مقاومت ایران خستگیناپذیر همچنان وجدانهای بیدار بشریت را به این حقیقت معطوف میدارد که تا وقتیکه با مسئله ترور و تروریزم برخورد ریشهای وعلّی نشود مشکلی از مشکلات امنیتی جهانی حل نخواهد شد. این مقاومت به آن مسئولین امنیتی کشورهای جهان هشدار میدهد که رژیم تروریستی مسلح به سلاح اتمی دیگر قابلکنترل نخواهد بود و مماشات با این رژیم جفای به همه مردم دنیا است.
یعنی باید سؤال کرد که آیا چالشهای امنیتی موجود در غرب، پدیدهای خلقالساعه است، یا اینکه از زمانی که یک رژیم بنیادگرا اجازه مییابد که ارزشهای دموکراتیک را به بازی بگیرد و برای نویسندگان و روشنفکران و دگر اندیشان حتی در آنطرف بهاصطلاح آبها!! و یا خارج از مرزهای تعریفشده خود، حکم مرگ صادر کند و جهت تحقق امور تروریستی خود جوایز میلیونی هم قرار بدهد طبعاً معنی و مفهومی جز مصلوب شدن آزادی و امنیت عموی در همهجای جهان در هرزمان و در هر مکان ندارد.
تروریزم متمرکزشده در یک سیستم دولتی است که میتواند با امکانات بیحدوحصر دولتی از چنان پیچیدگی و اکتیویتهای برخوردار باشد که حتی بهراحتی کنفرانسی به اهمیت کنفرانس امنیتی جهانی مونیخ را نیز تحت تأثیر قرار دهد. وگرنه چطور میتوان حضور محمدجواد ظریف وزیر خارجه دولت صادرکننده ترور و تروریزم را در این کنفراس توجیه کرد. وزیر خارجه دولت تروریستیای که بازوهای اختاپوسی آن در کشورهای منطقه آتشبیار همه نابسامانیها و خونریزیها و بیخانمانیهای مردم محروم و مظلوم منطقه است!!! اجازه مییابد با نشستن در کنار مهمترین شخصیتها و مسئولین امنیتی اروپا! جدی بودن اهداف و خط و مشیهای این کنفرانس را نیز به چالش بکشد. حضور دیپلومات تروریستها در کنار شخصیتهای مسئول امنیتی کشورهای دنیا پیامی جز توجیه دخالتهای تروریستی خود در اقصی نقاط جهان، چیز دیگری در برندارد!! و علاوه بر آن عامل یک نوع القای پوشالی بودن چنین کنفرانسهایی به افکار عمومی جهان است!!؟
تاریخ مقاومت شجاع و بینظیر مردم ایران نشان داده است که همیشه علیرغم سرکوبهای وحشیانه این رژیم، بدون هیچگونه محافظهکاری و تردیدی، استراتژی مبتنی بر تروریزم و جایگاه پدرخواندگی این نظام ضد بشری را در نزد افکار عمومی مردم دنیا افشا نموده است. مریم رجوی با چه درجه از مسئولیت انسانی و انقلابی در فاصلهای نهچندان دورتر از مونیخ محل تجمع و گرد همآیی مسئولان امنیتی دنیا!!، در کنفرانس پاریس فریاد میزند:
رژیم ولایتفقیه، سرچشمه و تغذیهکننده اصلی تروریسم و بنیادگرایی در منطقه است. مهمترین و اولین قدم ضروری برای مقابله با افراطیگری تحت نام اسلام خلع ید از این رژیم بهویژه در عراق و سوریه است. هرگونه شرکت دادن رژیم در ائتلاف علیه داعش صدبار خطرناکتر از هر نوع بنیادگرایی اسلامی تحت عنوان شیعه و سنی است و باعث گسترش و تعمیق فاجعه کنونی است
درکنفرانس پاریس اغلب سخنوران هشدارمیدهند که جهان دیگر نباید از در مماشات با آخوندهای تروریست اجازه صدور بنیادگرایی خود را بدهد. آنها در سخنرانیهای خود از هزاران هزار شهدا و قربانیان این رژیم شاهد مثال میآورند از تنهای شکنجهشده و سرهای هرروز بردار شده سخن میگویند. از قبرهای ویرانشده شهدا و زجر و درد قربانیان اسیدپاشی سخن میگویند و از کشتار اشرف و لیبرتی مثالها میآورند. آنها از دنیایی از فریب و دغلکاریهای این رژیم پرده برمیدارند و از مسئولین امنیت دنیا میخواهند که بیش از این آلت فعل این پدرخواندگان بنیادگرایی و ترور نشوند.
ترحم بر پلنگ تیزدندان .................... جفاکاری بود بر گوسفندان
خانم رجوی این فریاد رسای مردم ایران بااحساسی عمیق از مسئولیت و تعهد در قبال انسان و حقوق انسانی و بشری میگوید؛
علیرغم وحشیانهترین سرکوبها که در جهان امروز کمتر نظیر دارد مردم ایران هیچگاه تسلیم رژیم آخوندها نشدهاند. استراتژی رژیم آخوندها بر سربرنامه اتمی و صدور تروریزم و بنیادگرایی شکستخورده، نارضایتی اجتماعی و مقاومت سازمانیافته، آخوندها را به بنبست کشانده است.
شخصیتهای حامی مقاومت مردمی ایران در کنفرانس پاریس همچنین هشدار میدهند که دخالتهای این رژیم در سوریه و لبنان و عراق و یمن مرزهای جدیدی از فاجعه انسانی را در منطقه رقمزده است. چشمپوشی بر این جنایات و فریب آخوندها را خوردن و دخالت دادن بیشتر آنها در مسائل منطقه جز اضافه کردن بر میزان رنج و درد مردم منطقه و ایجاد نارضایتیهای عمیق و نابسامانیهای آن نتیجه دیگری در برندارد. آنها خواهان ارجاع پرونده ۳۶ سال جنایات رژیم آخوندها بهویژه در اشرف و قتلعام زندانیان سیاسی در سال ۶۷ به شورای امنیت ملل متحد و دادگاه بینالمللی جنایی شدند. آنها همچنین از جامعه جهانی خواهان تحریمهای همهجانبه بیشتر تا از پای درآمدن این رژیم منحوس شدند و از مسئولان کشورهای جهان خواستند که برای کوتاه کردن دست مأموران و مزدوران و تروریستهای این رژیم بنیادگرا از امکانات جهانی، آنها را از سازمانهای بینالمللی اخراج کنند؛ و شورای ملی مقاومت را بهعنوان جایگزین دموکراتیک این رژیم و دولت موقت برآمده از آن برای انتقال حاکمیت به مردم ایران به رسمیت بشناسد.