مهرداد هرسینی: حذف ام القرای تروریسم و بنیادگرایی از تحولات منطقه ای

تحولات شتابان در عراق و بویژه عزم مبارزه علیه جریان بنیادگرایی بنام داعش، اکنون در کانون مسائل استراتژیک منطقه بحرانی خاورمیانه قرارگرفته  است. مرکز ثقل این چرخش بین المللی زمانی خود را بیشتر به نمایش می گذارد که دو رشته فعالیت های فشرده، هم در زمینه دیپلماتیک و هم در زمینه دفاعی و امنیتی در حال شکل دادن به ائتلاف بین المللی است که مبنای آن همان ”مبارزه با تروریسم و بنیادگرایی“ است. در این راستا اتحاد کشورها در مبارزه علیه  بنیادگرایی از مصر، لبنان، اردن، عراق و کویت و عربستان سعودی تا اتحادیه اروپا و ایالات متحده خود مبین این گواه است که در دو کشور بسیار بحرانی عراق و سوریه ، قراربر این است تا چرخ زمانه بر پاشنه دیگری بچرخد. چرخشی که به نظر صاحبنظران مسائل منطقه ای، یقیننا تحولات بزرگی را نه تنها در عراق و سوریه بلکه در تمامی مناطقی که اکنون از حضور نیروهای بنیادگرا و تروریسم رنج می برند، در برخواهد داشت.

آنچه که تا تحریر این نوشته مسلم شده است، به بازی نگرفتن رژیم آخوندی در این دور از تحولات سریع منطقه ای است. واکنش هراسان و شتابزده سران حکومتی در غیاب خامنه ای بیمار، در این رابطه خود به بهترین وجه سخن از ”راز درون ولی فقیه“ دارد. رژیم آخوندی در سایه مذکرات اتمی براین باور بود که نیاز طرف های مقابل برای شرکت دادن “ام القرای تروریسم و بنیادگرایی“ در این دور، آنان را مجبور خواهد کرد تا درب ”بیت رهبری“ را هرچه محکم تر بصدا در بیاورند. روند مذاکرات، شقه و شکاف در حاکمیت، زهر خوردن ولی فقیه درمسائل کلیدی  همچون اتمی، عراق و سوریه  یقیننا بزرگترین عامل در دوری جستن از ولی فقیه می باشد. از سوی دیگر وارد کردن دیکتاتوری زهر خورده ولی فقیه به مبارزه علیه یک جریان تروریستی و بنیادگرا ی اسلامی و خشن، که خود ”صورت مسئله است“ درست به مانند آن می ماند که بخواهیم ”آتش را با بنزین“ خاموش کنیم. آتشی که منشاء اصلی آن با توجه به داده های تاریخ معاصر، تماما از بیت خمینی و خامنه ای نشات گرفته و متاسفانه در نبود یک سیاست قاطع و بدلیل ادامه روند طولانی همان سیاست مماشات، اکنون نه تنها از مرزهای ایران فراتر رفته، بلکه به مانند غده ای سرطانی در تاروپود جوامع اسلامی رشد و نمو نموده است.
جان کری وزیر امور خارجه آمریکا دررابطه با مخالفت کشورش با حضور رژیم آخوندی دراین روند جدید طی کنفرانس مطبوعاتی در آنکارا گفت: «به دلیل سیاست های ایران در منطقه و بویژه حمایت آنها از سوریه، حضور این رژیم در نشست پاریس اقدام مناسبی نیست. همکاری با رژیم ایران در عراق نیازمند دریایی از تغییرات در سیاست های آنها در قبال مذاکرات هسته ای، حمایت از گروه های تروریستی در منطقه و همچنین رژیم سوریه است». (خبرگزاری فرانسه 21 شهریور 1393)
 
نگاهی به وضعیت کشور همسایه امان عراق ، بهترین پاسخ به این سخن است. کشوری که پس از اشغال آن در سال 2003 ، قدم به قدم به بهترین بستر برای گسترش نفوذ دیکتاتوری آخوندی تبدیل گردیده است. سخن از سیاست های کلی رژیم  در عراق و سوریه است که از طریق نیروی تروریستی قدس به فرماندهی پاسدار قاسم سلیمانی به اجرا در می آید. اکنون نیروی تروریستی قدس در عراق در زمینه های نظامی، اطلاعاتی، امنیتی ، عملیاتی، آموزشی و لجستیک و همچنین خدمات اجتماعی فعال است. آموزش نیروهای تروریستی، ارسال سلاح و مهمات به عراق، اعزام نیرو از طریق عراق به سوریه برای یاری رساندن به رژیم بشار اسد در جنگ علیه ارتش ازادی ، گسیل نیروهای داعش به سوریه برای برهم زدن تعادل جنگ میام بشار اسد و ارتش آزاد سوریه، طرح سرکوب مقاومت ایران و ساکنان زندان لیبرتی و اشرف، پخش پول بین مزدوران رژیم و خریدن نفر به نفر برای دستگاه سرکوب رژیم در عراق، تماما از جمله  طرح های رژیم آخوندی در عراق است که توسط نیروی تروریستی قدس و با یاری مالکی  به اجرا گذاشته شده است.
ازجمله  گروه ها و شبکه‌ های دریافت کننده کمک های نیروی قدس در عراق باید از ”گردان بدر، شبکه قزالی، شبکه شیبانی، داعش و جیش المختار نام برد. همچنین فرماندهی نیروی قدس نیز بر فعالیت‌های گروههایی چون حزب الله و حماس نظارت دارد“.
 در 14 فوریه 2007، جرج بوش، رئیس جمهور آمریکا  اعلام کرد که “من با قاطعیت می ‌گویم موشک های انفجاری، نارنجک ها، و خمپاره ‌های مورد استفاده در عراق از سوی نیروی قدس تهیه شده‌ اند.”( سایت حکومتی خبرکشون وابسته به بسیچ ضد مردمی  )
یکی از سازمان های خواهر نیروی تروریستی قدس در عراق همان سپاه 9 بدر است. سازماندهی مجدد سپاه 9 بدر بعد از اشغال عراق توسط نیروهای آمریکائی، از وظائف مهم نیروی تروریستی قدس بشمار می رفت. سپاه بدر در اصل در سال 1362 در اثناء جنگ ایران عراق توسط رژیم خمینی پایه گذاری شد و متشکل از نیروهای خلص و وفادار به خمینی بود که در آن زمان تحت فرماندهی قرارگاه رمضان علیه دولت وقت در عراق فعالیت میکرد.
پس  از تغییر دولت در عراق و سرنگونی رژیم پیشین، این وظائف به نیروی تروریستی قدس واگذار شد که از طریق مجلس اعلای انقلاب  اسلامی به سرکردگی آخوند حکیم، مسئولیت سپاه9 بدر را به آنها واگذار کردند. بعد ها نام ”انقلاب اسلامی“ را از این مجلس دست نشانده آخوندی خذف کردند تا بدین وسیله هرگونه شباهت با رژیم آخوندی را از بین ببرند.
 
همان منبع بالا با استناد به یکی از گزارشات وزارت خارجه آمریکا در نوامبر 2009 در رابطه با نقش نیروی تروریستی قدس می افزاید: «نیروی قدس فعالیت های خود در عراق را با تاسیس شبکه رمضان آغاز نمود. این شبکه به گفته سخنگوی نیروهای چند ملیتی مسئول بسیاری از عملیات های نیروی قدس در 2007 بوده است، متشکل از گروه نصر در شمال، گروه فجر در جنوب و گروه ظفر در مرکز عراق می باشد. تسلیحات ایرانی که در اختیار عراقی ها قرار گرفته شامل خمپاره اندازهای 122 میلی متری بوده است که در منطقه سبز بغداد از آنها استفاده شده است. مواد منفجره، مرمی های انفجاری انواع موشک ها نیز ار جمله تسلیحات مذکور بوده اند. خمپاره اندازهای 107 میل متری ایران قدرند تا 100 پوند مواد منفجره را حمل کنند».

در سوریه نیز وضعیت مشابه عراق است. نفوذ گسترده رژیم آخوندی در ساختار امنیتی و نظامی این کشور، جنگی ناعادلانه را بر مردم محروم  سوریه تحمیل کرده است. کارگزاران حکومتی در ایران از سوریه عملا بعنوان استان سی پنجم و خاک ریز استراتژیک در منطقه نام می برند. با این جملات ما بخوبی به ابعاد نیاز و اهداف شوم  رژیم آخوندی به حفظ بشار اسد پی میبریم. سیاست منطقه ای رژیم دریک جمله بر صدور بنیادگرایی مذهبی استوار است. شاخص این سیاست همان هلال سبزی است که رژیم از جنوب خلیج فارس تا عراق و از طریق سوریه به لبنان و بسوی دریای مدیترانه کشیده است.

در زمستان سال 91  نیز آخوند طائب، نماینده ولی فقیه و رییس قرارگاه عمار با بیان و ظائف رژیم ایران برای سوریه، به تشکیل بسیج جهت مدیریت جنگ شهری در این کشور پرداخت و از جمله گفت: ”سوریه استان سی و پنجم و یک استان استراتژیک برای ماست. اگر دشمن به ما هجوم کند و بخواهد سوریه یا خوزستان را بگیرد اولویت با این است که ما سوریه را نگه داریم چون اگر سوریه را نگه داریم می‌توانیم خوزستان را هم پس بگیریم اما اگر سوریه را از دست بدهیم تهران را هم نمی‌توانیم نگه داریم“. 
(سایت حکومتی عصر ایران( 26 بهمن 1391

در رابطه با نقش مستقیم دیکتاتوری آخوندی در سوریه جا دارد تا به گزارش سازمان ملل متحد اشاره کنیم. در این گزارش که بخشی هایی از آن را خبرگزاری رویتر در تاریخ  22 اردیبهشت نقل کرده است، از جمله آمده است: ”کشورهای عضو و رسانه ها کماکان از نقل و انتقال سلاح از ایران به سوریه، غزه، سودان و بحرین خبر می دهند. رژیم ایران از بشار اسد حمایت نظامی می کند و این به خوبی مستند شده است. این جنگ همچنین فرصتهای زیادی برای سپاه پاسداران فراهم کرده تا در سوریه فعالتر باشد».
یقیننا رژیم آخوندی که ”بانکدار تروریسم بین المللی و مادر بنیادگرایی مذهبی“ است هیچ جایگاهی در اتحاد  جامعه جهانی ندارد. بقول خانم رجوی ”در حالیکه مبارزه با داعش مطلقا ضروری است، تلاش برای خنثی کردن آن نهایتا بی نتیجه خواهد بود، مگر آن که این تلاش همراه با خلع ید از رژیم ایران و شبه نظامیان وابسته به آن در عراق باشد“.
23 شهریور 1393