حضور تاریخی مریم قهرمان به عنوان رییس جمهور برگزیده مقاومت ایران در پاریس، دامنه آگاهی بخشی را تا سطح جهان وسعت داد. کافی ست به استناد اسناد و مدارک تا کنون موجود رژیم و ایادی و مزدوران آن مراجعه کنیم تا بفهمیم نقش دورانساز مریم قهرمان تا چه اندازه برای آنان عذاب دهنده و تعقیب کننده بوده و هست. بی تردید نسل های آینده به دور از حب و بغض ها، تعصبات و جانبداری های خاص سیاسی، با یک دید آزاد بازشناخت و پژوهشگرانه؛ بهتر از ما پی به قهرمانان ملی ایران مریم و مسعود و سرداران جانباز اشرفی، آحاد مجاهدین خلق و شورای ملی مقاومت و هواداران وفادار آنان پی خواهند برد. حضور فعالانه مریم در محافل و مجامع بین المللی و اجتماعات کوچک و بزرگ او متشکل از نمایندگان خلق های جهان به ویژه دنیای عرب، نقش بسیار ارزنده یی را ایفا کرده است که انعکاس آن را امروز در جوامع و دولت های عربی به وضوح می بینیم. بگذار مشتی خرمگس بی اعتبار و مزاحم و مخل رهایی ملت ایران از بند، با واژگان به صد و هزار حیله و ترفند عوامفریبانه متوسل و پای این کوه سترگ مقاومت، وز وز کنند. تاریخ ایران همراه با حاکمیت مستبدان، همواره از این جنس وز وز کنان داشته است. امروز قورباغه های وزارتی در سراشیب آب گندیده جرأت نمی کنند که به صراحت ابوعظما بخوانند ولی در دستگاهی که کوک کرده و می خوانند، ما جلز و ولز «عظما» ی قزمیت قافیه باخته را بخوبی می شنویم. این خرمگس ها از ریز و حقیرترین تا به ظاهر درشت ترینشان از وکیل باشی و حکیم باشی گرفته تا شاطرباشی و دیگر مصادیق عینی وزارتی، خس و خاشاک راه ناهموارند و راه رسیدن به آزادی هیچگاه هموار و بی خس و خاشاک نبوده است. داغ دل که سوزان و سوزان تر شود، طرف دیگر خود را هم نمی بیند. با توسل به کلمات می خواهد خود و اربابانش را باد خنک بزند، به رهبر قهرمان مقاومت ایران مسعود که سال ها با نامش پشت تریبون ها کف بر لب می آورد، عنوان «رهبر عقیدتی» می دهد. همه می دانند که این عنوان فقط ویژه مجاهدین خلق است و عنوانی صرفا درون سازمانی. باید از این آغاچه پرسید که: آیا گاهی از زبان مسئولی یا مجاهدی در نشست های شورا شنیده یی که بگوید مسعود رهبر عقیدتی؟ گاهی در اجتماعات چنین عنوانی را شنیده یی که فکر می کنی نکته با مزه یی! پیدا کرده یی و مرتب آن را با همپالگی های دیگرت غرغره می کنی. مریم و مسعود، قهرمانان مسلم این دوران از هر جهت خاص و استثنایی هستند. اگر دیگری را سراغ دارید (البته جز خودتان که بر همه مسلم است) نام ببرید تا ما نیز قدر او را بجا آوریم. و اگر می گویید که این دوران خالی از شیردلان و قهرمانان است، مسلم بدانید که به ایران و ایرانی توهین کرده اید. مردم ایران جز مشتی تن پرور لش سیر یا چلشته خور سفره رژیم، یک روز آرام و بی دغدغه و ترس از انواع مزاحم؛ بخود ندیده و نمی بینند. ما به دلیل وطن پرستی ست که سقوط این رژیم ارتجاعی فاشیستی را خواهانیم. ما برای تضعیف این جنایتکاران محیل بازیگر، شادمانه کف می زنیم، همچنانکه مخالفان واقعی هیتلر برای هر روز سراشیبی سقوطش کف می زدند. امروز با وقیحان خودفروخته یی روبرو هستیم که به بهانه میهن پرستی هم از بمب اتم رژیم دفاع می کنند و هم به دولت هایی که از پی سال ها تحمل، برخاسته اند تا جلو تجاوزات این فاشیست ها را سد کنند؛ حمله می نمایند. در فرهنگ سیاسی، کار عمده وابستگان و مزدوران چنین است. ما نه ضد عرب هستیم و نه عاشق عرب. بشردوستیم و می خواهیم خانه خود را یعنی ایران را بسازیم. نه مزاحم دیگران شویم و نه مزاحمت احتمالی دیگران را برتابیم. همزیستی مسالمت آمیز در صلح و امنیت و احترام متقابل، هدف ماست. تاریخ به ما آموخته است که توسعه طلبی زیر هر پوش و عنوان و دستاویزی، عاقبتی شوم به دنبال دارد که متأسفانه شومی آن دامن مردم را خواه نا خواه خواهد گرفت. ما بی هیچ پروا و ملاحظه یی، قهرمانان و فداکاران ایران زمین را می ستاییم که کاملا در شرایط ویژه امروز امری لازم است. به رجز خوانان نیز کمترین اعتنایی نخواهیم داشت.
زنده باد قهرمانان ملی ایران، مسعود و مریم و یکایک مجاهدین خلق.