اما انگار این همه ابزارهای آنتیک و تجربیات آزموده شده از انواع آزار های ضد بشری روی نسل های پیشین بجا مانده از زمان شاهان ایران کافی نبود که انواع مدرن آنرا از شرکتهای مولتی نشنال هم وارد کردند. اما اینها هم نتوانست نظام مندرس وافکار مادون بشری رژیم را نجات دهد. ملای ژنده پوشی که خودرا در لباس قبایل بادیه نشین با چند من ریش و پشم بذک کرده و خود را در جایگاه "روحانی" نه جسمانی قالب کرده از مردم متمدن ایران زمین که هر دانش اموز آن مدرس چند حوزه جهل و جنایت است. طلب پرستش دارد خود را نشانه خدا " آیت الله" ومردم را صغیر میداند.
نباید توهم داشت که این زورگوئی های بزدلانه نسبت به زنان ناشی از کم آوردن نرم افزار در ملاخانه های قرون وسطائی رژیم است. درست است که این همان فلاکت فقر ایدولژیکی ارتجاع منحط ولایت فقیه است که میخواهد مردم را به زور سرنیزه راهی "بهشت" کند اما روی دیگر این زورگوئی ها، نشان از مقاومت قهرمانانه دختران و زنان اشرف نشان بلاد ایران از همه اقشار اجتماعی است که نمیخواهند این پدیده شوم خرافات که اشکال زورچپانی آن به وضوح در قرآن هم محکوم شده تن به ذلت قشری دایناسور مادون تمدن انسانی دهند.
عناصر و عمله ارتجاع با چنین کارهای مافوق تصور انسانی که دست هرچه داعشی را از پشت بسته است از طرفی همبستگی جهانی را با مقاومت مشروع برانداز و ساختار شکن مردم ایران مستحکمتر میکند. واز طرف دیگر سیاست های حیله گرانه ملای بنفش پوش فری روحانی "اعتدال جو" را نقش بر آب میکند.
برای روشنفکرانی که خطوط تبلیغاتی رژیم را در رسانه های داخلی و جبهه مماشات مانیتور میکنند نباید چندان شگفت انگیز باشد که رژیم همواره اخبار هولناک را در رسانه ها با جنایتی بس هولناکتر میپوشاند. جنگ شیمیائی با زنان بیدفاع اصفهان در موازات همگون سازی خطوط ارتجاعی باصطلاح حجاب اجباری یا بعبارت دیگر داعشی کردن ایران پیش میبرد. وقتی اسید پاشی در اصفهان با مقاومت مردم و محکومیت جهانی مواجه شد این رژیم برای کمرنگ کردن آن ریحانه جباری که یکی از همین اسید پاشهای آینده حکومتی را بسزای اعمال خود رسانده بود بدار آویخت تا به قول رژیم کسی به "ساحت جانیان وزارت اطلاعات" چپ نگاه نکند و هم پوششی خبری باشد برای حملات شیمیائی در شهرهای ایران.
این جنایات هولناک رژیم درسال 93 بر سیمای زنان بی دفاع در اصفهان یاد آور قیام مردم اصفهان علیه تعرض جانیان تجاوزگر تیمورلنگ علیه زنان این شهر در سالهای هجوم او به این شهر بود که مردم با چنگ و دندان صدها تن از جانیان اورا از پای در آوردند.
محکوم کردن این رژیم بطور سنتی توسط دولتهای غربی که سالهاست ادامه دارد با همنشینی های اشرافی در کنار میز مذاکرات و گرفتن عکسهای یادگاری همآهنگی ندارد. محکومیت باید همراه با مجازاتهای مادی باشد تا رژیم هرگز بخاطر عواقب آن جرات دست زدن به چنین جنایاتی نداشته باشد. مردم ایران این نشست و بر خاستهای "متمدنانه" و ذلیلانه را بر نمی تابند و آنرا بیشتر نیاز تبلیغااتی انتخاباتی خود این گروه 5+1 و منافع خود آنها میدانند تا کمک به جنبش آزادیخواهی و دموکراسی در ایران. محکوم کردنهای توخالی مشوقی برای جنبش آزادیخواهی زنان نخواهد بود فقط یاس و دلسردی را برای نیروی تغییر و ساختار شکن ببار میآورد.
خلاصی از دست سلاحهای اتمی و شیمیائی و تروریسم رژیم که اکنون به وضوح نشان داد که از کاربرد آن ابائی ندارد، قطع مذاکرات اتمی و تخته کردن مراکز تروریسم رژیم در خارج از کشور به نام سفارت ها و کاردار است. برقرار کردن روابط دیپلماتیک با اپوزسیون دموکراتیک شورای ملی مقاومت ایران راه را برای برچیدن بساط ظلم و جنایت ملایان هموار میکند.
در غیر اینصورت ادامه این روند "هم جنگ و هم ننگ را" در پیش رو خواهید داشت. امید واریم کاربرد سلاح شیمیائی علیه زنان از طرف رژیم پای روسیه را درمیانجیگری ایران و آمریکا مثل سوریه باز نکند تا سلاحهای شیمیائی این بار از ایران به سوریه برگردد و بجای آن زنان ایران وجه المصالحه قرار گیرند.