عَلـَـم شیـرخدا سبـز و کَلَم زار تو سبـز
این میان ، مغلطه در کار خدا نتوان کرد
بَعد یک عمر دروغ و دغل و رسوائی
ریش مخلوق ،بدین رنگ حنا نتوان کرد
خون سرخی،که نــدا داد،مکن مایه ی کار*
رونق کسب خود از خون نـدا نتوان کرد
نسبت اَت موسوی ، اما به صفت موسا باش
ورنـه با مـار ریــا ، کار عـصـا نـتـوان کرد
پای در راه بنه ، این همه افسانه مخوان
به عمل کار برآید، به دعا نتـوان کرد
راه اگر هست،نه در قصه ی سبز است و نه سرخ
با سخن ،جان پدر ، دفع بلا نتوان کرد
پُـرسی از بـنـد غـم ، آزاد توان کرد وطن ؟
می توان کرد ، ولی بی مـن و مـا نتوان کرد .
*اشاره به ندا آقا سلطان که تیرماه 88 13،در جریان تظاهرات
ضد رژیم مردم تهران ، به تیر پاسداران حمینی شهید شد .