ایروین کاتلرـ مجازات ایران: اگر نه الان، پس کی؟

مجازات ایران: اگر نه الان، پس کی؟


ایروین کاتلر( وزیر دادگستری کانادا)

(نقل از روزنامه نشنال پست)


ایران احمدی نژاد – من عامدانه این اصطلاح را به کار می برم که روشن کنم صحبتم راجع به مردم ایران نیست – به عنوان یک خطر حاضر و روشن برای صلح و امنیت جهانی و ثبات خاورمیانه و به طور فزاینده ای برای شهروندان خودش ظاهر شده است.

ما در ایران احمدی نژاد ترکیب مسموم چهار تهدید را می بینیم: سلاحهای هسته ای، تحریک به نسل کشی، حمایت دولتی از تروریسم بین المللی، و خطر حمله مستمر به حقوق شهروندان خودش.

ایران وارد یک دور گسترش یابنده قابل توجه غنی سازی اورانیوم، برای توانایی سلاح هسته ای، شده است. تنها در سال گذشته – سال گفتگوی اوباما – ایران توانایی های غنی سازی با درجه بالاتر را تقویت کرده، تکنولوژی موشکهای دوربرد را آزمایش کرده و شروع به ساخت سانتریفوژهای بیشتر کرده است.

ضمن مقابله با خواست جامعه جهانی در مورد توقف برنامه هسته ای، رهبر عالی علی خامنه ای و احمدی نژاد فراخوانهای نفرت آور برای نابودی اسراییل را تجدید کردند در حالی که اولی گفت "انشاالله نابودی آن قطعی است"  و دومی تهدید کرد "یکبار و برای همیشه تکلیف اسراییل را یکسره می کند".

نقض شدید حقوق بشر در داخل – که بعد از انتخابات قلابی 12 جون 2009 نقاب از چهره اش برداشته شد – از آن زمان با بازداشتها، دستگیریها، ضرب و شتمها، شکنجه، آدمربایی، ناپدید شدنها و امثال آن و همگی با دادگاههای نمایشی استالینیستی و اعترافهای اجباری تشدید شده است. 

ایران تا همین الان جنایت تحریک به نسل کشی را که بر طبق کنوانسیون نسل کشی و قانون بین المللی ممنوع است انجام داده است. به عنوان وزیر دادگستری و دادستان کل کانادا من رواندایی ها را به خاطر تحریک محاکمه کردم. بنابراین می توانم بگویم که حجم تحریک ها در ایران احمدی نژاد با تحریک دولتی به نفرت قبل از نسل کشی 1994 رواندا موازی است.

کسی که بر برنامه تسلیحاتی و اتمی نظارت می کند احمدی وحیدی را منصوب کرده که انترپل حکم بازداشتش را به خاطر نقشش در طراحی و اجرای بزرگترین حمله تروریستی در آرژانتین بعد از جنگ جهانی دوم – بمب گذاری مرکز یهودیان آمیا – در دست دارد.

سوال این است : چه باید کرد؟
در حالی که من از سال مذاکره اوباما حمایت کردم، مهلت پایان سال 2009 برای قبول ایران تمام شده است. دست دراز شده اوباما با مشت گره کرده روبرو شد.
آنچه که حالا لازم است، همانطور که اوباما اخیرا پذیرفت، مجموعه ای از مجازاتهای جامع، دقیق، و با عواقب است.

در اعمال این مجازاتها، اگرچه تمرکز روی تهدید هسته ای قابل درک و ضروری است نباید سه تهدید دیگر که در بالا توضیح داده شد کم بها داده شود.

مجازاتها باید شامل هدف قرار دادن سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و هر کس با آن معامله می کند، هدف قرار دادن بنزین و سایر واردات تصفیه شده نفتی که به ایران فروخته می شود (پاشنه آشیل اقتصادی رژیم) از جمله صنایع کشتیرانی و بیمه که چنین معاملاتی را تسهیل می کنند، محدود کردن سرمایه گذاری در بخش انرژی ایران، نظارت و اجرای تحریم تسلیحاتی، هدف قرار دادن بانک مرکزی ایران مرکز اعصاب صنعت بانکی، مجازات شرکتهایی که به سرکوب داخلی در ایران کمک می کنند، و ندادن اجازه ترخیص به صنعت حمل و نقل ایران، باشد.

در مورد نقض حقوق بشر ایران، دولتها باید به طور منظم محکومیت علنی اعمال رهبری ایران را نشان دهند، حمایت معنوی و دیپلماتیک برای جنبش دمکراتیک ایران بکنند.

محدودیتهای مسافرتی روی مقامات ایرانی که در سرکوب نقش دارند بگذارند، این موضوع را در دستور کار بین المللی در همه ملاقاتهای دو جانبه یا چند جانبه با ایران قرار دهند، ایران را در مقابل شورای حقوق بشر ملل متحد مسئول بشمارند ( بطور ناباورانه ای، حتی یک قطعنامه محکومیت علیه ایران تصویب نشده است) و فعالیت کنند که اطمینان یابند این ماه ایران در رای گیری برای عضویت شورا انتخاب نمی شود.

در مورد تحریک به نسل کشی، کشورهای امضا کننده کنوانسیون نسل کشی نظیر کانادا و امریکا باید موضوع تحریک ایران را به شورای امنیت ملل متحد برای بحث و حسابرسی ارجاع دهند – یک راه حل متوسط که متاسفانه هنوز صورت نگرفته است.

زمان آن فرارسیده است – در واقع گذشته است – که زنگ خطرها و بیدارباشها را برای جامعه بین المللی به صدا در آوریم. سکوت یک انتخاب نیست.

---
ایروین کاتلر، نماینده پارلمان کانادا و مشاور ویژه حقوق بشر بین المللی و عدالت برای حزب لیبرال است. او استاد حقوق دانشگاه مک گیل و وزیر سابق دادگستری و دادستان سابق کل کاناداست.