سرود نور می خوانی
خورشید لبخند می زند
و در امتداد یک صبح بارانی
باغی می شوی
لبریز از گل سرخ
شب از ستاره پر می شود
ماه در برکه می رقصد
و تو با تکّه تکّه های نور
کاخی برپا می کنی
و کوخ نشینان را به ضیافت
فرا می خوانی
تاریخ دگرگون می شود.
شب از تو عبور می کند
و تو در صبح خویش باقی می مانی
سرود نور می خوانی
خورشید لبخند می زند
و در امتداد یک صبح بارانی
باغی می شوی
لبریز از گل سرخ
شب از ستاره پر می شود
ماه در برکه می رقصد
و تو با تکّه تکّه های نور
کاخی برپا می کنی
و کوخ نشینان را به ضیافت
فرا می خوانی
تاریخ دگرگون می شود.