گاهی انسان به دلیل قرارگرفته و یا شامل شدن در کانون یک مساله از عظمت کاری که در شرف انجام است غافل میشود، واقعیت داستان این است که جنبش آزادیخواهانه مردم ایران تحت رهبری تنها نیروی بازمانده و سرپا، آزادی کشورش ایران را میخواهد، ایران در چنگال خونین ارتجاع هار بهاصطلاح اسلامی و تحت حمایت استعمار، ایران عبور کرده از کمپرادوریسم شاه و گرفتار شیخ،
ایران قرارگرفته دریکی از استراتژیک ترین نقاط خاورمیانه و جهان، ایران صاحب بزرگترین منابع نفت و گاز، ایران هشتادمیلیونی و... و این خواستههای بهحق و بدیهی و «ساده» مردم ایران یکی از همان «بزرگترین گناههای نابخشودنی» هستند که صدواندی سال پیش میرزای مازندرانش را سر بریدند و مجاهدان تبریزش را به گلوله بستند و آزادیخواهانش را کشتار کردند، ایرانی که حکومت ملیاش را با کودتا سرنگون کردند و مبارزانش را از میان بردند، ایرانی که مجاهدین خلقش را هزار هزار به جوخههای اعدام سپردند و در یک معامله کثیف استعماری ارتجاعی در لیست تروریستی قرارش دادند، بمباران و خلع سلاحش کردند و خلاصه ایرانی را که بیش از ۱۱۰ سال است که گونههایش گلگون و چشمانش درقفای آزادی ژاله گون است.
شیخ بدمست سیوپنج سال است که در مقابل مردم ایران، قدارهها از رو بسته و ماشین کشتارش حتی یک روز بیکار نبوده، عربدههای فرامرزی این دیو بدسگال دامن و گریبان سایر مردم منطقه خاورمیانه را نیز گرفته و روزی نیست که از پس جنایتهای او مردم در گوشهکنار منطقه خاورمیانه به خاک و خون کشیده نشوند و به سختترین و سنگینترین بهاء، تاوان توسعهطلبی ارتجاعی این عفریت ضد تاریخی را نپردازند، بطورخلاصه این است وضعیت اسفباری را که ابتدا توسط خمینی لعنتی، گریبان ما ایرانیان گرفت و در بیش از سه دهه با زمینهسازیها و سکوت اربابان استعماری، رشد نمود و اینک چون غدهای متعفن و چرکین کشورهای دیگر منطقه را آلوده کرده است.
تمام آنچه درند پاراگراف فوق بسیار فشرده بیان شد تنها یکروی سکه وضعیت ما و مردم ما است، روی دیگر این سکه اما مقاومت ونیروی سیاسی مسلمانی است که در بیش از سیوپنج سال پیش گریبان و حلقوم ارتجاع هار و درنده را رها نکرده و خواهان به ثبت رساندن وبدست آوردن حقوق اجتماعی و انسانی خلق محبوبش است و در «زیرچرخ کبود» با «همت» بلند خویش خود را «ز هرچه رنگ تعلق» داشته، رها نموده تا با کیمیای جانهای شیفته خویش به گوهر آزادی دست یابد وخجسته آزادی را از کام اژدهای هفتخط و هفتسر ارتجاع واستعمار بیرون بکشد.
همان نیروی سیاسیای که رهبرش «مسعود»، چهل سال پیش از کنج زندانهای ایران در زمان شاه، تهدید آینده جنبش مردم در مقابل شاه خائن را «راست ارتجاعی» اعلام کرد و هفده سال بعد یعنی بیستوسه سال پیش، ارتجاع و بنیادگرایی اسلامی را بهعنوان تهدید اصلی جهان به دنیا اعلام نمود که در مورد اول مردم مابعد از انقلاب و حاکمیت خمینی ضد بشر به آن واقف شدند و تا امروز، سی هفت سال است که تاوان آن را پرداخته ومی پردازند و در مورد دوم اینک «جهان» به آن واقف میشود.
مقاومتی که بهجرئت میتوان گفت که بیبدیل و بی همتا در تمام جهان، آری بیبدیل در تمام جهان، برای مقابله با این جرثومه جنایت راهحل، «حرف برای زدن» ، برنامهی مشخص اجرایی و در یککلام پادزهر خاص در مقابل میکرب ارتجاع اسلامی دارد.
«امروز» این پیام و این روشنبینی تاریخی از کلام و زبان نمایندگان دهها کشور از پنج قاره جهان در اجتماع عظیم ویلپنت بیان میشود و جملگی به این مهم مُهر تائید میزنند.
رژیم آخوندی این را بهخوبی میداند و از نقش بیبدیل این مقاومت آگاه است و به همین دلیل هم هست که از هر وسیله و از هر اهرمی و به هر قیمت استفاده میکند تا این صدا به گوش مردم ایران و خلقهای منطقه نرسد. بیدلیل هم نیست که در روزها و ماههایی که رژیم ساعت مره اعدام سرکوب میکند، کارگزارانش در وزارت اطلاعات و وزارت خارجه برای ایرانیان تبعیدی و ساکن خارجه پیام «ساختن جاده اتوبان برای رفتن به ایران میدهد».
مراسم ویلپنت جواب ایرانیان آزاده به رژیم بود که در گرداب بحرانها، برایش «اتوبان» سرنگونی به قعر جهنم را بیبازگشت، تدارک دیدهاند. مقاومت ایران وایرانیان آزاده در خارج از کشور که میتوان آنان را صدای سرکوبشدگان در داخل ایران- که امکان ابراز عقیده و اعتراض ندارند- دانست، نشان دادند که پیام سرنگونی پدرخوانده داعش در ایران. پیامی بینالمللی و جهانی است که در کانون آن نیرویی متشکل و رزمنده و بی تزلزل وجود دارد، مقاومتی که علیرغم تمام کشتارها و دسیسهها و توطئه ها و خیانتها، با تکیه به اراده انسانهای آگاه و با رهبری زنی مسلمان، دریک روند خونبار و درعینحال غرورانگیز، سی پنج سال بدون لحظهای فترت ادامه داشته همچنان سرفراز و خروشان، مرزهای غیرقابل تصور در ایستادگی در برابر ارتجاع و روشنگری در برابر استعمار را درنوردیده است. این زن مسلمان، «مریم رجوی»، موفق به ایجاد یک ظرف عریض وفراگیرملی در وجه ایرانی و لشگری از سیاستمداران و شخصیتهای بینالمللی در وجه جهانی، گردیده وآنرا سامان داده تا در مقابل بلیه ی بدخیم ولایتفقیه بایستند.
بیتردید حرف آخر را مردم ایران خواهند زد و سرنگونی ارتجاع حاکم در ایران به همت آنها و مقاومت تاریخساز آنها به ثمر خواهد نشست و مردم شایسته ما شاهد آزادی را در آغوش خواهند گرفت، انجام موفقیت این اکت بینظیر و راهگشا بر آحاد عاصی و معترض ملت ایران، معمار بزرگ این مقاومت مریم رجوی، «شورای ملی مقاومت»، «مجاهدین خلق ایران» در سراسر جهان بخصوص در «لیبرتی»، زندانیان سیاسی در ایران، و خلقهای منطقه مبارک باد.