در اینجا در حالیکه به این کارگر زحمتکش و زندانی سیاسی درود می فرستیم، یاد او و همه قهرمانان در بندی که طی سالهای حکومت آخوندی در زیر شکنجه جان باخته و یا اعدام و یا به شیوه های مشکوک دیگری سر به نیست شدند را گرامی میداریم و یادآور می شود که بدون شک مردم ایران راه آنها را تا به انتها ادامه خواهند داد.
با مرگ کارگر زندانی «شاهرخ زمانی»، یکبار دیگر مردم ایران در دوره ای که کارگران بخشهای مختلف کشور در اعتراض به وضعیت نابسامان حقوقی و معشیتی خود هر روز در نقطه ای از میهن در حال اعتراض و اعتصاب بسر می برند، شاهد آن هستند که حکومت ملایان بجای برآورده کردن خواسته های برحق کارگران، ناجوانمردانه و جنایتکارانه اقدام به حذف فیزیکی آنان می کنند. چرا که رژیم آخوندی حتی تاب تحمل مخالفان را در سیاهچالهای مخوف و ضد بشری خود نیز ندارد.
مردم ما بارها و بارها شاهد بوده اند در حکومتی که مرگ و تباهی انسانها از پایه های بنیادی وجودیش می باشد و جنایت و خیانت به مردم در اصالتش پیوندی ناگسستنی دارد، وقتی مخالفان و معترضان را نتوانسته با سرکوب و شکنجه و تهدید و تطمیع وادار به تسلیم کند، اقدام به سربه نیست کردن آنان می کند. در این زمینه از دیرباز نمونه های فراوانی وجود دارد که بعنوان مثال می توان به مرگ کارگر وبلاگ نویس «ستار بهشتی»، «افشین اسانلو»، «علی رضا کرمی خیرآبادی»، «مهدی زانیه»، «منصور رادپور»، «امیرحسین حشمت ساران»، «پیام اسلامی» و پیش از آن به مرگهای مشکوک دیگری همچون مرگ «زهرا کاظمی» و یا «محسن دگمه چی» و «اکبر محمدی» ... اشاره کرد.
رژیمی که به دلیل داشتن فاصله عمیقش با خواسته های آزادی خواهانه مردم، هرگز از یک پایگاه مردمی برخوردار نبوده و تمام وقت از ترس اعتراضات رشد یابنده کارگری و دانشجویی و سرنگونی بسر می برد، نه تنها هیچ یک از قوانین و اصول شناخته شده انسانی و عرف اجتماعی را در حق زندانیان رعایت نمی کند بلکه در طول سالها حکومت ننگینش با انجام پلیدترین و جنایتکارانه ترین اعمال با ایجاد فضای وحشت و ترور و اختناق و ناامنی تلاش کرده تا پایه های حکومت غیرمردمیش را از فرجام سقوط حفظ کند و برای مقابله با این مسئله از هیچ جنایتی در حق مخالفان و زندانیان سیاسی کوتاهی نکرده و در همین رابطه درباره حقوق انسانی زندانیان هم با زیر پا گذاشتن تمامی پرنسیب های بشردوستانه و حقوقی، با شکنجه و گرفتن اعترافات دروغین، ندادن حق دفاع به زندانی و ایجاد فضایی کاملا غیر اصولی و غیرحقوقی برای زندانیان همچون پخش امواج پارازیتی و سرطان زا، محروم کردن زندانیان بیمار از دریافت درمان و یا داروهای ضروری، ممنوعیت ملاقات با خانواده ها و یا نگهداری زندانیان سیاسی در بندهای مجرمین خاص و خطرناک و دهها نوع کارشکنی و شکنجه های جسمی و روحی دیگر سعی در حذف و یا درهم شکستن روحیه مقاوم زندانیان سیاسی کرده و میکند تا بدین ترتیب ضمن برآورده ساختن اصل خواسته و هدف که حذف مخالفان است جهت جلوگیری از آبروی نداشته اش در انظار بین المللی از بار مسئولیت خود در قبال مرگ و اعدام زندانیان بکاهد.
از گزارشگر ویژه حقوق بشر سازمان ملل، آقای احمد شهید درخواست می شود ضمن تحت فشار قرار دادن رژیم جنایتکار جمهوری اسلامی، واقعیت های پنهان مرگ شاهرخ زمانی را آشکار سازد.
جمهوری اسلامی باید در قبال زجر کش کردن کارگران چه در زندانها و چه در بیرون از آن با ندادن حق و حقوق کارگران و سخت کردن زندگی روزمره بر آنان پاسخگو باشد. جمهوری اسلامی باید پاسخگوی خانواده ها و فرزندان کارگری باشد که بخاطر اختلاس های مکرر حاکمان، هرروز با تنگناهای سخت حاکم بر جامعه دست و پنجه نرم می کنند و محرومیت می کشند. پاسخگوی کارگران و انسانهای بی گناهی باشد که برای تهیه نان شب وادار به فروختن اعضای بدن و حتی قرنیه چشم می شوند. باید پاسخگوی میلیاردها ثروتی باشد که خرج پروژه اتمی شد و در عوض دستمزد کارگران ماهها پرداخت نشد و با وقاحت آخوندی از اقشار محروم جامعه خواسته شد تا به یک وعده غذایی کم و ناسالم در روز قناعت کنند.
سکوت کردن در برابر جنایتهای خامنه ای به معنای دست باز دادن بیشتر به جنایتکاران در تداوم انجام جنایت های بعدیشان خواهد بود و مرگ مظلومانه شاهرخ زمانی باید زنگ بیداری همه وجدان های بشری باشد.