پاسخ درست به این سوال به طور موثری به رشد افراط گرایی خشونت آمیز تحت نام اسلام پایان می دهد و پاسخ اشتباه به تهدیدات بسیار بیشتری از آنچه پس از ۱۱سپتامبر در جهان ایجاد شد منجر می شود.
در کتابم تحت عنوان بنیادگرایی اسلامی: «تهدید جدید جهانی»، در سال۱۹۹۳من استدلال کردم که اگر چه ریشه های نظری این پدیده شیطانی به دهه های اولیه اسلام بر می گردد، اما تنها پس از استقرار حکومت مذهبی در ایران بود که بنیادگرایی اسلامی تبدیل به یک تهدید جدی جهانی، آنطور که امروز با آن مواجهیم شد. در حالی که تفاوتها میان بنیادگرایان شیعه و بنیادگرایان سنی ناچیز است، آنها یک هدف مشترک مهم دارند: «ایجاد یک، حکومت اسلامی، برای اعمال، قانون شرع ».
من همچنین در این کتاب استدلال کردم که فقط اسلام دموکراتیک می تواند چالش نهایی به تفسیرهای بنیادگرایانه ایجاد کند.
در آن زمان، این کتاب به عنوان نوشته اغراق آمیز شده یک مخالف رژیم ایران معرفی شد. اما، پس از حملات تروریستی ۱۱سپتامبر جهان ازنزدیک شاهد خشونت بنیادگرایی بود. با این حال، حتی آن زمان نیز ایالات متحده با حمله به عراق مرتکب یک اشتباه بزرگ استراتژیک شد. در حالی که اشتباهات بعدی صورت میگرفت، قلب بنیادگرایی در تهران از آن استفاده کرد و قدرت و نفوذش را در خاورمیانه گسترده تر کرد و در نتیجه زمینه را برای ظهور و گسترش داعش به عنوان همزاد سنی بنیادگرایی شیعه که مرکز آن ایران بود فراهم کرد.
چهارده سال بعد از آن، اروپا با آنچه که می تواند ۱۱سپتامبر خودش باشد سر و کار دارد. و تهران بار دیگر آماده است تا از فرصت استفاده کند. مقامات و رسانه های ایران در حال حاضر سیاست فرانسه را بخاطر حمله مقصر می دانند. آنها می خواهند پاریس را متقاعد کنند از رئیس جمهور سوریه متحد ایران به بهانه مبارزه با تروریسم حمایت کند.
این دقیقا همان چیزی است که رژیم ایران پس از ۱۱سپتامبر ۲۰۰۱ انجام داد. عوامل و وابستگان این رژیم مانند احمد چلبی کمک به گمراه کردن امریکا برای کشاندن به جنگ عراق کردند. در حال حاضر، برخی در غرب مایل به گرفتن دوباره طعمه هستند. هم رژیم ایران و هم داعش از این سود می برند.
راه حل واقعی دقیقا برعکس است. این شامل حمایت استوار برای برکناری بشار اسد در سوریه است. قبل از هر چیز خشونت بشار اسد و فرقه گرایی رژیم ایران سهم بزرگی در فراهم کردن زمینه های اجتماعی داشته که به داعش اجازه داده است سنی های بیشتری را به ایدئولوژی افراط گرای آن جذب کند. اگر شرایط متفاوت بود، ایدئولوژی و تاکتیک داعش به سرعت فرو می ریخت.
در ژانویه گذشته، فرانسوا اولاند، رئیس جمهور فرانسه گفت: «اگر آمریکا در ساعت یازدهم در ماه اوت۲۰۱۳ از مجازات اسد بخاطر بمبارانهای شیمیاییش عقب نشینی نمی کرد، حمله تروریستی چارلی ابدو به احتمال زیاد رخ نمی داد. شاید فاجعه ۱۳نوامبر هم اتفاق نمی افتاد. شکی نیست که عقب نشینی دولت اوباما به معاملات او با رژیم ایران، حامی اصلی اسد گره خورده بود.
آمریکا باید تلاش های خود را روی برکناری اسد به جای پیروی از سیاست فعلی نگاه کردن به تمام نقاط اشتباه برای کمک در برابر تهدیدات مانند داعش متمرکز کند. مبارزه با داعش بدون سرنگونی اسد بیهوده خواهد بود.
ولی فقیه رژیم ایران علی خامنه ای، دست نشاندگان عراقیش و بشار اسد، مناسبترین شرایط برای رشد داعش را با کشتن ۳۵۰۰۰۰نفر در سوریه و با نادیده گرفتن و راندن سنی ها در عراق ایجاد کرده اند.
زیر چشم واشنگتن، بغداد و دمشق به میدانهای کشتار برای نیروی قدس رژیم ایران و شبه نظامیان جنایتکارش تبدیل شده اند. بدون یک جایگزین مناسب، سنی ها در منطقه مجبور به انتخاب بین این جنایتکاران و داعش شده اند. با جایگزین کردن اسد و حامیان ایرانیش با یک دولت معتدل و فراگیر جمعیت سنی می تواند یک جایگزین واقعی در برابر تسلیم به داعش داشته باشد.
از یک سیاستمدار سنی عراق سکولار یک بار سوال شد چه چیزی به مردم انگیزه می دهد حملات انتحاری برای داعش انجام دهند. او گفت بسیاری از این افراد زندان های نخست وزیر سابق عراق و تحت الحمایه ایران، نوری المالکی و شبه نظامیان او را تجربه کرده اند.
شکی نیست که حذف اسد آغاز یک استراتژی است که در نهایت می تواند منجر به صلح برای همه مردم در سوریه، عراق، ایران باشد. همچنین یک تهدید جدی را از اروپا حذف خواهد کرد.
آمریکا و اروپا با یک تصمیم تاریخی روبرو هستند. چنانچه این دولت ها انتخاب کنند که یک راه حل واقعی برای بحران سوریه و عراق را پیش ببرند، قربانیان حملات وحشتناک پاریس بیهوده جان نداده اند. هر عمل دیگری به سختی مورد قضاوت تاریخ قرار خواهد گرفت.
به قلم محمد محدثین
تاون هال ۱۱آذر ۹۴