1- آیا غرب سرانجام سیاست قاطعیت با رژیم را در پیش می گیرد؟
2- آیا سیاست قاطعیت به معنی اعمال تحریمهای سختتر اقتصادی و سیاسی است؟
3- آیا تحریمها مؤثر است و می تواند رژیم را وادار به دست برداشتن از سودای شوم اتمی سازد.
4- و…
در حال حاضر عمدتاً دو نظر دربارة تحریمها وجود دارد. یکی این که تحریمها را اگر نه تنها راه، لااقل مؤثرترین راه برای مهار کردن رژیم میداند و نظر دیگری که برای تحریمها بها و تأثیر آنچنانی قائل نیست.
این نظر دومی از دو جانب در غرب مطرح میشود، یکی از سوی طرفداران شدت عمل که نتیجه میگیرند تنها راه حل قاطع نظامی با این رژیم جواب دارد و یکی هم از سوی مماشاتگران، که از آن نتیجه میگیرند که وقتی تحریمها مؤثر نیست، و راه حل نظامی هم در حال حاضر نامتصور است، پس با همین رژیم بایستی وارد مذاکره شد و با شیوة دادن و گرفتن امتیاز، آن را به راه آورد.
رژیم و مشخصاً باند ولی فقیه میکوشد که هر چه بیشتر به این گروه دوم سوخت برساند و با تبلیغات احمدی نژادی وانمود کند که تحریمها و قطعنامه های تحریم، نه تنها هیچ تأثیری نداشته، بلکه حتی باعث پیشرفت همه جانبه رژیم و تقویت آن شده است! در این زمینه اگر تنها بخواهیم از گماشتة ولی فقیه نقل قول کنیم، شاید به تعداد همة روزهای سال بتوانیم کد و عبارت مشخص بیاوریم. اما ذکر نمونه وار بعضی از آنها خالی از فایده نیست:
اظهارات پاسدار احمدی نژاد ـ خبرگزاری ایسنا 4آذر 88 : «آنقدر قطعنامه بدهید که قطعنامهدانتان پاره شود. اینها کاغذپاره است که اعتبار، اثر و مشروعیتی ندارد…».
از مصاحبة تلویزیونی احمدینژاد منبع:تلویزیون شبکه یک رژیم (10آذر 88 ):
« مدعی هستید مدیریت جهان دست شماست و شما کشورها را منزوی می کنید و می خواهید دنیا را اداره کنید و امنیت برپا کنید همه اش کشک است. طرف راه می رفت می گفت ابرقدرت ،قدر قدرت،آی زکی . شما خودتان را مسخره کردید . از نظر ما هیچ ارزش حقوقی ندارد بهشان هم گفته ایم اینها قبلا تجربه شده می خواهند تجربه کنند دوباره تجربه کنند اصلا ما هیچ حسابی برای این باز نمی کنیم .
…من به این مردم عزیزمان بگویم ما یک سیستمی را طراحی کردیم ظرف یک هفته کل بنزین مورد نیاز وارداتی خودمان در داخل تولید بکنیم هیچ مشکلی نداریم الان یک کالای دیگری داریم تولید می کنیم بلافاصله جایگزین می کنیم . دیگر مهم ترینش بنزین است دیگر دیگر می خواهند چه کار بکنند ما که داخل کشور غذایمان را تولید می کنیم ،ماشین مان را تولید می کنیم وسایل زندگی مان را تولید می کنیم صادر هم می کنیم یک اقتصاد بزرگی هستیم ما آنها به ما احتیاج دارند نه ما به آنها یعنی آنها بیش از ما احتیاج دارند به ما بیش از آنکه ما به آنها احتیاج داریم» .
از سخنرانی احمدی نژاد در مراسم افتتاح کارخانه دارویی در رشت ـ 12 اسفند 88:
«تحریم کردند،قطعنامه دادند،سروصدا کردند دیدید که حالا اینقدر فریاد زدند که صداهایشان گرفته دیگر از عرصه فریاد زدن حذف شدند و کنار رفتند یک موقعی اینجور توی دنیا گلوهایشان را پاره می کردند علیه ملت ایران که اگر نشه میگیریم می بندیم می زنیم ال می کنیم بل می کنیم ملت ایران را از صحنه گیتی پاک می کنیم الان به کجا رسید؟.… اگر همه شیاطین دنیا هم جمع بشوند بخواهند جلوی حرکت ملت ایران را بگیرند نخواهند توانست ملت ایران قله ها را فتح می کند جایگاه خودش را به دست بیاره آورده است ایران باید قدرت اول دنیا باشد. … اینها حق ندارند مدیر دنیا باشند ،مدیر دنیا باید انسان های صالح باشند».
اما این حرفها حتی در درون خود رژیم هم مورد تمسخر قرار می گیرد. حسین مرعشی سخنگوی باند کارگزاران در جریان کشمکشهای پیش از نمایش انتخابات، احمدی نژاد با اشاره به لاف و گزافهای گماشتة ولی فقیه ارتجاع گفت: احمدینژاد آمده 4 تا شعار همراه با صد تا دروغ می گوید و شما باورتان شده میگویید ارزشی است، کی میگوید دروغ ارزش است؟ در انرژی هستهای نباید کشور را به سمتی ببریم که قطعنامههای الزام آوری صادر شود و احمدینژاد هم میگوید کاغذ پاره است او دروغ میگوید. کاغذ پاره نیست اینها الزامآور است». (خبرگزاری فارس24آذر86)
البته احمدینژاد گماشته یی بیش نیست و آنچه را که ولی فقیه میگوید واگویه می کند و در واقع آنها هم که در درون رژیم به احمدی نژاد می تازند و دروغهای شاخدار او را افشا میکنند، هدفشان خود ولی فقیه است.
کما این که خود خامنه ای روز 19بهمن 87 در دیدار با سرکردگان نیروی هوایی ارتش تحت امر آخوندها در حالی که رژیم آخوندی را ملت ایران می نامید گفت:
«از دل انواع و اقسام تحریمها، ماهوارة امید بیرون آمد و به فضا پرتاب شد و فناوری علمی غنی سازی اورانیوم به دست آمد. این تحریمها و تهدیدها دیگر اثری ندارند زیرا ملت ایران راه خود را یافته و مسیر پیشرفت را طی میکند».
اما واقعیت چیست؟ تحریمها آیا بر اقتصاد رژیم و تولید در کشور تأثیر دارند؟ این تأثیرات در چه زمینه یی بوده و گستره و عمق این تأثیرات چقدر است؟
پاسخ این است که آثار این تحریمها را در تمامی زمینه های اقتصادی و تولیدی ، اعم از امور بانکی و پولی و مالی، صنایع، کشاورزی و خدمات مختلف میتوان دید.
آثار تحریم بر بانکها و نظام مالی
در مورد سیستم بانکی، برخی بانکها ورشکستهاند و برخی دیگر در آستانة ورشکستگی قرار گرفته اند. در پی تحریم بانک ملی از سوی دولت آمریکا، سایت حکومتی به نام شهاب نیوز در تاریخ 7بهمن 86 فاش کرد: «حداقل 65 تا 70درصد قراردادهای بینالمللی و مبادلات اقتصادی خارجی بخش خصوصی و دولتی ایران توسط بانک ملی انجام میشود. به این ترتیب پیشبینی میگردد که، تحریم بینالمللی بانک ملی، اثرات خردکننده یی، بر اقتصاد خواهد گذاشت،و مخصوصاً،واردات بیسابقه را،که میزان آن در سال 86 ، به 50میلیارد دلار بالغ شد، با مشکلات بسیار جدی روبرو می کند.
کوچکترین اثر تحریم بانک ملی این است که هزینة واردات را چیزی حدود 10 درصد افزایش میدهد و واردات از برخی کشورها را عملاً غیر ممکن میسازد که خود به خود منجر به افزایش سطح عمومی قیمتها خواهد شد».
منابع خارجی نیز به تأثیرات خردکنندة تحریم بانکهای ایران اشاره میکنند: روزنامة دیلی تلگراف در آذر 86،در بررسی آثار تحریمهای سازمان ملل علیه رژیم، به نقل از مقامات غربی نوشت: ”بانکهای ایران در آستانه فروپاشی هستند و صنایع تولیدی این کشور بر اثر تحریمهای شورای امنیت با کمبودهای جدی روبرو شده اند. بزرگترین بانکهای جهان معاملات خود با شهروندان ایرانی را قطع کرده اند و این، به این معناست که یافتن ارز مرغوب و قابل اطمینان برای بانکهای ایرانی بیش از پیش مشکل شده است.”
فروپاشی بانکها یا ورشکستگی بانکها، اکنون آثار ملموس و مشخص اجتماعی خود را بارز کرده است. صرفنظر از بحران اقتصادی که به صورت گرانی فوق العاده و تورم وحشتناک کارد را به استخوان مردم رسانده، در مقاطعی بانکها قادر به پرداخت وجه به مردم نبودهاند و این وضعیت، بعضاً موجب بروز درگیری بین مردم و مسئولان و متصدیان بانکها شده و گاه به دخالت نیروی انتظامی انجامیده است.
در اوایل بهمن 88، گزارشهای متعددی از درگیری بین مردم و بانکها میرسید. از جمله روز دوشنبه 5بهمن در تهران در بانکهای ملی میدان حسن آباد ،و بانک ملی سه راه جمهوری این درگیریها به بیرون بانک و دخالت نیروهای سرکوبگر انتظامی و حراست بانک کشیده شد.
درگیری در بانک ملی شعبة میدان ولی عصر شدیدتر بود و هنگامی که رئیس بانک به صف مردمی که خواستار بیرون کشیدن سپرده هایشان بودند، اعلام کرد پول تمام شده به شعب دیگر بروید، مراجعه کنندگان شروع به اعتراض کردند و مزدوران حراست با ضرب قنداق سلاح مردم را به زور از بانک بیرون کردند. مشابه این درگیریها در برخی شهرهای کشور مانند اصفهان نیز گزارش شده بودند.
روز 6 بهمن 88 خبرگزاری حکومتی فارس متعلق به سپاه پاسداران بدون استفاده از کلمة ”بحران” در بارة وضعیت بانکهای رژیم نوشت: طرحی داده شد که سه نفر از کمیسیون برنامه و بودجه و یک نفر از بانک مرکزی و یک نفر از وزارت اقتصاد طی جلسهای راهکارهای عملی برونرفت از این وضعیت را بررسی و تبیین کنند.
سایت کلمه(6 بهمن 88) ، در خبری تحت عنوان 'یک قدم مانده به ورشکستگی' نوشت: با افزایش مطالبات معوقه بانک ها و رسیدن رقم این بدهی ها به 480 هزار میلیارد ریال و نیز شکل گیری تحریمهای بین المللی شبکه بانکی ایران در بسیاری از کشورهای غربی، احتمال ورشکستگی بانکها را منتفی نمی داند.
آثار تحریم بر هواپیمایی ایران
یک مثال بارز دیگر از تأثیر تحریمها، وضعیت هواپیمایی ایران است که متأسفانه در این زمینه نیز میهن ما رارکورددار سوانح هوایی(هم هواپیماهای نظامی در زمان صلح و هم هواپیماهای مسافربری) کرده است.
وضعیت ایرانایر (هما)
خبری که روز 10فروردین ماه جاری خبرگزاری فرانسه پخش کرد، میتواند گویای وضعیت شرکت اصلی هواپیمایی ایران باشد. خبر این بود که «اتحادیه اروپا برای پروازهای خطوط هوایی ایران ایر به دلیل ایمن نبودن، ممنوعیت اعلام کرد».
کمیسیون اروپائی حمل و نقل طی بیانیه ای گفت به دلیل حوادث جدی هواپیماهای ایران ایر ” طی سال گذشته، کمیته ایمنی هوائی به اتفاق آرا به این نتیجه رسید که پروازهای ایران ایر به اتحادیه اروپا باید محدود گردد”.
واقعیت این است که بدلیل عمر زیاد هواپیماهای ایرانایر میزان تأخیر پروازهای آن و نیز سوانح آن افزایش قابل ملاحظهای یافته و در واقع کمتر سالی است که در آن با یک یا دو سانحه سنگین هوایی مواجه نباشیم.
بسیاری از پروازهای بینالمللی هما بدلیل کمبودهای این شرکت متوقف شده و شبکه پروازی داخلی این شرکت نیز با وجود افزایش تقاضاها تغییر چندانی نکردهاست. صرفنظر از غارت و فساد و سوء مدیریت که گریبانگیر همة مؤسسات و بخشهای تولیدی، اقتصادی و خدماتی است؛ در این مورد مشخص، تحریمها که شامل ممنوعیت فروش هواپیما و قطعات آن میشود مهمترین مانع بر سر شرکت هواپیمایی هما به شما میرود. به علت تحریمها، در حال حاضر این شرکت ناوگانی فرسوده و قدیمی دارد و نه تنها جایگاه ممتاز جهانی خود را که قبل از قیام ضدسلطنتی دارا بود، به کلی از دست داده بلکه بعنوان یک شرکت هواپیمایی درجه دو و سه شناخته میشود.
بسیاری از هواپیماهای هما بدلیل نقائص فنی جزئی، از دور استفاده شده اند، چرا که شرکت قدرت تعمیر و تأمین قطعات یدکی آنها را ندارد. نمونه این هواپیماها را میتوان در فرودگاه مهرآباد دید. با اینحال شرکت هواپیمایی هما سعی دارد با اجاره یا خرید هواپیماهای دستدوم از کشورهایی مانند ترکیه، یا خرید هواپیماهای روسی بخشی از کمبودهای خود را رفع کند. تا کنون چند فروند از هواپیماهای توپولوف که بسیار فرسوده هم هستند سقوط کرده و مردم به آنها لقب تابوت پرنده داده اند.
به نوشتة سایت حکومتی شهاب نیوز 4خرداد 87 نه تنها شرکتهای معروف هواپیماسازی آمریکا و اروپا بلکه شرکت هواپیماسازی مکزیک که در زمینه هواپیماهای کوچک زیر 120صندلی فعال است، اعلام کرده است بدلیل تحریمهای شورای امنیت هیچگونه همکاری مستقیم یا با واسطهای با شرکتهای ایرانی نخواهد داشت.
حتی متحدان بین المللی رژیم در هراس از نقض تحریمهای بین المللی که جریمه ها و مجازاتهای سنگینی در پی دارد، حاضر به کمک به رژیم نیستند. ونزوئلا در سال 86، همسو با تحریمهای بین المللی، هواپیماهای خود را از رژیم پس گرفت. به گفته سعید حسامیمدیر عامل شرکت ”ایران ایر” ، قرارداد هما برای خرید هواپیمای دوم نیز مسکوت مانده و این هواپیما تحویل داده نشده است (سایت فردا -14بهمن86 ).
حسامی در سال 87 نیز طی مصاحبهای اعلام کرد: در چند ماه گذشته هما برای یک پروژه خرید بسیار مهم و پرمنفعت ماهها وقت گذاشت، حتی پول هم به حساب طرف فروشنده واریز شد که متأسفانه بعد از انجام شدن همه مقدمات، موفق به عملیاتیکردن قرارداد نشدیم. (سایت شهاب نیوز 4خرداد87).
سایر شرکتهای هوایی رژیم مانند شرکت هواپیمایی ماهان، آسمان و کیش ایر وضعی به مراتب وخیمتر از هما دارند. به عنوان مثال شرکت ماهان دارای ناوگان فرسوده یی متعلق به سه دهه پیش است.
اداره حمل و نقل بریتانیا در سال 86 اعلام کرد که مقامات این کشور بههواپیمایی ”ماهان ایر” ایران ابلاغ کرده اند که بدلیل نگرانیهای موجود بر سر سوابق ایمنی آن، هواپیماهای این شرکت دیگر نمی توانند بر فراز بریتانیا پرواز کنند.
- دولت آلمان نیز بدنبال ممنوعیت پرواز شرکت هوایی ماهان متعلق به ایران بهانگلستان، پرواز هواپیماهای این شرکت هوایی بهآلمان را ممنوع کرد.
آثار تحریم بر صنعت نفت
یکی دیگر از پهنه هایی که عوارض ناشی از تحریم، آن را تا آستانة نابودی رانده، صنعت نفت، این شریان حیاتی رژیم است. صنعت نفت ایران در همة زمینه ها، هم در کشف و استخراج، و هم در پالایش با بحران جدی مواجه است. با آن که رژیم خوان یغمای نفت ایران را با سودهای میلیارد دلاری برای شرکتهای نفتی دنیا باز کرده، اما این شرکتها در ترس از تحریم، جرأت نشستن بر سر این سفره را ندارند.
در حال حاضر ایران چهارمین تولیدکننده نفت، دومین صادر کنندة نفت و دومین تولید کننده گاز در دنیا می باشد، اما چشم انداز استخراج در حال حاضر متزلزل است و از نظر تولید و استخراج دررتبه 14 قراردارد. بزرگترین میدان گازی ایران میدان گازی پارس جنوبی است که مشترک با کشور قطر است نیمی از ذخایر گاز ایران در میدان پارس جنوبی واقع است. ایران این میدان عظیم گازی را که تامین کننده 8 درصد گاز دنیاست، به ۲۴ فاز تقسیم کرده که بیشتر از نیمی از آنها هنوز آغاز نشده است.
شرکت نفتی توتال فرانسه، یکی از پیمانکاران پروژه پارس جنوبی شرکت توتال بود که بدلیل ترس از مواجه شدن با مجازات نقض تحریمهای بین المللی در سال 87 اعلام انصراف کرد و از سود یک میلیارد دلاری این قرارداد ناگزیر چشم پوشید. کریستف دی مارژری، مدیر کل شرکت توتال، در توضیح این تصمیم گیری به روزنامه فایننشال تایمز گفت، از آن جا که سرمایه گذاری در ایران با خطرات سیاسی همراه است از این کار صرفنظر می کند. وی گفت، در صورت سرمایهگذاری در ایران، همه خواهند گفت که توتال برای پول هرکاری میکند. به هر حال انصراف توتال توسعه این میدان را با چالش جدی روبروکرده است .
در مورد ضربه یی که از انصراف توتال به رژیم وارد آمد، خوب است به نوشتة یکی از رسانه های رژیم، به نام شهاب نیوز در 20تیر ماه 87 اشاره کنم که با عنوان ”بی وفایی توتال” نوشت: به گفتة آگاهان، انصراف رسمی شرکت توتال از پروژه پارس جنوبی علاوه بر این که ایران را در مسیر گسترش تاسیسات گازی و تامین گاز برای نیاز داخلی با مشکل مواجه خواهد کرد؛ ضربه ای سنگین نیز به صنعت نفت و گاز ایران محسوب می شود.
تلاشهای رژیم برای مقابله با تحریم
دور زدن تحریمها، به رغم تبلیغات احمدی نژادی، بخصوص در زمینه های صنعتی کاری است بسیار پرهزینه، که بخشی از تورم و مشکل اقتصادی کنونی رژیم زاییده آن است. زیرا به فرض اگر چنان شرکتهایی وجود داشته باشند که ارتباط چندانی با صنایع غربی نداشته باشند، فاقد تکنولوژی پیشرفته صنعت نفت هستند. ثو تازه در همین جهت هم رژیم تلاش کرد و سرش به سنگ خورده است.
به عنوان مثال، رژیم برای پر کردن جای شرکتهای غربی و از جمله توتال، که مستحکمترین روابط را با رژیم داشت، به شرکتهای نفتی کشورهای دیگر مانند شرکت گازپروم روسیه و پتروناس مالزی روی آورد و با آنها قرارداد امضا کرد. اما آنها نیز از مشارکت با رژیم سر باز زدند. حتی دولت هند از مشارکت با رژیم در مورد خط لوله گاز ایران به هند، به رغم قیمت بسیار نازلی که رژیم پیشنهاد کرده بود، صرفنظر کرد. بیرون کشید.
همه چیز زیر پای سودای شوم اتمی قربانی می شود
صندوق بین المللی پول در گزارشی که در مرداد 87 منتشر شد اعلام کرد تحریم ها و فشار بین المللی شدید علیه رژیم ایران برسر برنامه هسته ای این کشور به اقتصاد این کشور اسیب می رساند و باعث دشوار شدن روند تجاری با این کشور و دلسرد شدن سرمایه گذاران خارجی برای فعالیت در ان می شود».
هفتهنامه اقتصادی مید چاپ انگلستان نیز در شماره 11مارس 2008 خود، نوشت: تحریمهای بینالمللی، بیثباتی سیاسی و بیاعتمادی به بازار بورس در ایران، بهای مسکن را بهشدت افزایش داده است. افزایش بهای مسکن در یک سال اخیر در تهران 100درصد و در سراسر کشور بهطور متوسط 30درصد بوده است. تورم اقتصادی در ایران که نرخ رسمی آن 17درصد است، موجب شده تا صاحبان سرمایه نسبت به بازار بورس اعتماد خود را از دست بدهند و این امر باعث بالارفتن شدید قیمت مسکن شده است.
به این ترتیب رژیم ضد ایرانی آخوندی، همة صنایع کشور، از صنایع مادر مانند صنعت نفت تا کارخانههای نساجی و خودروسازی را در پای سودای شوم دست پیدا کردن به بمب اتمی قربانی کرده است.
اکنون این سؤال مطرح میشود که با توجه به این که دود تحریمها به هر حال به چشم مردم ایران میرود، موضع درست و اصولی در قبال تحریمها چیست؟
مردم ایران در جریان قیام و طی 10ماه گذشته، پاسخ این سؤال را به روشنی داده اند. آنها پیوسته خواست سوزان خود را به سرنگونی این استبداد ضدبشری و فاشیسم خونریز مذهبی ابراز کرده اند و از آنجا که تحریمها در همین جهت است، به جد از آن استقبال میکنند و خشم و نفرت خود را علیه هر دولتی و هر نیرویی که در مسیر اعمال تحریمها مانع ایجاد کند، ابراز کردهاند.
شعارهای «مرگ بر روسیه، مرگ بر چین» و «آزادی آزادی حق مسلم ماست». رو در روی شعار حکومتی «انرژی هسته یی حق مسلم ماست». به وضوح بیانگر خواستة مردم ایران است. اگر مردم و مقاومت ایران اعتراضی دارند، این است که به خاطر سیاست استمالت، تحریمها تا کنون بسیار پرشکاف بوده است و رژیم از همین شکافها استفاده کرده و مسائل خود را البته به طور مقطعی و با پرداخت هزینة سنگین آن از جیب مردم ایران حل کرده است.
به این ترتیب، تحریمها بر خلاف آن چه رژیم می کوشد وانمود کند. مؤثر بوده و توان رژیم را تحلیل برده است. اما هنوز با آنچه که مردم و مقاومت ایران انتظار دارند، فاصلة بسیار دارد.