او از خمینی بعنوان فقیه بزرگی نام برد «که برای اولین بار در تاریخ ایران و همچنین تاریخ شیعه و در چارچوب فقه حکومتی، فقه دولت و مقررات اسلامی، توانست دولت مدرن اسلامی به وجود آورد».
شاید منظور شیخ از اسلام مدرن خمینی، به خاطر استفاده او از جرّاثقالهای مدرن به جای طنابهای کهنه و پوسیده دار، جهت حلق آویز کردن بر سر چهارراه ها باشد. شاید هم دستگاههای مدرن شکنجه در زندانها را مدّنظر داشته است. این احتمال هم وجود دارد که مدرنیّت اسلام خمینی را در دستگاههای قطع انگشت و دست و پا و یا بیرون آوردن چشم بینوایان از حدقه، دیده و درک کرده باشد.
کاش می شد برای وقاحت و دریدگی حدّی قائل شد تا این آخوند اینروزها بد جوری درمانده و فلک زده و تو سری خورده مقام معظم و مجلس فرمایشی، نتواند به همین سادگی تمامی مرزهای وقاحت و شناعت را پشت سر بگذارد وبه نشخوار چنین لاطائلاتی بپردازد.
دولت مدرن اسلامی آنهم از نوع خمینی ساخته! قبل از هر چیز اهانت گستاخانه ای است نسبت به مدنّیت و مدرنیّت و دموکراسی. کسانی که طی بیش از سه دهه با این رژیم سر و کار داشته اند به خوبی می دانند که خمینی از همان ابتدای کار بنا و شالوده حکومت ظالمانه اش را بر تحجّر و نادانی گذاشت. آخر ارتجاع را چه کار با مدرنیّت مورد ادعای آخوند روحانی؟!
شاید آخوند کلّاش فراموش کرده است که تا همین دیروز چگونه اسلام مدرن خمینی، قربانیان بی پناه را تا نیمه در خاک فرو می برد و اراذل و اوباش اجیر شده، قربانی را با سنگهای مورد تایید شرع! به دردناکترین وضع ممکن از هستی ساقط می نمودند.
شکی نیست که اگر مقاومت ایران ویدیوی سنگسار را از ایران خارج نکرده بود و در دید و انظار افکار عمومی جهان قرار نداده بود و فشارهای شدید بین المللی پس از آن، رژیم را به تسلیم و عقب نشینی وادار نکرده بود، امروز برای تسهیل در امر مدرنیّت امام، سر هر چهارراه و در هر گذر و کوی و برزن، چاله ای آماده تعبیّه کرده بودند و سنگهای شرعی را کامیون کامیون درکنار چاله ها خالی نموده بودند تا مبادا خدای ناکرده مجرمان معطل گردند و به مدرنیّت مورد ادعای شیخ اعتدال، خدشه ای وارد گردد.
شاید شیخ حسن فراموش کرده که در زندانها، بازجویان وحشی و هار را چگونه به جان زن و مرد مبارز آن میهن می انداختند و هنوز هم می اندازند و این قصه پر غصه، سر دراز دارد.
شاید این آخوند شیّاد فراموش کرده که ولینعمت جلّاد اما مدرنش چگونه در تابستان سال شصت و هفت فرمان قتل عام زندانیان سیاسی را صادر کرد و میهنی را داغدار و سیاهپوش نمود.
شاید این شیخ مماشاتچی،متخصص زد و بند با از ما بهتران در پشت پرده، فراموش کرده است که چگونه بر اساس همین اسلام مدرن خمینی، بساط شکنجه و تجاوز در زندانها، عادی و تبدیل به جزئی از وظائف بازجویان و شکنجه گران گردید.
و شاید شیخ فریدون از یاد برده است که آخرین کسی که در سال هشتاد و هشت به خمینی متوسل شد و هدفش را بازگشت به «عصر طلایی امام خمینی» اعلام کرد، هم سدّ راه قیام مردمی که برای آزادی به خیابانها آمده بودند، گردید و هم خودش را به چاله ای انداخت که هزار عاقل هم از عهده بیرون آوردنش برنخواهند آمد.
شیخ «اعتدال» ظاهرا دچار نوعی «آلزایمر» که راه به اراجیف گوئی های بی سر و ته می بَرد، شده است وگرنه او به خوبی می داند که امام و مدرنیّت،مصداق بارز جن و بسم الله هستند. بهتر از هر کس دیگری می داند که آخوند آنهم از جنس خمینی، با مدرنیّتی که به دستیابی به بمب و موشک و وسایل و ابزار سرکوب، منجر و منتهی نشود، دشمنی دیرینه و تاریخی دارد. همین آخوند مکارم شیرازی چند روز پیش در قبال اضافه شدن پهنای باند اینترنت، قشقرقی به راه انداخت که روی داعش و داعشیان را سفید کرد.
شاید این شیخک مکّار همه اینها را از یاد برده باشد. اما یک نکته را نباید فراموش کند و آن اینکه ملت ایران رنجها و مشقتهایی را که رژیم ولینعمتمدرن او بیش از سه دهه حاکمیّت پلید و ضدّ انسانی اش بر او تحمیل کرده است، هرگز و هرگز فراموش نخواهد کرد. سرکوب مستمر و سیستماتیک، شلاق و شکنجه، حلق آویز و اعدام و تجاوز، دزدی و فساد و غارت اموال صغیر و کبیر از مقوله هایی نیستند که به آسانی به فراموشی سپرده شوند.
آمران و عاملان فاجعه ای که یک میهن و یک ملت را به خاک سیاه نشانده است، حتی اگر یک نفس به حیات ننگینشان باقی مانده باشد، باید در پیشگاه ملت ایران، پاسخگوی جنایتها و رذالتهای خویش باشند.
آخوند روحانی می تواند امروز سینه سپر کند و از اسلام مدرن پدرخوانده داعش یعنی خمینی، در ایران سخن بگوید. اما باید بداند و مطمئن باشد که ملت ایران جنایتها و رذالتهای این دیکتاتوری مذهبی که امّ الفساد و مادر همه بنیادگرایان و تروریستهای وحشی در سراسر این عالم خاکی است را، نه فراموش می کند و نه می بخشد. همانها که اینروزها به نام الله و زیر پرچم «لااله الا الله» از بریدن سر بیگناهان فیلم و تصویر تهیه می کنند و عربده می کشند، بی شک از تخم و تَرَکه همان رژیمی هستند که مزدورانش هنگام قتل و تجاوز نام خدا و خمینی و خامنه ای را جهت تقرّب بیشتر به زبان می آورند.
اگر کسی اراده واقعی در جمع کردن بساط داعش و داعشیان دارد و عزم جزم کرده تا شرّ ترور و تروریست بین المللی را از سر جهانیان برای همیشه کم کند، آدرس سرراست و روشن است:
بن بست اسلام مدرن خمینی. انتهای امّ القرای مسلمین جهان.
7 سپتامبر 2014 میلادی (16 شهریور 1393)