همچنین این گزارش با تمامی تاخیرات و کمبودها که به امضاء کمیسر عالی پناهندگان رسیده است ضمن اینکه با قاطعیت خواستار Lشناسایی و مواخذه مسئولان» این عمل جنایتکارانه شده است، بر دو نکته کلیدی در رابطه با کمپ لیبرتی یعنی «همکاری و انعطاف ساکنان برای انتقال به خارج از عراق» و نیز تقبل «تمامی هزینهها» از سوی مجاهدین خلق، باوجود تمامی توطئهها و دروغپردازیهای اطلاعات پلید آخوندی و نیروی تروریستی قدس نیز تأکید ویژه دارد.
در این رابطه گزارش تأکید ویژه دارد که: «تعهد ساکنان به پذیرش بیشترین بخش هزینه مربوط به انتقال به آلبانی نقش محوری در این موفقیت داشته است. این تعهد یعنی پذیرش هزینه سفر و هزینه زندگی برای اجرای راهحلی که برای این گروه در جریان میباشد، حیاتی است». (همبستگی ملی 16 آذر 1394)
بهیقین خلأ اصلی در این گزارش همان اذعان به واقعیتهایی به نام سیاست مماشات و چشمپوشی و بیعملی بر جنایات رژیم علیه فرزندان ما در زندان لیبرتی است؛ زیرا بر اساس تعهدات امضاءشده میان نمایندگان ساکنان لیبرتی در چهارچوب توافقی بنام «سهجانبه» یعنی مثلث دولت عراق، یونامی و ایالاتمتحده برای انتقال ساکنان به کشور ثالث، اکنون درمییابیم که آمران این سیاست نهتنها عامدانه چشمان خود را بر قتلعامهای نوبتی بستهاند و تا به امروز نیز از دادن هرگونه کمک برای روشن شدن ابعاد تمامی جنایات و راهاندازی یک کمیته حقیقتیاب و بهویژه به دادگاه کشاندن قاتلان اشرفیان قهرمان و ساکنان زندان لیبرتی خودداری کردهاند، بلکه فراتر از آن از همکاری برای بستن دستان خونین «کمیته سرکوب لیبرتی» همچنان امتناع کردهاند.
خاطرمان هست که خامنهای طلسم شکسته در 7 آبان 1394 و پس از تحمل مجموعه شکستهای زنجیرهای در عراق، سوریه، یمن و با قبول تسلیمنامه اتمی وین در یک اقدام زبونانه و خارج از تمامی عرفهای بینالمللی با شلیک 80 موشک، زندان لیبرتی را آماج حملات تروریستی خود قرارداد. طی این اقدام ضد انسانی 24 تن از مجاهدین اسیر در زندان دول متحد ساخته به شهادت رسیدند، صدها نفر مجروح و مصدوم و قریب 10 میلیون دلار خسارت به زیربناهای کمپ وارد آمد. هدف خامنهای در سایه سیاست شوم مماشات، نابودی کامل مجاهدین و مقاومت ایران در عراق بود.
وی به خیال باطل خود میخواست تا با «یکسره کردن کار مجاهدین» رژیم قرونوسطایی آخوندی و نیروهای بهشدت روحیه باخته و ضربه خوردهاش را سروسامان بدهد و برای همیشه خیال خود را از تنها بدیل دمکراتیک مردم ایران راحت نماید. بهیقین اگر هشیاری رزمندگان آزادی و طرحهای حفاظتی مناسب از مسئولان مجاهدین نمیبود، صحنه با تمامی پیشبینیهای دیکتاتوری مذهبی و کمکهایی که از سوی کمیته سرکوب لیبرتی در دولت عراق به نیروی تروریستی قدس در این زمینه شده بود، درست از آب درمیآمد.
همچنین خاطرمان هست که یک هفته پیشازاین تهاجم خونین اطلاعات رژیم آخوندی باز به کمک همین کمیته سرکوب به ریاست فالح فیاض، این قاتل اشرفیان و ساکنان بیدفاع لیبرتی، تئاتری به نام «خانوادهها» را در پشت دربهای لیبرتی برپا نموده بود. در پس برپایی چنین نمایشات مسخرهای تحت نام خانواده که اشرفیان قهرمان بهدرستی بر آنان نام “خانواده الدنگ » را نهادهاند، همواره علامتی از اهداف شوم رژیم و طرحهای کشتار ساکنان از سوی نیروی تروریستی قدس خوابیده است. با نگاهی به سنوات گذشته و تمامی 7 کشتار در اشرف قهرمان و یا زندان لیبرتی بهخوبی جای پای این سناریو و زمینهسازیهای کشتار در سایه آن را بهخوبی میبینیم.
بسیج مأموران اطلاعات رژیم تحت نام «خانواده» با بلندگوهای قوی برای ایجاد فشارهای روحی و روانی علیه ساکنان در حالی است که اکنون بیش از 400 خانواده واقعی ساکنان سالها است به انتظار پاسخ دولت عراق برای دریافت ویزا و سفر به عراق برای دیدار عزیزانشان بسر میبرند. اخیراً این خانوادههای شرافتمند در نامهای خطاب به مجامع بینالمللی ازجمله تأکید کردهاند: «بهرغم اینکه بارها از سفارتخانههای عراق درکشورهایی که ساکن آن هستیم درخواست ویزا برای دیدار فرزندانمان را کردهایم، دولت عراق از دادن ویزا به ما خودداری کرده است…. این در حالی است که وزارت اطلاعات ملایان بهطور مستمر گروههای از عوامل خود را به اسم خانواده روانه عراق و لیبرتی میکند و هیچ مشکلی هم برای دریافت ویزا برای آنها ندارد. مأموریت این افراد که وزارت اطلاعات همه هزینه سفر و اقامت آنها در عراق را تأمین میکند شکنجه روانی فرزندان ماست. حمله ۲۹ اکتبر یکبار دیگر نشان داده است که اینگونه اقدامات مقدمه و زمینهسازی برای به راه انداختن یک حمام خون دیگر در لیبرتی میباشد». (همبستگی ملی 16 آذر 1394)
بهموازات تمامی اینها جا دارد تا در خاتمه به مشتی عوامل و مزدبگیران «مالیخولیا» گرفته رژیم در خارجه نیز اشاره شود. سؤال منطقی ما ایرانیان اینجاست که چه شخص یا دستگاهی، کاتالیزاتور و نیروی محرکه آنها برای لجن پراکنی علیه مقاومت ایران و در پشت پیشبرد سیاستهای مافیایی رژیم خوابیده است؟ سخن از مشتی ماموران وزارت و و پابوسان بارگاه «مقام معظم» است که «توپخانه مبارکه» شان روزانه مشغول آتشباری علیه قربانیان این رژیم یعنی مجاهدین و مقاومت ایران و بهویژه یاران بیسلاح و بیدفاع ما در رزمگاه لیبرتی است. همان یارانی که نان شان را با رذالتی غیرقابل وصف به یغما بردند و قریب سی سال از دسترنج آنها با دروغ و نیرنگ و ریا ارتزاق کردند سرانجام سر بزنگاه و در اوج بمباران، کشتار و قتلعام در اشرف قهرمان و زندان لیبرتی، سالوس صفتانه خنجر خیانت را بر آنها فرود آوردند. به قول عوام از قدیم گفتهاند، “حرف مفت زدن مالیات نداره، اما پول مفت چرا»!