بر اساس اخبار منتشر شده تا کنون بیش از 20 زن از شهرهای اصفهان، شیراز، تبریز، کرمانشاه و تهران قربانی اسیدپاشی شده که 15 تن از آنان از شهر اصفهان بوده و یکی از این زنان در اصفهان جان باخته است. برای اکثریت مردم ایران و به ویژه قربانیان جنایتهای بی شمار رژیم ولایت فقیه در 35 سال گذشته جای تردیدی وجود ندارد که این اعمال ننگین و وحشیانه به طور مستقیم از جانب راس حکومت و در این شرایط از بیت سید علی خامنه ای هدایت می شود. گرچه دستگاههای امنیتی ولایت خامنه ای به همراه برخی افراد فرومایه تلاش می کنند تا این گونه رفتار ضد انسانی را به افراد خودسَر و ناشناخته مربوط کنند، اما چه کسی نمی داند که اگر این جنایت به فرد یا افراد خودسَر مربوط می شد، نهادهای ریز و درشت امنیتی رژیم می توانستند در همان ابتدا نه با سه سوت که با یک سوت بساط این افراد به اصطلاح خودسَر را جمع کنند. این وافعیت به اضافه دُم خُروسی که از جیب مُلاها آگاهانه به همگان نشان داده می شود، تردیدی باقی نمی گذارد که این جنایتها سازمانیافته و با هدف مشخص و از طریق بیت ولی فقیه هدایت می شود. یادآوری سخنان آخوند تبهکار، سید یوسف طباطبایی نژاد، در مقام امام جمعه اصفهان و نماینده مجلس خبرگان که در آذر سال 1390 گفت «مساله حجاب دیگر از حد تذکر گذشته است و برای مقابله با بدحجابی باید چوب تر را بالا برد و از نیروی قهریه استفاده کرد»، به اضافه هزاران اظهار نظر گُماشتگان ولی فقیه در مورد حجاب، همراه با طرح قانونی مجلس ارتجاع در مورد «حمایت از آمران به معروف و ناهیان از منکر » که در حقیقت بیان قانونی اقدامات جنایتکارانه تاکنونی باندهای وابسته به بیت خامنه ای است، آدرس مکان ساخت و توریع چوبهای تَر را مشخص می کند.
در حالی که اُرگانهای امنیتی و انتظامی ولایت خامنه ای با عاملان جنایت اسید پاشی مثل یک معادله ده مجهولی برخورد می کنند، همین نهادهای سرکوبی با بگیر و ببَند جولان قدرقدرتی می دهند و براساس شیوه ولی فقیه ای دشمن خارجی را به میان می آورند.
روز 27 مهر پاسدار سردار غلامرضا سلیمانی، سرکرده سپاه صاحبالزمان در استان اصفهان از «کشف و انهدام گروه سازمانیافته ضد اخلاقی در شبکه های مجازی» در اصفهان خبر داد و اعلام کرد که «این افراد که با سرویسهای جاسوسی هم در ارتباط بودند، توسط عناصر اطلاعات سپاه اصفهان دستگیر شدند و به اعمال مجرمانه خود اعتراف کردند.». (سایت خودنویس)
عصر روز چهارشنبه 30 مهر، پاسدار حسین ذوالفقاری، معاون امنیتی و انتظامی وزیر کشور گفت: «با توجه به مجموع بررسیهای فنی و اطلاعاتی انجام شده تا این لحظه به طور قطع اعلام می کنیم که این اقدامات سازمانیافته و کار گروهی نبوده است و تحقیقات نشان می دهد که این اسیدپاشیها توسط یک نفر انجام شده است.». (مهر)
همین پاسدار سرکوبگر، در مورد حرکت اعتراضی مردم اصفهان با زبان تهدید و به سیاق همه ماموران سرکوبی گفت: «عده معدودی که بنا داشتند تجمع را به سمت و سوی دیگری هدایت کنند شناسایی شده اند و به آنها تذکرات لازم داده می شود که اقدامات آنها دور از چشم نیروهای امنیتی و قضایی نیست.». (همان جا)
بر اساس همین خط و نشان کشیدن پاسدار ذوالفقاری معلوم می شود که هدف از سفر وی به اصفهان نه کشف ابعاد جنایت، که دادن «تذکرات لازم» [بخوانید تهدید به دستگیری] به قربانیان و معترضان بوده است.
در مورد چرایی حساس شدن امنیتیهای ولایت خامنه ای به تظاهرات روز چهارشنبه در اصفهان و تهران، باید فیلمهایی که تاکنون از این واکنش گسترده منتشر شده را دید و به شعارهای مردم توجه کرد.
«اسیدپاشی جنایت، قانونگذار حمایت»، «ننگ ماست، ننگ ماست مجلس شورای ما»، «امر به معروف با اسید نمی خواهیم»، «وزیر اطلاعات، خجالت خجالت»، «نیروی انتظامی: خجالت خجالت»، «نیروی انتطامی چشم خواهرم کو؟»، «مرگ بر داعشیهای ایران»، «امنیت آزادی حق مسلم ماست»، «ای کمتر از داعشی، اسید به ما می پاشی»، «اسید پاش مزدوره ، امنیت از ما دوره »، «زاینده رود خشک شده ، اسید پاشی مد شده »، «ای خواهر قربانی در قلب ما میمانی»، «با حجاب بی حجاب، اسیدپاشی نمیخوایم»، «صدا سیما بی غیرت، حمایت حمایت»، «دادستان حیا کن، صندلی تو رها کن»، «حجاب به زور نمیشه، ایران عراق نمیشه»، «این سکوت، حمایت از داعش است»، «سهیلای بیگناه، حمایتت میکنیم» و......
در این شعارها مردم تنفر و انزجار خود را از مجلس ارتجاع و قانون جدید آن، وزیر اطلاعات، دادستان رژیم (اژه ای)، نیروی انتظامی و داعش که اشاره در لفافه به خامنه ای است، بیان می کنند. برای ولایت خامنه ای همین شعارها ایجاد وحشت می کند و برای همین فضای جامعه را هرچه بیشتر امنیتی می کنند. به گمان من اسید پاشی هم تدبیری برای بستن فضای جامعه و مهار خشم و نفرت مردم از رژیم است.
برگرفته از ایران نبرد