مهرداد هرسینی:‌ آری به مریم رجوی، نه به خلیفه ارتجاع

شنبه گذشته تاریخی ترین و بی سابقه ترین گردهمایی ایرانیان، با حضور فعال و پرشور یاران و اعضاء خانواده بزرگ مقاومت ایران و تمامی آنانیکه برای دمکراسی، حقوق بشر، کرامت انسانی و رهایی از بنیادگرایی هار مذهبی و بویژه خلیفه ارتجاع حاکم برمیهنمان دلبسته اند، با پیروزی درپاریس برگزار شد.

ایرانیان، صرفنظر از هرقوم و ملیتی و گذشته از هر دین و آئین و  مرام و عقیده و مسلکی  متحدا به مریم رجوی و آرمانهای انسانی او، به دیدگاه های ارزشمند و جهانشمول وی و همچنین به برنامه ده ماده ای مقاومت ایران برای فردای ایران آزاد آری گفتند و خواهان سرنگونی این رژیم ضد بشری شدند.

همچنین موج خروشان عاشقان آزادی در مراسم بزرگ امسال ایرانیان در ویلپنت پاریس بواقع قابل وصف نیست. سخن از ایرانیان آزاده، اشرف نشانان و حامیان جهانی مقاومت ایران است که مشتاقانه خود را از چهارسوی جهان به پاریس رساندند تا دیگر بار با تمامی ارزشهای مقاومت ایران، با خیل شهدا و زندانیان سیاسی، با یاران بیقرارمان در رزمگاه لیبرتی و با مردم تحت ستم میهنمان تجدید عهد کنند. تجدید عهدی با مریم رجوی برای ایرانی عاری از سلاح اتمی ورساندن پیام تاریخی « نه » به خامنه ای پلید، این خلیفه ارتجاع و آدمخوار و تمامی باندهای اندرونی و بیرونی رژیم و همچنین به سیاست مخربی بنام مماشات.

« شرایط بحرانی رژیم، در شکستهای خامنه‌ای و در تنزل موقعیت او دیده می‌شود. خامنه‌ای در یکپارچه‌سازی هیأت حاکمه رژیمش شکست‌خورده است. تن‌دادن او به روی کار آمدن آخوند روحانی، نمود این شکست است. اما این شکست، در وهلة اول نه به‌خاطر تحریمهای بین‌المللی بود و نه بر اثر بحران اقتصادی، بلکه مهمترین علت، مقاومت و قیام شما مردم ایران بوده است.
حالا ولی فقیه و رئیس‌جمهور رژیم روزانه در حال تیغ‌کشیدن به روی یکدیگرند و این جنگ گرگها، در مرحلة پایانی است. رفسنجانی آشکارا به شورایی‌شدن ولایت‌فقیه فراخوان می‌دهد. در خبرگان ارتجاع، برای اولین بار یک قطب رقیب ولایت فقیه پا گرفته است، باند مدافعان خامنه‌ای به میزان زیادی شقه و تجزیه‌شده است، یعنی محوری که باید رژیم را در تنش و توفان، حفظ کند، خودش لرزان است» (بخش هایی از سخنرانی مریم رجوی 13 خرداد 1394)

همچنین حضور فعال بیش از 600 تن از نمایندگان، سیاستمداران، اندیشمندان و فعالان حقوق بشر از سراسر گیتی در این میتینگ بزرگ که به باور بسیاری از کارشناسان و ناظران مسائل ایران، سنگ بنایی برای تحولی جدی در رابطه با دیکتاتوری مذهبی حاکم بر ایران است، خود مبین آگاهی و بیداری وجدان های انسانی است.  
نمایندگان ملت های جهان متحدا بر دو نکته ی اساسی تاکید نمودند. نخست بر اعتبار سازمان مجاهدین بعنوان یک اپوزیسیون معتبر و سپس به رسمیت شمردن  و مذاکره با شورای ملی مقاومت ایران به مثابه آلترناتیو تاثیرگذار در روند آتی  تحولات ایران.
شرکت گسترده نمایندگان جامعه بین المللی همچنین پاسخ محکمی از سوی جامعه جهانی به یاوه گوئی های رژیم ولایت فقیه در رابطه با مقاومت ایران و بویژه تبلیغات از بام تا شام رژیم مبنی بر «عدم استقبال عموم در داخل و خارج از مجاهدین و شورای ملی مقاومت» می باشد.

در این صحنه پرشکوه جا دارد تا از حضور فعال انسان های شریف و آزاده ازکشورهای اسلامی و عربی و بویژه از خلق مظلوم سوریه نام ببریم که در همبستگی با مردم ایران آن روی دیگر سکه همبستگی خلق های منطقه را به تصویر کشیدند. انسان های دردمند از جور ستم بنیادگرایی هار مذهبی و دیکتاتوری که اکنون این منطقه استراتژیک در جهان را به یمن حمایت های مالی، لجستیک و نظامی ابوداعش حاکم برایران، به خاک خون کشانده است.
آنان در سیمای مقاومت ایران و در اهداف و برنامه های  انسانی و دمکراتیک مجاهدین بدنبال راه حل برون رفتن از این بحران هستند، راه حلی بومی منشعب از 50 سال مبارزات آزادیخواهانه در دو نظام استبدادی و سرکوبگر برای رهایی از جنگ و خون ریزی و برادر کشی.  
نگاهی به صحنه یمن، عراق و بویژه سوریه و بشار اسد، حاکم خون ریز آن، پاسخ به دلائل وجودی این نیاز و همچنین جستجو برای دستیابی به همبستگی خلق ها را بهتر به تصویر می کشد. بقول خانم رجوی: «امیدواریم که خامنه ای در کنار اسد در دادگاه جنایی بین المللی به جرم ارتکاب جنایت در حق 300 هزار تن از فرزندان مردم سوریه، محاکمه شود».

بهرحال با این میتینگ پرشکوه یکبار دیگر حقانیت و محبوبیت مقاومت ایران برای بسیاری به اثبات رسید. همچنین بسیاری از ناباوران دنیای سیاست اکنون به یقین رسیده اند که «ام القرای تروریسم» اکنون در ضعیف ترین و بحرانی ترین دوران حکومت خودکامه خود بسر میبرد. خامنه ای امروز بازنده اصلی این تحولات است و در  بن بستی خود ساخته به لحاظ اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی،  داخلی و بین المللی در تله افتاده است. فضای شدید «امنیتی – نظامی» در کشور، سرکوب خونین حقوق بشر و افزایش اعدام ها در دوران آخوند روحانی به بیش از 1800 اعدام،  شکاف در بالای حاکمیت و عدم مشروعیت در پائین و همچنین وجود مقاومت سازمان یافته و و کار کشته و آماده، به این بن بست ضریب زده است و میدان هرگونه حرکت از ولی فقیه شقه شقه شده را سلب کرده است. دراین کارزار است که چشم انداز پیروزی مقاومت و مردم ایران هرروز شفاف تر و روشن تر از گذشته می شود.
24 خرداد 1394