شامگاه جمعه بیست و دوم آبان پاریس مورد حملات ددمنشانه تروریستی قرار گرفت و طبق آخرین آمار منتشره تا کنون یکصد و نوزده نفر از انسانهای بی گناه کشته و سیصد و پنجاه و نه نفر زخمی حاصل این اقدام شنیع تروریستی بوده است.
بنابراین جهان در فاصله دو هفته با دو اقدام تروریستی در دو نقطه جغرافیایی کاملا متفاوت از یکدیگر، مواجه بوده است که نشانگر این نکته است که تروریسم افسارگسیخته حد و مرزی برای خود قائل نیست و تا زمانیکه یک مبارزه جدی و اصولی برای از بن و بیخ برآوردن ریشه هایش در سراسر جهان صورت نگیرد، به راحتی می تواند در هر نقطه این زمین دست به کشتار و ویرانی زده و فاجعه بیافریند.
آمران و عاملان اینگونه اقدامات وحشیانه شاید در شکل با یکدیگر متفاوت به نظر برسند اما در ذات و ماهیّت هر دو سر و ته یک کرباسند. یکی تحت لوای اسلام ناب محمدی با مُهر شیعه بر پیشانی سیاه خویش به جنایت دست می زند و آن دیگری زیر بیرق سیاهی که به نام اسلام از نوع سنّی اش عَلم کرده به کشتاری جنون آمیز مبادرت می نماید.
هدف هر دوی اینها البته یکی است. کشتن و خون بیگناهان را به زمین ریختن به بیرحمانه ترین و وحشیانه ترین شکل ممکن برای ادامه سلطه اهریمنی خویش بر خاک و سرزمینهایی که اشغال کرده اند.
از آن روزی که تروریستهای حاکم بر سرزمین ایران، پس از قلع و قمع کردن آزادیخواهان ایرانی در فرانسه و سوئیس و ایتالیا، آرژانتین، لبنان، عربستان و بسیاری دیگر از نقاط جهان به اعمال تروریستی و به خاک ریختن خون بیگناهان مبادرت ورزیدند و قوانین کشورهای فوق الذکر را به راحتی زیر پا گذاردند و جهان متمدن مُهر سکوت بر لبها زد و قراردادهای سودآور تجاری را به عنوان حق السکوت پذیرفت، می شد حدس زد که هیولای ترور و ایجاد رعب و وحشت به زودی تکثیر خواهد شد و در ابعاد و اَشکال مختلف سایه شوم و سیاه خویش را بر سر بشریّت خواهد افکند و خیابانهای شهری مثل پاریس را غرق در خون و جنایت خواهد کرد.
از آن زمان که عراق دو دستی تقدیم به پدرخوانده تروریسم جهانی گردید و آنها موجبات جنگها و خونریزی های فرقه ای را در آن سرزمین بلازده فراهم نمودند و جنگ شیعی، سنی به راه انداختند و در این راستا از هیچ جنایتی نیز کوتاهی نکردند، باید می دانستند که عراق در دست خلیفه ارتجاع، آبستن هیولایی نامشروع به نام داعش خواهد شد.
مماشات و چشم پوشی ها و لب فرو بستن ها، باعث حضور گستاخانه عامل بین المللی ترور در سوریه و یمن و لبنان و بحرین و افغانستان نیز گردید و امروزه اثرات خانمانسوز آن همچون فرو ریختن بنزین بر روی آتش در تمامی منطقه بحران زده خاورمیانه و سراسر جهان، نمودار و نمایان شده است.
امروز بشریّت از آنچه که در فرانسه آزاد اتفاق افتاده است، در شوک و غم و ماتم به سر می برد. کشتن انسانهای بی پناه و بی گناه در هیچ کجای این جهان، قابل گذشت و اغماض و چشم پوشی نیست. چه در کمپ پناهندگان موسوم به لیبرتی باشد یا در سیاهچالهای یک حکومت جانی و آدمکش. در خیابانهای پاریس یا تهران اتفاق بیفتد و یا در سالن کنسرت باتاکلان. اگر تروریسم افسارگسیخته بین المللی حد و مرزی برای خویش قائل نیست، در مقابل انسانیت و حس همدردی با همنوع نیز مرز و حد و حدودی نمی شناسند. ابراز همدردی های بین المللی در سطوح مختلف و اعتراض به هر دو عمل شنیع تروریستی، مبین این ادعاست.
رئیس جمهور فرانسه بلافاصله پس از انجام اعمال تروریستی شوم اعلام کرد که مصمم تر از همیشه مبارزه ای جدی و اصولی با تروریسم را پی خواهد گرفت. صحیح هم البته همین است. فرانسه ویکتور هوگو، امیل زولا، گوستاو فلوبر، ژان پل سارتر و سیمون دو بووار، نباید تسلیم مشتی تروریست رذل که نام اسلام را وسیله ای برای رسیدن به اهداف بیشرمانه خویش قرار داده اند، گردد.
دقیقا در هفته پیش رو قرار بود که آقای اولاند از کسی در کاخ ریاست جمهوری اش پذیرایی کند که از عوامل صادر کننده تروریسم جهانی است و مستقیم و غیر مستقیم بیش از سه دهه در جنایات و کشتار بیرحمانه در داخل و خارج از ایران سهم داشته و دخیل بوده است. مبارزه با تروریسم را باید از همین نقطه آغاز کرد. شرط اولیه آن نیز گذشتن از منافع اقتصادی و تجاری است. فشردن دست نماینده حکومتی که حداقل یکی از عوامل اصلی سربرآوردن بختکی در منطقه به نام داعش است، نه تنها هیچگونه کمکی به مبارزه جدی و اصولی با تروریسم نخواهد کرد، که آمران و عاملانش را نیز گستاختر و جری تر خواهد نمود.
امید است همانگونه که آقای اولاند در پیش چشم میلیونها نفر در سراسر جهان وعده مبارزه اصولی و جدی فرانسه را با تروریسم و تروریستها اعلام نمود، هر چه سریعتر شاهد تقابل جامعه بین المللی با این معضل بزرگ، شوم و خانمانسوز باشیم.
هیچ شک و تردیدی در این موضوع نیست که هر جا و در هر نقطه این جهان، اگر تروریسم در هر شکل و نوعش به چالش گرفته شده و در صدد تضعیف و نابودی اش اقدام شود، ضربه ای مهلک به رژیم تروریستی ولایت فقیه در تهران خواهد بود. اقدامات احتمالی فرانسه در سوریه، داعش، اسد و خامنه ای را به یک اندازه دچار شوک و ترس خواهد نمود.
تروریسم اسلامی چه شیعی و چه از نوع سنّی اش، با وجود تمامی اختلافات و تضادهایی که درون خویش دارند، هر دو از یک آبشخور تغذیه می شوند و همانند حلقه های زنجیر به هم متصلند. نابودی داعش در سوریه، سرنگونی اسد را تسریع خواهد نمود و این به معنای کابوس پدرخوانده تروریسم در تهران خواهد بود. جهان متمدن باید هر چه سریعتر نسبت به خطر بزرگی به نام تروریسم اسلامی که بشریت را نشانه رفته است، در هر شکل و نوعش عکس العمل نشان دهد.