باد بهاری وزید، از طَرَف مرغزار
باز به گردون رسید، ناله هر مرغ (=پرنده)زار
سرو شد افراخته، کار چمن ساخته
نعرهزنان فاخته، بر سر بید و چنار
گل به چمن در بَرست، ماه مگر یا خور (=خورشید)ست
سرو به رقص اندرست، بر طرَف جویبار...
شیوه نرگس ببین، نزد بنفشه نشین
سوسن رعنا گزین، زرد شقایق بیار
خیز و غنیمت شمار، جنبش باد رَبیع (=بهار)
ناله موزون مرغ (=پرنده)، بوی خوش لالهزار...
برگ درختان سبز در نظر هوشیار
هر ورقش دفتری است، معرفت کردگار
وقت بهارست خیز، تا به تماشا رویم
تکیه بر ایّام نیست، تا دگر آید بهار