران، در همه ی جنایت هائی که علیه مردم ایران صورت گرفته، مشارکت داشته است. بنا براین وقتی گفتگوی وقیحانه ی او را با نشریه ای به اسم "مجله تماشاگران" در رابطه با امری که آخوند ها آن را مساله بد حجابی می نامند، خواندم، کمترین تعجبی نکردم.*

او در این گفتگو بد ترین و پلید ترین اهانت ها را نسبت به زنان ایران روا داشته است. آیا این امر تعجب آور است؟ یعنی خواننده ی آگاه و مُشرف بر رذالت های نهفته در وجود این شریران، باید از این اهانت ها انگشت تعجب به دندان گیرد؟ البته که هر کس در وجودش اندکی شرافت و عزت نفس جای داشته باشد ،از این همه گستاخی رذالت بار این آخوند بر اشفته و خشمگین می گردد، اما متعجب نمی شود. زیرا می داند که این گونه کنش و واکنش های جنایت بارانه ی ملایان حاکم نسبت به زنان میهنمان به صورت امری عادی و روالی معمول در آمده است. مطمئنم که شما هم با من هم ــ عقیده اید. یعنی از اعمال این نا انسان ها به شدت خشمناکید، اما شگفت زده نیستید. به این جمله ی فضاحت بار این آخوند بی شرافت توجه کنید:
"شجونی: جنس مخالف در خیابان به قدری زیاد شده که هر کس می‌تواند با 50 هزار تومان مشکلش را حل کند“.
بر گردیم به روزهای نخست سلطه ی خمینی. آن اسوه ی جنایت، در نیمه های اسفند، همزمان با تاکید بر حجاب اجباری، در سخنانش ادارات و دانشگاه های ما را فاحشه خانه نامید و زنان پاک و شریف ایرانی را که نمی خواستند حجاب تحمیلی او را بپذیرند، بدکاره خواند و آنها را مورد تهدید قرار داد. اولین لبیک عمله جاتش به او در روز نوزدهم اسفند سال پنجاه و هفت یعنی کمتر از یک ماه بعد از سلطه اش، هجوم با چوب و چماق و زنجیر و چاقو قمه به زنانی بود که برای اعتراض به حجاب اجباری، تظاهرات مسالمت آمیز ترتیب داده بودند. و در همین موج اول هجوم بود که آخوند فاسدی به نام هادی غفاری، تفنگ در دست، با دهان کف کرده شعار "یا روسری یا توسری" را سر داد. شعاری که البته مورد تائید همه جانبه ی خمینی بود. از آن هنگام تا امروز، مصائبی که از قبل برنامه ی به اصطلاح بدحجابی بر زنان ایرانی رفته است، بر کسی پوشیده نیست. به این قسمت از گفت و گوی پرسشگر و اخوند شجونی دقت کنید:
"پرسشگر:نظر شما درباره نوع پوشش خانم‌ها چیست؟
آخون شجونی: . . .  به نظر من پوشیدن لباس‌های تنگ و کوتاه و آرایش‌های آنچنانی نوعی لجبازی با نظام است. دقیقا به همین دلیل باید بگیرند‌شان و با شدیدترین مجازات ادبشان کنند.
پرسشگر: «با شدیدترین مجازات ادبشان کنند» یعنی چه نوعی مجازاتی؟
آخوند شجونی: شلاق. اگر بی‌حجاب‌ها بدانند که شلاق در انتظارشان است، خودشان را اصلاح می‌کنند.
پرسشگر:شلاق؟
آخون شجونی: بله، شلاق. شما چرا با شلاق‌ زدن به بی‌حجاب‌ها مخالفید؟"
مبادا کسی فکر کند این امر هم خلق الساعه است و بطور ناگهانی به ذهن این عنصر پلید و جنایتکار زده است. مجازات حبس و شلاق برای بد حجاب، در حاکمیت آخوندی، امری قانونی است. تهدید به شلاق زدن و شکنجه کردن  در این مورد هم از ابتکارات این آخوند نیست. سال ها پیش و آن وقت ها که هاشمی رفسنجانی از تریبون نماز جمعه آخوندی منعزل نشده بود، در یکی از خطبه هایش به امر بد حجابی اشاره کرد و به این مضمون گفت: "ما زنان بدحجاب را می گیریم و به شدت مجازات می کنیم و آنها را برای مدتی در حبس نگه می داریم و هزینه دوره زندانی بودنشان را هم از همسران و اولیائشان می گیریم!"
 وقتی پرسشگر نشریه از شجونی می پرسد؛چرا آمار ازدواج پایین آمده است؟ این شیخک صد در صد پلشت چنین پاسخ می دهد:
 "شجونی: جنس مخالف در خیابان به قدری زیاد شده که هر کس می‌تواند با 50 هزار تومان مشکلش را حل کند. ازدواج الان طوری است که انگار کسی بخواهد برای یک لیوان شیر، گاو بخرد. وقتی پسر و دختر می‌توانند به راحتی با هم باشند و هر کاری را انجام بدهند، چرا باید به فکر ازدواج باشند؟ بی‌حجاب‌ها پیرمرد 90 ساله را هم از خود بی‌خود می‌کنند، چه برسد به جوانان“.
حتما شما این مثل را شنیده اید: "کافر همه را به کیش خود پندارد". با این که در مثل مناقشه نیست ولی من در این مورد از همه ی کافران جهان با تمام وجود پوزش می خواهم که این آخوند نا بکار را غیر مستقیم با آنها مقایسه کرده ام. شیخ شجونی چون خودش فاسد است،چون از شرافت بی بهره است و چون بر وجود پلیدش کنترل ندارد، دیگر مردان را هم مانند خود می پندارد. او همزمان و درجا هم به زنان پاکدامن و شرافتمند ایرانی و هم به مردان باعزت میهنمان اهانت می کند. ننگ بر او.
اگر شجونی فقط یک نفر می بود و در این موارد نظر شخصی اش را ابراز می کرد، شاید می شد به او با نظری توام با ترحم توجه کرد و او را برای روان درمانی به روان پزشکان سپرد. اما متاسفانه چنین نیست. شجونی را باید ضرب در همه ی آخوندهای حاکم بر کشورمان کرد. اندیشه فاسد شجونی ،اندیشه ی همه ی گردانندگان این نظام فاسد است. زن ستیزی در این نظام یک اصل است: اصلی منفک نشدنی از ایدئولوژی متحجر و سیاه این نظام. و از نظر من برای زدودن این وضعیت، در نخستین گام و به عنوان پیش شرط ضروری برای پایان دادن به این نکبت، سرنگونی نظام فاسد و ضد بشری جمهوری اسلامی است. هر راه حل دیگری جز این، هر اسمی هم که داشته باشد، راه حل نیست!
*حرف های او را می شود در این جا دید: http://www.jonoubnews.ir/showpage.aspx?id=137183
 15 ـ 08 ـ 2014