موسوی از نشانههای رو به زوال رفتن مشروعیت نظام حاکم را استفاده از قوه قهریه علیه مردم ذکر کرد و گفت: نظامها معمولا نیروهای سخت افزاری (نیرویهای انتظامی و نظامی و امنیتی ) را در نهایت برای حفظ خود به هر قیمت بکار خود میگیرند اما این در کشور ما اتفاق افتاد و این جای تامل و توجه بسیار دارد.
موسوی تصریح کرد که دروغ در «همه سطوح حاکمیت و تبلیغات جریان دارد».
موسوی رژیم حاکم را متهم کرد که کشور را به شیوه «پادگانی» اداره میکند و برای نمونه گفت: برخورد عجیب اخیر با مردمی است که برای حفظ محیط زیست دریاچه ارومیه رفته بودند نیز نشانه دیگری است از همین روند. یا پادگانی کردن بهشت زهرا در روز ۱۲ فروردین. آیا همه مسائل را با امنیتی و پادگانی کردن میتوان حل کرد؟ نظام را میخواهند با حاکمیت یک فرقه اداره کنند که نمیشود.
موسوی ناکارآمدی حاکمیت را از جمله دلایل پافشاری اش بر مخالفت با جریان حاکم برشمرد و گفت: حقیقت این است که اگر حاکمیت میتوانست یک کارآمدی نسبی در اداره امور داشته باشد با هر تخلف انتخاباتی تمکین می کردم و مسائل و مشکلات کشور به سمت حل شدن میرفت اما ما این را هم نداریم و به طور اشاره دولت در انجام یک پروژه عسلویه درمانده است یا در سیاست خارجی هر روز مشکل پیش میآید و وضع بحرانیتر میشود. روند طی شد پیرامون پرونده هستهای در یکسال گذشته بهترین شاهد مثال در این باره است.
میرحسین موسوی در سخنان خود بار دیگر بر اجرای اصول «فراموش شده» قانون اساسی تاکید کرد و گفت: اجرای بدون تنازل قانون اساسی را به عنوان خواسته و محور اصلی جنبش سبز می دانم و باید در این باره کالبد شکافی بیشتری در ادبیات جنبش انجام گیرد.
موسوی از طرفداران خود خواست که کارها را سازمانیافته تر از گذشته پیش ببرند و گفت: ما باید ایدههای روشنی را مطرح و بازتعریف کنیم و برای گسترش دادن آنها مقاومت و استواری داشته باشیم و راههایی را پیدا کنیم که بتوانیم سازمانیافتهتر از گذشته کارها را به پیش ببریم. به نظام و حاکمیت باید گفت کم هزینهترین راه در اداره کشور آزادی فعالیت تشکلها، رسانهها، نهادهای صنفی و مدنی است و نه تقابل و مقابله با آنها.
موسوی بار دیگر امید خود را به قانون اساسی ولایت فقیه و دلبستگی اش به نظام ولایت فقیه را تکرار کرد و گفت: برداشت و امید من این است که جریانحاکم به اجرای قانون اساسی و همه اصول آن برگردند و فضای امنیتی و نظامی را کنار گذارند و فضا را باز کنند ولی اگر این راه رفته نشود مجبوریم بایستیم چون ما نظام و کشور و انقلاب را دوست داریم.
موسوی با اشاره به استمرار آدمکشی در نظام گفت: من میپرسم اگر اول انقلاب به نیروهای مذهبی گفته میشد که حاضرید حاکم شوید و آدم بکشید، هیچکس این را قبول نمیکرد بنابراین ما نمیتوانیم نسبت به این وضعیت بیتفاوت باشیم.
موسوی در سخنان خود به موقعیت زندانیان سیاسی در جامعه و اقبال مردم از آنان پرداخت و گفت: الان شما می بینید زندانیها قهرمان مردم شدهاند و چه استقبالی از آنها میشود و این نشانه بیاثری اینگونه کارها در مقابله با جنبش و خواست مردم است.»