بازرسی از پایگاههای نظامی رژیم ازجمله سایت پارچین نیز خط قرمز نظام بود و مرتب میگفتند که هر توافقی که این خط قرمزها را نقض کند از جانب ولیفقیه پذیرفته نخواهد بود. ایستادگی خامنهای که شخصاً هیئت مذاکرهکننده رژیم را رهبری میکرد بر روی خط قرمزهای خودش تا آنجا بود که مذاکرات در آستانه شکست قرار گرفت. شخص اوباما و جان کری وزیر خارجه آمریکا بر این تأکید کردند که اگر رژیم تصمیمات سخت نگیرد (یعنی خامنهای کوتاه نیاید) از مذاکرات اتمی کنار خواهند کشید و مسئولیت عواقب آن بر گردن رژیم یعنی شخص ولیفقیه است. این تهدیدات باعث شد که ظریف مذاکرات را ترک کرد و برای آخرین گفتگو با خامنهای راهی تهران شد، اما در عمل ظرف یکی دو روز آخر مذاکرات صحنه تغییر کرد و خامنهای در چنبره بحرانهای درونی و بیرونی، فشارهای اقتصادی و تحریمها، وضعیت انفجاری در داخل کشور و ترس از شورش و قیام مردم چارهای نیافت جز آنکه غلط کردم بگوید، از خط قرمزهایش بهطور عمده عقبنشینی کند و راه خوردن جام زهر را برگزیند.
در قیام سال ۸۸ شاهد بودیم که مردم ایران اُتوریته خامنهای و طلسم ولایتش را با شعار مرگ بر دیکتاتور و مرگ بر اصل ولایتفقیه شکستند. در سالهای اخیر در اثر فشارهای اجتماعی، بینالمللی و اوجگیری تضادهای درونی رژیم آخوندی خامنهای مجبور شد دوسره شدن نظام را بپذیرد. بهاینترتیب باید تأکید کرد که جایگاه ولیفقیه که از ترس قیام و دوسرگی تنزل پیداکرده بود در توافق اتمی اخیر ضربهای سنگین و اساسی هم از باند مخالف، هم از جامعه جهانی و هم از مردم و مقاومت ایران دریافت کرد و به پایینترین سطح سقوط نمود. به دنبال این توافق و از همان روز اول شاهد بودیم که تضادهای درونی رژیم اوج گرفت و حملات دلواپسان نظام و باندهای خود ولیفقیه به این توافق شدت یافت. این حملات به دولت روحانی و توافق اتمی بخاطرنقض خطوط قرمز خامنهای است ولی همه میدانند که از ابتدا تا انتها خامنهای شخصاً پشت این توافق بوده و خودش مجبور به نقض خطوط قرمزها شده است. فراموش نکنیم که خامنهای از ابتدا گفته بود که به این مذاکرات خوشبین نیست و برخی از فرماندهان سپاه و دلواپسان نظام مانند سعید قاسمی گفته بودند که خود این مذاکرات دلواپسی است و اگر این مذاکرات به توافق برسد اول باید با ولیفقیه خداحافظی کرد. به این جهت میگویم که نهتنها این توافق اتمی تضادهای درونی رژیم را اوج تازهای میدهد بلکه سرآغاز فصل جدیدی است که خداحافظی با ولیفقیه را در درون سپاه و دلواپسان نظام و باند خامنهای به دنبال دارد و از این طریق بحرانهای درون باند ولایتفقیه را تشدید خواهد کرد و تلاشی و شقه جدیدی در آنها به وجود خواهد آورد که سرنگونی رژیم را شتاب جدیدی خواهد داد. از سوی دیگر دولت روحانی همه مشکلات اقتصادی و اجتماعی و سیاسی و گرانی و فقر طبقات محروم را بر سر تحریمها خراب میکرد و بهبود وضع معیشتی مردم را به نتایج توافق اتمی و سیاست اعتدال احاله میداد. به این جهت پس از عبور از توافق اتمی این انتظار بهحق از جانب مردم ایران وجود دارد که شرایط اقتصادی بهبود یابد و مشکلات گرانی و تورم و فقر و بیکاری اجتماعی برطرف شود و دولت روحانی به وعده هاییکه داده است جامه عمل بپوشاند. ازآنجاکه روحانی نخواهد توانست به وعدههایش عمل کند درنتیجه شاهد گسترش حرکتها، اعتراضات و اعتصابات اجتماعی که خواستها و مطالبات واقعی مردم را نشان میدهد خواهیم بود.
اما ازآنجاکه دولت روحانی نهتنها برنامهای برای توسعه اقتصادی ندارد بلکه حل هیچ مشکل و مسئله اقتصادی مردم تا روزی که رژیم منحوس آخوندی در حاکمیت است اساساً متصور نیست، انتظارات مردم و طبقات محروم جامعه به سمت تظاهرات سیاسی و شورشهای اجتماعی پیش خواهد رفت و راه قیام برعلیه رژیم را هموار خواهد کرد.
در رابطه با اصناف و بازاریان، تولیدکنندگان کوچک و متوسط و کسبه جزء هم شاهد هیچ تغییر و تحول و بهبود چشمگیری نخواهیم بود، زیرا اساس صادرات و واردات، توزیع کالا، شرکتهای بزرگ تولیدی و مصرفی دست سپاه پاسداران، بنیادهای وابسته به باند ولایتفقیه، تجار وابسته به باند مؤتلفه اسلامی است و اینها که متجاوز از شصت درصد اقتصاد کشور را در کنترل خود (مستقل از دولت روحانی) دارند، میکوشند تا گشایش اقتصادی، اجتماعی بعد از توافق اتمی را به کیسههای خود سرازیر کنند و جایی برای اقشار و طبقات محروم و اصناف و بازاریان و کسبه جزء باقی نخواهند گذاشت. بهخوبی شاهد بودیم که در دوران دولت احمدینژاد درآمدهای نفتی تا ۷۰۰ میلیارد دلار افزایش پیدا کرد ولی اصناف، بازاریان، اقشار محروم و کسبه جزء نهتنها از بهبود وضعیت اقتصادی برخوردار نبودند بلکه به دلیل فشارهای اقتصادی بیشترین اعتراضات، تظاهرات و اعتصابات را داشتند.
به این جهت میگویم که شرایط جدیدی که بعد از توافق اتمی ایجاد میشود فقط فضا را برای گسترش اعتراضات آنها فراهم خواهد کرد.
مهمتر از همه اینکه هر درآمد جدیدی که به دنبال توافق اتمی به خزانه رژیم واریز شود، رژیم ولایتفقیه آنها را در مسیر صدور تروریزم، صدور بنیادگرایی و دخالت درکشورهای منطقه صرف خواهد کرد و یا به دست باندهای درونی رژیم، غارت و چپاول خواهد شد. پیامش اینستکه از هر گشایش اقتصادی که برای رژیم حاصل شود چیزی عاید مردم ایران نخواهد شد و این مسئله آتش قیام را شعلهورتر خواهد کرد.
به جد معتقدم به دنبال توافق اتمی در شرایط جدیدی قرارگرفتهایم که میتوانیم به خط سرنگونی رژیم شتاب جدیدی بدهیم و برای این منظور باید خود را آماده کنیم.