اُمبلی هم باز غوغا می کند
بار دیگر عقده را وا می کند
تا نگوید خصم، لال است آملی
روی منبر نطق غّرا می کند
سیدعلی را می کند گوستاولوبن
پاچه خواری بهر عاقا می کند
تا به دست آرد دو سهم از پول نفت
خبرگان را بیت عظما می کند
صحبت از علم و علوم حوزه ای
اختراع گاه و بیگا می کند
رهگشایی در علوم هسته ای
حوزه هم با هسته خرما می کند
علم فیزیک و ریاضی بی خیال
حوزه علم تازه پیدا می کند
بر اساس این علوم بی نظیر
لشگری از جن مهیا می کند
ابرهای آسمان را پشت و رو
راهی اعماق دریا می کند
بعد از این دارو نداریم احتیاج
حوزه خود ما را مداوا می کند
از برای هر مرض دارد دعا
روده های بسته را وا می کند
آملی خود کرده گاهی تجربه
گرچه گاهی نیز حاشا می کند
در زمستان توی سرمای سیاه
ورد او تولید گرما می کند
گر دکانش بسته گردد یک زمان
با مکارم بیزنس ها می کند
الغرض این امبلی هم لعبتی ست
گرچه زرت و زرت بیجا می کند
24 مهرماه 1393