ضحاک ماردوش ام القرای آخوندی برای ادامه بقای حکومت ننگین خویش، بازهم قربانی گرفت. محسن امیراصلانی، زندانی عقیدتی مخالف نظام اعدام شد.
دردانشنامه آزاد درانترنت دررابطه با او میخوانیم:
"محسن امیراصلانی زنجانی (زادهٔ ۱۳۵۶ - درگذشت ۲ مهر ۱۳۹۳ زندان گوهردشت کرج) زندانی عقیدتی بود که به دلیل تفسیر متفاوت از قرآن و اتهام توهین به یونس نبی، به اعدام محکوم و در ۲ مهر در زندان رجاییشهر کرج اعدام شد. این حکم که دو بار لغو شده بود سرانجام با تأیید رئیس قوه قضائیه اجرا شد. پیکر او در آرامگاه «بهشت سکینه» کرج به خانوادهاش تحویل داده شد.[۱] محسن امیراصلانی، ۳۷ ساله، متأهل و دارای یک فرزند ۲ ساله بود".
محسن دارای تحصیلات عالیه در رشته روانشاسی و اهل قلم بود.
کتب منتشره از او در طول زندگی کوتاهش عبارتند از:
رسولان، رستگاران، یاسین، یوسفیه، ملکوت، موسی و خضر،
یاران کهف، طارق- مزامیر، رویا شناسی، داستان پروانه.
از محسن اصلانی نوار کوتاهی با صدای خودش باقی است.
این نوار چند روز قبل از اعدامش در انترنت پخش شده است.
عنوان نوار، آلبوم عکسهای من است.
https://www.youtube.com/watch?v=7ZTALKyJlI0
دراین نوار سیزده دقیقه ای، محسن بخوبی توانسته است جنایات بی کران آخوندهای حاکم را به تصویربکشد. درقسمت تصویر کودکی من عکسهای کودکان کار و لشکر اطفال بی سرپرست را نشانه میرود که بسیار تکاندهنده هستند. سراغ تصویر مادرش را که میگیرد، چهره های وحشتناک خیل مادران زحمتکش در کوره پزخانه ها و نیازمندان درطول صفهای طولانی به نمایش در می آیند.
یاد برادر بزرگتر، محسن را به سمت یاد وخاطره کهکشانی از شهیدان راه آزادی رهنمون میشود.
در نقطه مقابل رنج وشکنح مردم، تصاویر حاکمان براریکه قدرت تکیه زده و در ناز و نعمت غرق شده درمعرض دید بیننده قرارمیگیرد. سپس به سراغ گفتار و کردار بوزینه گان شتافته و با سند و مدرک رسوای خاص و عامشان میکند. به چند نمونه از غرعبلات این دایناسورها نیم نگاهی کافی است:
آخوند قرائتی: افزایش دانشگاه آمار جنایت را در جامعه بالا می برد!
آخوند جنتی: گرما و سرما و گرانی کار خداست. رسانه ها نباید مردم را نسبت به مقامهای جمهوری اسلامی بدبین کنند.
و آنگاه با خودش زمزمه می کند که من کور نبودم تمام این صحنه ها و اشک ها را دیدم. حرفهایتان را شنیدم. به امامتان ایمان نیاوردم!
و در پایان نوار هم نتیجه گیری کرده و پیامش را خطاب به افکار عمومی:
" این آلبوم خاطرات من است. و این سرزمین من وسرزمین توست. و اگر این تصاویر را باور نکردی! این صدای من و این پیام من است. برای تو و هرکس که در این سززمین آزاده است.
هل من ناصر ینصرنی؟
آیا کسی هست که مرا یاری دهد؟ آیا کسی هست که مارا یاری دهد؟!"
هزار و اندی سال پیش در سرزمن کهنسال ایران، بایزید بسطامی، عارف و انسان دوست بزرگ و حتما خصم مرتجعین دوران را، فقیهان خمینی صفت محکومش می کنند.
بایزید گفت:
جرم من چیست؟!
فقیهان گفتند:
تو کافری!
بایزید خندید و گفت:
خوبا شهری که کافرش من باشم!
ملایان خونریز حاکم بر ولایت ما برای برون رفت از بحرانهای لاعلاج و ادامه بقای نکبت بارشان سی و اندی سال است که جنایت می کنند.
محسن اصلانی ها که زاده همین نظامند برغم اینهمه کشتار، رو در روی جلادان عمامه بسر منکر امام دجالان می شوند!
مبارز زندانی ارژنگ داوودی در پاسخ شکنجه گری که برای درهم شکستنش خود را داعشی معرفی می کند برمی آشوبد وتشرمیزند شمایان ابوداعش هستید ولی هیچ غلطلی نتوانستید ونمیتوانید بکنید!
قهرمان مجاهد خلق غلامرضا خسروی در لحظه برسردارشدنش شعار میدهد: مرگ بر اصل ولایت فقیه، درود بررجوی!
خواهر محسن امیر اصلانی در صفحه ی فیسبوکی خود ضمن تشکر از
ایران بخاطر پیامهایشان اظهار داشت: ملت
از یکایک شما دوستان عزیز که صمیمانه همراهمان بودید سپاسگزارم،،،
تسلیت نگویید که من به داشتن برادری همچون محسن مفتخرم،،.
تبریک دارد خواهر شجاع مردی بودن!
بکوری چشم ملاهای حاکم، خلق بپاخاسته میهن در زنجیربا واژه ای بنام "تسلیم" هیچ سنخیتی نداشته و ندارند.
انقلابی بزرگ معاصر "چه گوارا "یک بار گفت:
گنجشکی که از مترسک بترسد ازگرسنگی می میرد.
محسن امیر اصلانی در چهارچوب اعتقادات خویش در طول هشت سال زندانی بدون مرخصی، به آخوندها "نه بزرگی" گفت ومجبورشان کرد به یمن ایستادگی براصولش، بردارش کشند. درود و هزاران درود براو باد!
خطاب به ولی فقیه آدم کش از قول پاپلو نرودا باید گفت:
"اگر همه گلها را هم از شاخه بچینید نمی توانید جلوی آمدن بهار را بگیرید!"
محمد قرایی- سوئد
سپتامیر 2014