فلور صدودی: ادای احترام به یار استوار اشرفیان، هنرمند ارزنده آندرانیک

دیشب تصویری از آقای آندرانیک در فیس بوک دیدم و پیامی که خطاب به رزمندگان لیبرتی داده بودند را خواندم. آندرانیک نوشته بود: ”خدا شاهد است از اول ورودم به بیمارستان، با تمام احساسم به فکر اشرفی های لیبرتی بودم و به همسرم آیدا گفتم که اینجا این همه امکانات هست در حالیکه خواهران و برادران بیمارم در لیبرتی در شرایط محاصره قرار دارند و نمیدانم چطور باید معالجه شوند؟“ از آقای آندرانیک عزیزمان جز این انتظار نمی رفت که گرچه در بستر بیماری هستند اما دلشان بیاد یاران ما و بخصوص بیماران شهر لیبرتی است که اگر چه در شرایط بسیار سختی هستند اما با روحیه ای شاد و سرفراز ایستاده اند.

همینجا دلم میخواهد خطاب به ایشان بگویم: آقای آندرانیک عزیز، ضمن آرزوی سلامتی برای شما هنرمند گرانقدر چقدر خوشحالم که هنرمند ارزنده ای چون شما این همه سال را با احترام در کنار مقاومت ایران و دلاوران سرفراز آن در شهر اشرف و لیبرتی بودید و هستید. دیشب با خود میگفتم اگر شما در این مقاومت نبودید حتما چند آهنگ زیبا با تنظیم زیباتر و با صدای چند هنرمند از شما در خاطره ها ثبت میشد، اما امروز که همراه این مقاومت با شکوه هستید نام شما و تصویر شما برای همیشه بعنوان یک هنرمند متعهد به مردم ایران آنهم در چنین دورانی از سیاهی و پلیدی رژیم ضد بشر و ضد هنر آخوندی از جایگاه والایی در قلب عاشقان آزادی ایران برخوردار است.
در این روزها که همزمان با سالگرد ربودن انقلاب مردم ایران دگر بار تصاویر و فیلمها و صحبتهای خمینی را مشاهده میکنم و سالیان گذشته را مرور میکنم میبینم که این رژیم چه بلایی را بر سر مردم آورده است و مماشاتگران غرب چگونه بخاطر منافع خود مهر سکوت بر لب زده و از چنین رژیمی پشتیبانی میکنند.
از طرف مقابل می بینم این مقاومت با چه بردباری و قدرتی در چندین جبهه داخلی و خارجی برای رهایی مردم از چنگال این رژیم پلید جنگیده است. می بینم در سالیان گذشته مستمر شاهد وقایعی از یک طرف غمگنانه و از طرف دیگر سرفرازانه بوده ایم.
اما دوران این رژیم دیگر بسر آمده و تفسیرهای جدیدی را در باره این رژیم ددمنش میشنویم. آری بالاخره ناگزیر به اعتراف به این حقیقت شده اند که در رژیم آخوندی رفرمی پدیدار نمیشود و کلید نیرنگ آخوند روحانی هم دری را نمیگشاید.
این روزها بسیاری از مفسران اذعان می کنند که دیگر امیدی به این رژیم نیست و آخوندها باید بروند. بنا براین امیدوارم غرب مماشاتگر هم پس از پنجاه سال اشتباه که قیمتش را مردم و مقاومت مردم ایران پرداخته اند از اشتباهاتش دست بردارد و برای جبران خطاهایش مسئولیت بپذیرد. در مقابل آنچه قابل تحسین است راه و رسم مقاومت ایران است که ثابت کرده تنها این مقاومت بود که از بدو روی کار آمدن خمینی در مقابلش ایستاد و همچنان این مقاومت است که به بهای جان عزیزانش درخت با شکوه مقاومت را آبیاری کرده و میکند.
آقای آندرانیک عزیز میدانم که رژیم آخوند ها با چه ترفندهایی از حملات جنایتکارانه به اشرف و لیبرتی تا تو‌طئه های وزارت اطلاعاتش در خارج از کشور تلاش کرده و میکند که به این مقاومت ضربه بزند. اما دیشب که نوشته شما را خواندم غرق خوشحالی شدم و با خود گفتم باید از رهبران این مقاومت متشکر بود که با ایمان به آزادی مردم ایران، برای گرد هم آوردن شریف ترین نیروهای آزادیخواه و میهن پرست برای مقابله با این رژیم ددمنش، از چه بزرگواری و دید وسیع میهنی برخوردار هستند در حالیکه همه میدانیم بیشترین زحمات و جانفشانی ها از طرف خود دلاوران آزادی و همانا مجاهدین خلق است.
 باور کنید که عماد جان هم با اعتقاد صددرصد به این مردم دوستی و تعهد سیاسی به آزادی ایرانیان در داخل بود که پیوسته به همراهی با این مقاومت افتخار میکرد و من هم این افتخار را دارم که در کنار این مقاومت انجام وظیفه میکنم و امروز پس از وقایع سی و شش ساله غرق سرورم که راه درست مبارزه را درپیش گرفتیم و در کنار مقاومت سازمانیافته ای هستیم که امیدی بسیار ارزشمند برای مردم ایران است و کارنامه درخشانش باعث شده که هزاران هزار آزادیخواه از سراسر جهان به حمایتش برخیزند.
با هزاران درود به رهبران این مقاومت که باعث سرفرازی این مقاومت بوده اند و باهزاران درود به دلاوران شهر لیبرتی که ایستاده اند و جانانه ایستاده اند،
و هزاران درود بر همه یاران مقاومت در سراسر جهان که همیشه و همه جا حضوری پررنگ دارند.
به امید پیروزی،
فلور رام
17 فوریه 2015