از همان ابتدا که این موضوع، به عنوان یک اهرم فشار به منظور وادار کردن رژیم حاکم بر ایران برای پیوستن، محترم شمردن و التزام به قطعنامهها و قراردادها بینالمللی، ازسوی مقاومت ایران مطرح شد، موج مخالفت اضداد در تمامی سطوح، از محافل سیاسی داخلی و خارجی گرفته تا صاحبان سرمایه و سوداگران مالی، اغاز شد و با انچه در توان داشتند علیه سیاست اعمال تحریمها تلاش کردند تا به هر شکل ممکن از تصویب و اعمال انها جلوگیری کنند.
یکی از اصلی ترین و البته "ظریفترین" ریسمانی که اینگونه محافل بدان اویزان شدند و میشوند، البته به همان شیوه معمول "از در پشتی وارد شدن"، همانا ریسمان "زیان مردم" از اعمال تحریمهای اقتصادی است. انها برای اثبات نظریه خود اسمان و ریسمان را به هم میبافتند و نتیجه گیری میکردند که «دیکتاتورها از این گونه اقدامها زیانی نخواهند کرد». (1)
البته که این مجامع و محافل از نمونههای تاریخی برای اثبات نظریههای خودپردازشان سود برده وعمداً و به نوعی یکسویه بخش متقابل اینگونه استدلالها را فراموش میکنند.
پوشیده نیست که یکی، و شاید هم اصلیترین، هدف اصلی رژیم ملاها از مذاکرات هستهای رفع کامل تحریمهای اعمال شده از سوی امریکا و سازمان ملل است. ولی فقیه رژیم نیز بارها در موضعگیرهای خود از مذاکرات در جهت رفع تحریمها دفاع کرده است، اگر چه با شیادی خاص اخوندی سعی میدارد تا تقصیر شکست مذاکرات را به گردن غرب بیاندازد و میگوید که در مورد رفع تحریمها از سوی غرب خوشبین نیست. (2)
جای تردیدی نیست که رژیم اخوندی شدیدا از اعمال تحریمهای اقتصادی رنج میبرد، زنگ خطر را برایشان به صدا دراورده و حلقه دار را به دورگردنش به مرور سفت ترمیکند. به همین دلیل، و از انجائی که ماهیتاً نمیتواند به خواستهای بینالمللی در زمینه های مورد اختلاف پاسخ دهد، سعی دارد با همان روشهای شناخته شده خودش یعنی شیادی، شانتاژ و تروریسم به اهداف خود نایل آید و در این مسیر از بلندگوهای همصدا نیز بهره میبرد.
اینک، پس از شکست اخیر جامعه جهانی در توافق برای حل موضوع تلاش ایران برای بدست اورده سلاح هستهای و تمدید مذاکرات به مدت هفت ماه دیگر، بحثهای مربوط به تحریمها مجدداً به موضوع روز مبدل شده است.
هنوز حاکمین شیاد در تهران و لابی ها و نوچههای آنها از یک سو و صاحبان سرمایه نیز از سوی دیگر، شیادانه تلاش دارند تا با مظلوم نمائی برای مردم ایران اشک تمساح بریزند و انها را قربانی اصلی اعمال تحریمها جلوه دهند. (3)
اما اکنون بیش از یکسال از انچه که به "توافق موقت ژنو بر روی برنامه هستهای ایران" برای «رسیدن به یک راهحل جامع بلندمدت و مورد توافق طرفین» و با هدف «تضمیننمودن صلحآمیزبودن برنامه هستهای ایران» میان ایران و گروه ۱+۵، امریکا، شوروی، چین، و سه کشور اروپا یعنی انگلیس، فرانسه و المان میگذرد. یکی از مفاد این برنامه به اصطلاح "اقدام مشترک»، آزادسازی مرحله به مرحله مبلغی حدود 7 میلیارد دلار از پولهای بلوکه شده حاصل از فروش نفت ایران در بانکهای خارجی، در برابر کاهش گام به گام فعالیتهای هستهای رژیم حاکم بر ایران بود، که پرداخت این مبالغ ماهیانه انجام شد. (4)
از دیگر مفاد این قراداد رفع تحریم از بعضی از بخشهای صنعتی و خدماتی از جمله رفع تحریمهای اعمال شده بر«طلا و فلزهای گرانبها،صنایع پتروشیمی، صنایع خودروسازی... و همچنین تسهیلاتی در جهت افزایش صادرات محصولات نفتی و پتروشیمی صورت گرفت. این اقدامات در نتیجه سبب افزایش حجم معادلات بازرگانی ایران با دیگر کشورها وهمچنین افزایش بهای ارز ایران در مقابل ارزهای خارجی شد وبه ثبات نسبی ان انجامید.
حال سوال اینست که ایا اینگونه رفع و یا تسهیل در تحریمها به سود مردم ایران بوده و منافعی را نصیب انها کرده است؟ مروری به تحولات یکسال اخیر نشان میدهد که امید همه انهائی که منتظر تاثیر مثبتی بر زندگی روزمره و وضعیت اسفبار معیشت مردم بودند، به ناامیدی مبدل شده.
پاسخ مردم به این سوال نیز منفی است و این سوال را مطرح میکنند که «این پولها به کجا میروند و میگویند؛علیرغم اینکه میلیاردها تومان ازبابت تسهیل و رفع تحریمها هر ماهه به رژیم پرداخت شد ولی هیچ خیری از ان به ما نرسیده است. ما نمیدانیم این پولها، به کجا میروند، و بعد پاسخ را خود به درستی میدهند؛«خوب معلومه، اخوندها کیسه های خودشان را پر میکنند».
واقیعت اینست که به شهادت تاریخ اعمال تحریمها علیه رژیمهای دیکتاتور در مسیر خود تاثیرات منفی نیز بر معیشت مردم خواهد داشت. اما درمورد ایران، تحریمها به همراه سوءمدیریت حاکمین، فساد مالی نجومی، رشوه خواری، دزدیهای هنگفت توسط مقامهای رژیم و عدم وجود یک سیستم اقتصادی مبتنی بر پایه های علمی موجود و عدم نظارت دولت، طبقه متوسط را به سمت فقر سوق داده است. بر اساس امارهای منتشر شده از سوی مجامع بینالمللی حدود 40% از مردم ایران در زیر مرز فقر به سر میبرند، البته این ارقام بر اساس اطلاعات موجود از انچه که بنده ان را "فقر باز" نامگذاری میکنم منتشر شده، و گرنه با احتساب "فقر پنهان" این میزان بسیار بالاتر است. (5)
رفع و تسهیل تحریمها بدون تردید تاثیر روانی و اقتصادی مثبتی بر رژیم ملاها گذاشته است ؟ ولی ایا چیزی از ان عاید مردم عادی هم میشود؟ اگر نه پس این پولها به کچا میروند.
در سیستم رایج حکومت ارتجاعی ایران چهار نهاد اصلی از تسهیلات و رفع تحریمها سود میبرند; مجتمعهای نظامی-صنعتی، نهاد رهبری، سپاه پاسداران، دولت و مقامهای بالای حکومتی.
برای مثال سپاه پاسداران صاحب بخش قابل توجهی از سهام همان صنایعی است که مشمول رفع تحریمها شده است. این نهاد از جمله مالکیت صنایع پتروشیمی زاکرس، 40%(6) از صنایع پتروشیمی پارس، بخشی از مجتمع صنعتی اراک، 25% از سهام پتروشیمی کرمانشاه و 19 درصد از سهام شرکت پتروشیمی را داراست. این نهاد همچنین 81.18(7) درصد از شرکت غول اسای "سرمایه گذاری و خدماتی بازرگانی غدیر" را صاحب میباشد. به همین دلیل میگوئیم برنده اصلی تسهیل و رفع تحریمها مردم ایران بلکه مقامهای بالای این نهاد سرکوب است که ارزش سهام های انها در پی توافقنامه 24 اکتبر 2013 به شکل سرساماوری افزایش یافته است.
این پدیده "انحصار" مشمول بخشهای دیگر اقتصاد ایران نیز میشود.
سیستم اقتصادی ایران سیستمی بسته است که ولی فقیه رژیم و سپاه پاسداران بیشترین سهام و حداکثر کنترل را در همه زمینه های اقتصادی از جمله در نهادهای مالی و بانکها، حمل و نقل، صنایع خودروسازی ، معادن و گاز ونفت را به خود اختصاص داده است. در نتیجه منافع تسهیل تحریمها از این نوع فقط به جیب حاکمان ریخته میشوند و مردم از ان بهره ای نخواهند برد.
غارت بیتالمال توسط مقامها و سرکرده های رژیم از طریق دزدیهای نجومی و اختلاسهای میلیاردی(8) بخش دیگر از روند حاکم بر سیستم اقتصادی رژیم است. تقریبا هر روزه خبر جدیدی از دزدیهای کلان مقامها (9) و سرکردگان رژیم افشا میشود. این موضوع تا جائی بالا گرفته به قول معروف صدای، "حاجی" اخوند کلاش و همدست وشریک غارتگران بیتالمال، حسن روحانی را نیز در اورده است.
وی در سخنانی در روز دانشجو در توصیف دامنه فساد در دستگاههای حکومتی گفت «قبلاً به فساد می گفتند “زیرمیزی”، اما، الان شده است “رومیزی”(10) و همین تحول گویای این واقعیت است که قبح فساد در کشور ریخته است». این به بیان دیگر یعنی اعتراف به نهادینه شدن چپاول وغارت دارائی های مردم به صورت اشکار در سیستم اقتصادی کشور.
در مورد هزینههای سرسام اور و هنگفتی که صرف دستگاه سرکوب، صدور تروریسم و هزینه هائی که در مسیر تلاش برای بدست اوردن سلاح اتمی میشود نیاز به توضیحی نیست، تنها به این بسنده میکنیم که در شرایطی که به قول مقامهای رژیم فقر و فلاکت درصد اعظم مردم ایران را فرا گرفته و به قول "مشاور ولی فقیه رژیم" علی اکبر ولایتی، فقط در "تهران بیش از 5 میلیون (11) نفراز نبود بیمارستان های مجهز رنج می برند"، بودجه دستگاه سرکوب رژیم در لایحه 2014 ارائه شده از سوی اخوند روحانی به میزان 32 درصد، یعنی«هفت هزار میلیارد تومان» افزایش مییابد.
با این تفاصیل، به مبلغان و هواداران تسهیلات و رفع تحریمهای بینالمللی علیه رژیم باید گفت که اگر واقعا در پی خدمت مردم ایران هستید و ریگی به کفش ندارید، روشهای بهتری موجود است.
اگر، همچنانکه شخص رئیس جمهور امریکا، اقای بارک اوباما گفت « اعمال تحریهای اقتصادی(12) سبب شد تا رژیم اخوندی بر سر میز مذاکرات هستهای بیاید، پس ادامه و افزایش تحریمهای هدفمند علیه انها، اولین گام در خدمت به منافع مردم ایران است.
10 دسامبر 2014
منابع:
(1) رادیو ازادی؛ http://da.azadiradio.org/content/article/26720787.html
(2) خبرگزاری فارس؛ http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13920812000942
(3) تلوزیون سوئد؛ http://www.svt.se/nyheter/varlden/hoppas-pa-lattade-sanktioner-mot-iran
(4) خبرگزاری حکومتی فارس؛ http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13930902000549
(5) یونیسف؛ http://www.unicef.org/infobycountry/iran_statistics.html
(6)ایران فوکوس؛ http://www.iranfocus.com/en/index.php?option=com_content&view=article&id=20355:irgcs-dominance-over-irans-politics-and-economy--part-1&catid=29&Itemid=121
(7) بنیان دفاع از دموکراسی؛ http://defenddemocracy.org/media-hit/the-geneva-joint-plan-of-action-and-irans-petrochemical-sector/
(8)رادیو فردا؛http://www.radiofarda.com/content /f2_iran_embezzlement_boroojerdi_bighash_mps_involved_lies_judiciary/24394743.html
(9) رادیو فردا؛ http://www.radiofarda.com/content/o2-iran-corruption-new-case/26729172.html
(10)ایسنا؛
(11)خبر اونلاین؛ http://www.radiofarda.com/content/o2-iran-corruption-new-case/26729172.html
(12)ای بی سی