محمد اقبال: در بازار مکاره «خودفروشی»

موضعگیری «سخنگوی مجاهدین درباره تهدیدهای دائمی رژیم منفور آخوندی علیه جان و امنیت مجاهدان اشرفی در لیبرتی و همچنین روضه خوانیهای تکراری سازمان ملل و برخی مقامات آمریکایی مبنی بر این‌که خطر داعش هم افزوده شده و آنها نمی‌توانند نیروی آمریکایی یا کلاه آبی به حفاظت لیبرتی اختصاص بدهند» به تاریخ 4 دی 1393 (26 دسامبر 2014) آنقدر واضح و گویا است که هیچ شرح و توضیحی نیاز ندارد. خلاصه کلام این که این سخنگو خاطرنشان ساخته بود: «دولت آمریکا اگر دست در دست خلیفه ارتجاع در تهران ندارد سلاحهای حفاظت انفرادی مجاهدین را، ، به آنها بازگرداند تا ببینیم چه کسی جرأت حمله به لیبرتی خواهد داشت». متن کامل این موضعگیری را می توانید در این لینک ببینید:
http://www.hambastegimeli.com/home/گزیده-اخبار/54652-موضعگیری-سخنگوی-مجاهدین
تمامی راه حلهای جایگزین و هم چنین اقداماتی که قبلا باید اتخاذ می شد و نشد نیز در این موضعگیری ذکر شده است.

رژیم آخوندی که به خوبی معنا و مفهوم این موضع گیری را که همانگونه که شرحش خواهد رفت در راستای بالاترین منافع ساکنان لیبرتی و حفاظت و نیز باز اسکان آنها در کشورهای غربی است، درک می کند، تا 12 روز خفقان گرفت و جرأت هیچ اظهار نظری پیدا نکرد.
در این فاصله البته و با ترس و وحشت تمام و بازهم البته بدون کمترین اشاره یی به اظهارات سخنگو، خبرگزاری فارس ارگان سپاه پاسداران جهل و جنایت سوزش شدید ولی فقیه را برملا کرده و با انتشار خبری به نقل از «مؤسسه راهبردی دیده بان» تیتر زد که: «چرا منافقین اصرار دارند در عراق بمانند؟» و به این ترتیب خواسته یا ناخواسته دست تمامی کمپینهای کذایی را رو کرد.

http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13931006000830

اما خامنه ای نهایتا نتوانست گزش خود را از این موضعگیری که معنا و مفهوم آن در عالم سیاست کاملا واضح و بی چون و چرا است و آنها که «باید» خوب می فهمند موضوع از چه قرار است، پنهان کند و در تاریخ 26 دی ماه، سایتها و روزنامه های زنجیره یی رژیم و وزارت اطلاعاتش از جمله «تسنیم»، «نسیم»، خبرگزاری دانشجو، سایت خبری مرصاد 67، باشگاه خبرنگاران، راج کاویسم، نایاب نیوز، سردبیر (روزنامه خراسان)، شهید نیوز و انبوه سایتهای دیگر رژیم یک خبر کلیشه یی این وزارت خانه با عنوان «گروهک تروریستی منافقین خواستار بازگرداندن سلاح های خود شد» به نقل از سایت معلوم الحال «هابیلیان» (قربانیان ترور) را درج کردند.

http://www.tasnimnews.com/Home/Single/610438
http://nasimonline.ir/detail/News/967820/204
http://www.oxinnews.com/khabar/news-1066090.html
http://mersad67.ir/?p=657
http://www.yjc.ir/fa/news/5092320/گروهک-تروریستی-منافقین-خواستار-بازگرداندن-سلاح‌های-خود-شد
http://rajavism.com/?p=5653
http://www.nayabnews.com/fa/News/سیاسی/کلی/12723943/گروهک-تروریستی-منافقین-خواستار-بازگرداندن-سلاح‌های-خود-شد!/
http://www.sardabir.com/websearch/43668.html
http://www.ghatreh.com/news/nn24234153/nn24234153/گروهک-تروریستی-منافقین-خواستار-بازگرداندن-سلاح-های-خود
اصل خبر در سایت هابیلیان
http://www.habilian.ir/fa/اخبار-سیاسی/گروهک-تروریستی-منافقین-خواستار-بازگرداندن-سلاح-های-خود-شد.html


حرف رژیم این بود: «به گزارش پایگاه اطلاع رسانی هابیلیان(خانواده شهدای ترور کشور) گروهک تروریستی منافقین به بهانه محافظت از اعضایش در کمپ لیبرتی، خواستار بازگردادن سلاح هایشان از سوی آمریکا شد. سخنگوی این گروهک تروریستی در آخرین اظهار نظر خود، به بهانه بی توجهی آمریکا در محافظت از اعضای این گروهک که در کمپ لیبرتی در حومه بغداد به سر می برند، با لحنی طلب کارانه خواستار مسلح کردن اعضای این گروهک به سلاح های سبک برای محافظت شخصی و همچنین تجهیز این گروهک به دوشیکا و ضد هوایی برای حملات هوایی احتمالی شد. گروهک تروریستی منافقین پس از اشغال عراق از سوی آمریکا در سال ۲۰۰۳ از سوی ارتش ایالات متحده خلع سلاح شد. این گروهک تروریستی پس از تحویل سلاح هایشان تلاش داشتند تا خود را به عنوان یک گروه اپوزیسیون صلح طلب و ضد خشونت علیه جمهوری اسلامی معرفی نمایند».
در آخرین پاراگراف کلیشه یی فوق، همه تعارفات کنار گذاشته شده و عمق ترس و وحشت رژیم، به روشنی بیان شده است: «اما به نظر می رسد خوی خشونت طلبی و فعالیت های تروریستی آنچنان با تار و پود این گروهک عجین شده است که پس از ۱۱ سال مجدد ماهیت واقعی خود را با درخواست مسلح شدنشان به نمایش گذاشته اند».
در این فاصله اما تا خط برخورد وزارت با اظهارات سخنگو در بیاید، عوامل نشان دار و بی نام و نشان اطلاعات آخوندی در خارجه بیکار ننشسته و به طور پراکنده به لجن پراکنی های معمول پرداخته بودند.
اما وقتی خط مشخص شد، عوامل اصلی از جمله حیوان لیبرتی - ماماچه پلیدک - همان ناخواهر من عاطفه اقبال و پس از او قهرمان حیدری (با نام عوضی حنیف حیدر نژاد) و سایر گاو و گوساله های اطلاعاتی (با پوزش از این حیوانات زبان بسته) و همچنین قربانعلی حسین نژاد و سایرین نیز متعاقبا و متواترا وارد صحنه شده و هرکس به فراخور حالش به میل کردن فضولات اطلاعات مشغول شده کمبود مطالب ایران اینترلینک اطلاعات آخوندی را تأمین و وجوه مختلف ترس و وحشت رژیم را به خوبی توضیح دادند.
خلاصه حرف این مزدوران و فضولات خواران که به اشکال مختلف تکرار کرده اند، این است: «سلاح به چه کاری می آید؟».
همانگونه که گفتم، مزدوران و فضولات خواران اطلاعات آخوندی و خود رژیم خوب می دانند که ورود به این موضوع از سر نامبردگان زیاد است. موضوع به سادگی بحث مشخص «درمان»، و «باز اسکان» و «حفاظت» و مقولات و نیازمندیهای بسیار اولیه هر انسانی است. اتفاقا در این یادداشت همین بحث را باز خواهم کرد.
ساکنان فعلی لیبرتی، از اشرف بر اساس قولها و تعهدات و توافقات متقابل سازمان ملل و ایالات متحده آمریکا و دولت عراق فیمابین آنها و بین آنها و ساکنان، اشرف را بر خلاف میل خود ترک کرده و به لیبرتی رفتند. قرار بود ظرف مدت کوتاهی کلیه ساکنان به کشورهای اروپایی و آمریکا نقل مکان داده شوند. هیچ یک از طرفهای بالا به هیچیک از توافقات و تعهدات خود عمل نکردند،
تمامی شواهد و مدارک موجود که بخشی از آنها منتشر شده و بخش بیشتر آنها هر زمان که به صلاح باشد حتما منتشر خواهد شد، و البته که اعضای شورای ملی مقاومت در جریان عمده آنها قرار دارند و مطلع هستند، نشان می دهد که تک به تک افرادی که از لیبرتی به اروپا منقل شده اند با تلاشهای دیپلوماتیک، سیاسی و تأمین هزینه از سوی خود مجاهدین خلق منتقل شده اند. به جز چند نفری که تعدادشان اندک است و همچون  قربانعلی حسین نژاد دست به خیانت زده و از طریق هتل مهاجر و انجمن نجاست و اطلاعات آخوندی به اروپا آورده شده اند، حتی یک نفر نیز از هیچ طریق دیگری امکان بازاسکان در اروپا پیدا نکرده است.
کمپینهای کذایی وزارت اطلاعات که یکی از آنها را به نام همان حیوان لیبرتی -ماماچه پلیدک- ثبت کرده است، نه تنها یک نفر را جابجا نکرده و هیچ کمکی به باز اسکان نکرده اند که هیچ، در این مسیر تا آنجا که توانسته اند سنگ اندازی کرده و اتفاقا چوب لای چرخ مقوله باز اسکان گذاشته اند و دستشان تا مرفق آلوده به جنایتهایی است که از سوی اطلاعات آخوندی و عواملش در عراق علیه ساکنان لیبرتی صورت گرفته و می گیرد.
البته برعکس آنچه رژیم وانمود می کند لجن پراکنی های صدر تا ذیل این وحوش دقیقا بخاطر این است که خوب می دانند که اظهارات سخنگو در رابطه با حفاظت و باز اسکان مجاهدان لیبرتی مؤثرترین موضعگیری است. ولی واقعیت این است که رژیم و دم ودنبالچه هایش تسلیم یا کشتار مجاهدین را می خواهند و می دانند که  برای نیرو و جنبش و رزمندگانی که هرگز به رژیم  تسلیم نخواهند شد و هرگز حاضر نیستند از آرمان و مواضعشان که  رهایی  خلق و میهن و تنها راه آن یعنی  سرنگونی رژیم ضدبشری و استقرار آزادی و حاکمیت مردمی است، دست بردارند، انتظار این که در برابر فشارها و وحشیگریها و خطرات این مسیر ، دست بالا کنند و در برابر دشمن زانو بزنند و ذلیلانه خود را با منویات دشمن پلید تطبیق بدهند تا در ازای آن به زندگی و آسایش فردی خود برسند، چیزی جز خوابهای پنبه دانه و آرزوهای به گور سپردنی جلادان حاکم و کاسه لیسانش نیست و ارزانی خیل وادادگانی است که خود را به این رژیم فروخته و کارشان تحت عنوان دلسوزی برای مجاهدین و اظهار شیفتگی برای باز اسکان آنان، فقط تیز کردن تیغ جلاد برگردن مجاهدان، این گردان گردنفراز و تسلیم ناپذیر، است .. در حالی که مجاهدان آزادی که هستی شان را نثار آزادی خلق و میهن کرده اند، هیچ گاه  مقهور شرایط و توطئه ها و جنابات دشمن نمی شوند ،  در عین حال که در همین چند سال اخیر با توجه به تغییر و تحولات در عراق و منطقه، هیچ امکان و راه حل و هیچ گزینه یی که متضمن تسلیم در برابر رژیم نباشد را در رابطه با باز اسکان  رد نکرده اند، و هر پیشرفتی در این زمینه هم اساسا مرهون رنج و تلاش و پرداختهای همه هزینه ها در تمام زمینه ها توسط خود مجاهدین بوده است.
حتما که در فرصتی در آینده راجع به تک به تک افراد و گروههای منتقل شده و کشورهایی که آنها را پذیرفته اند و پروسه این پذیرش و هزینه های صرف شده توسط مجاهدین، کتابها باید نوشته شود. اگر روزی شرایط سیاسی و امنیتی و به طور خاص شرایط حفاظت و امنیت ساکنان لیبرتی این امکان را فراهم آورد و مقاومت این امکان را داشته باشد که به دور از هرگونه دست بستگی و سوء استفاده از سوی دشمنان و محذوری، جزء به جزء آن چه را که در پروسه بازاسکان صورت گرفته توضیح دهد، آنگاه خواهیم دید که صفحات نامه های نگاشته شده تا همین حالا از چند ده هزار گذشته است، و چند هزار ساعت ملاقات در سطوح دولتی و پارلمانی و سیاسی و مقامات عالیرتبه در آمریکا و اروپا انجام گرفته است و چه میزان از انرژی مقاومت اصولا در مسیر همین بازاسکان صرف شده است؟. علاوه بر این خواهیم دید که چه پروژه هایی درست در مرحله گل دادن و به ثمر نشستن با دخالت رژیم و مماشات گران متوقف شده اند و باز به طور خاص خواهیم دید چه پروژه هایی اتفاقا به خاطر دخالت امثال ماماچگان پلیدک و حیوانات لیبرتی و کمپینهای کذایی به بن بست کشیده شده و در نتیجه ساکنان لیبرتی از باز اسکان محروم شده و بیشتر در معرض کشتار از سوی رژیم قرار گرفته اند.
خوب اکنون سخنگوی مجاهدین حرف بسیار ساده و قابل فهمی می زند و بهترین راه حل را پیش رو می گذارد: تعهدات را که نقض کرده اید، 17500 تی وال حفاظتی را که برنمی گردانید، کلاه و جلیقه های حفاظتی را که متعلق به خود مجاهدین است نمی گذارید از اشرف منتقل کنند، حتی کیسه شن و یک موبایل و یک کامپیوتر هم که اجازه ورود به لیبرتی ندارند، از مانیتورهای یونامی در لیبرتی هم که خبری نیست، کمیساریای پناهندگان که از ترس رژیم جرأت ندارد اعلام کند لیبرتی کمپ پناهندگی است و ... ، خوب سلاح شخصی متعلق به خود این افراد را به آنان بازگردانید تا امکان دفاع از خود را داشته باشند. کجای این حرف ایراد دارد؟
آیا اگر کسی به راستی به دنبال باز اسکان ساکنان در کشورهای غربی باشد، این موضعگیری در جهت و به نفع بازاسکان است یا علیه آن؟ رژیم پلید حاکم بر میهنمان که خوب موضوع را درک کرده و چون قصد قتل عام بلااستثنای تمامی ساکنان لیبرتی را دارد و خوب درک می کند که این موضعگیری اتفاقا درست در مسیر حفاظت و بازاسکان ساکنان لیبرتی است، به همین دلیل سراپا به وحشت افتاده و بلافاصله فریاد برمی آورد که «خوی خشونت طلبی و فعالیت های تروریستی آنچنان با تار و پود این گروهک عجین شده است که پس از ۱۱ سال مجدد ماهیت واقعی خود را با درخواست مسلح شدنشان به نمایش گذاشته اند».
در واقع هرکسی که از ته قلب خواستار امنیت و حفاظت ساکنان لیبرتی تا زمان انتقال باشد، باید با تمام وجود از این اظهارات سخنگو استقبال کند، چرا که حتی اگر به فرض محال ده روز دیگر همه ساکنان لیبرتی به اروپا یا آمریکا منتقل شوند، بر اساس کدام قانون و کدام ارزش اخلاقی باید در برابر تهاجمات دشمن پلید بی دفاع بمانند؟ آیا هرکس که با این امر به هر دلیلی مخالفت می کند، جز همدستی با آخوندهای حاکم و هموار کردن راه و جاده کشتار ساکنان بی دفاع لیبرتی کار دیگری صورت می دهد؟ آخر مگر انتقال به خارج از عراق و اروپا و آمریکا با چه هدفی انجام می شود؟ مگر به هدف حفاظت از جان ساکنان نیست، مگر عنوان نمی شود که عراق امن نیست، خطر فلان و فلان گروه وجود دارد و «خطر داعش هم افزوده شده»، خوب پس باید چارهیی اندیشید.
انتقال و باز اسکان که اکنون و بعد از این همه مدت به گفته معاون وزیر امور خارجه آمریکا صرفا شامل 20 درصد افراد شده است. یعنی از فوریه 2012 که اولین گروه از اشرف به زندان لیبرتی رفت، تا فوریه 2015 که که چند روز دیگر می شود سه سال تمام، یک پنجم ساکنان بازاسکان شده اند. خوب با یک حساب سرانگشتی می توان نتیجه گرفت که تا انتقال آخرین نفر از ساکنان لیبرتی هنوز باید 12 سال دیگر صبر کرد. در این دوازده سال جویندگان راه حلهای اطلاعات آخوندی پیشنهادشان این است که مجاهدین به جای سلاح روی انتقال متمرکز شوند. سفسطه را می نگرید؟ اگر ریگی به کفششان نیست چه تعارضی دارد؟ نه برای 12 سال، که برای حتی دو روز. مگر اصل حفاظت نیست؟ مگر اصولا انتقال برای حفاظت انجام نمی شود؟ آیا اگر به راستی به فکر جان ساکنان لیبرتی هستیم مگر نه این است که باید حتی یک ثانیه هم آنها را بدون دفاع رها نکنیم.
به همین دلیل است که باز تکرار می کنم: رژیم پلید آخوندی به خوبی درک می کند که عالیترین منافع حفاظتی و حتی منافع باز اسکان در همین موضعگیری سخنگوی مجاهدین خوابیده است، اما چون هدفش کشتاری مشابه کشتار دهم شهریور 92 – اول سپتامبر 2013 – است، این را درست در نقطه مقابل اهدافش می بیند. آخرین اخبار رسیده از زندان لیبرتی نیز حکایت از «تحرکات و اقدامات بسیار مشکوک علیه کمپ لیبرتی» دارد آن هم «در شرایطی که مداخلات رژیم ایران در عراق، روز به روز افزایش می یابد و شبه نظامیان تروریست وابسته به این رژیم، شناسایی و تدارک برای حمله به لیبرتی را تشدید کرده اند».
پس رژیمی که با تمام توان به دنبال تکرار کشتار اول سپتامبر 2013 اشرف در لیبرتی است و اگر دستش به این نرسد، می خواهد با محاصره غذایی و دارویی ساکنان را به قتل برساند و یا تا آنجا که می تواند در مسیر جابجایی و باز اسکان ساکنان سنگ اندازی و مانع تراشی کند، به خوبی و بهتر از هرکس دیگر پیام این موضعگیری را درک می کند. در نتیجه عربده کشی خود و مزدوران پلیدش شروع می شود و فضولات خواران و ماماچگان پلیدک و حیوانات لیبرتی هم «از زاویه های مختلف» عربده کشی را ادامه داده به توجیه مواضع جلادان حاکم بر ایران می پردازند. بخشی از این یاوه ها را که همگی در سایتهای مختلف و زنجیره یی اطلاعات آخوندی نیز درج شده است، در لینکهای زیر می توانید ببینید.
نادر نادری: «سلاح را برای چه کاری و برای چه کسی می خواهی؟»

http://iran-interlink.org/wordpressfa/?p=15642
حیوان لیبرتی – ماماچه پلیدک (عاطفه اقبال): «ناتوانان را باید از عراق منتقل کرد؟ یا مسلح!؟ ناتوانان و بیماران نیاز به درمان دارند یا سلاح؟»
http://campaignliberty3.blogspot.fr/2015/01/blog-post.html
 قربانعلی حسین نژاد: «درخواست مضحک برگرداندن ده در صد سلاح زمینه سازی برای کشتار ساکنان لیبرتی».
حنیف حیدرنژاد (قهرمان حیدری): « مسئولیت مسعود رجوی در حفظ جان ساکنین کمپ لیبرتی در عراق»
http://www.hanifhidarnejad.com/Hidarnejad/index.php?option=com_content&task=view&id=11707&Itemid=247
محمد ب: « ادعای خنده دار یک سخنگوی مجاهدین»
http://bandrajavi.blogfa.com/post/380

این مزدوران کار را به آنجا می رسانند که اموال ساکنان اشرف، که بر اساس اسناد امضا شده از سوی مقامات آمریکایی و سازمان ملل و دولت عراق ارزش آنها به  600 میلیون  دلار بالغ می شود را «آهن پاره» می نامند. در حالی که به خوبی واقفند که دینار به دینار و دلار به دلار این اموال برای بازاسکان، دارو و درمان ساکنان و در راستای حفاظت آنان در برابر رژیم پلید آخوندی هزینه خواهد شد. شاید بسیاری ندانند که مبالغی که بعضا از سوی سازمان ملل اعلام می شود که برای کمک به هزینه بازاسکان ساکنان لیبرتی هزینه شده یا وعده آن داده می شود، یا غیر واقعی هستند یا تماما صرف هزینه های پرسنل سازمان ملل و کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل که در این کادر مشغول به کار هستند، می شود و همه هزینه های ساکنان و درمان آنان و هزینه انتقال آنان حتی هزینه های هنگفت درمانی آنان در آلبانی نیز ریز به ریز از سوی مجاهدین پرداخت می شود و البته که اسناد و مدارک آن ریز به ریز موجود است. در چنین شرایطی طرح بحث «چانه زدن بر سر مشتی آهن پاره» آیا جز به معنی هموار کردن مسیر کشتار ساکنان لیبرتی و محروم کردن آنان از تأمین هزینه های هنگفت دارو و انتقال است؟
پس بیایید باور نکنیم که کسی بیشتر از خود اعضا و یاران و حامیان و هواداران این مقاومت برای ساکنان لیبرتی دل بسوزاند. اینها چیزی نیستند جز مشتی مزدور که دربازار مکاره «خود فروشی» به دنبال مشتری می گردند.
پاریس - 23 ژانویه 2015