بر اساس این لایحه که یکی از «قابلتوجهترین» نمونههای خود است، بهصراحت درخواست کنگره آمریکا اینگونه تأکید دارد: گامهای سریع و مناسب مطابق با توافقات بینالمللی برداشته تا امنیت فیزیکی و حفاظت ساکنان کمپ لیبرتی در عراق را ترویج کند.
از دولت عراق بخواهد تا به تعهدات خود به آمریکا برای تضمین امنیت و بهزیستی [رفاه] کسانی که در کمپ لیبرتی به سر میبرند عمل کند. همچنین در هفتبند این لایحه قانون دفاعیات ملی بر دو نکته اساسی دیگر تأکید ویژه شده است: «از دولت عراق بخواهد تا دسترسی مستمر و قابلاتکا به مواد غذایی، آب تمیز، کمکهای پزشکی، برق و سایر نیازهای انرژی و هر تجهیزات و تدارکات لازم برای حمایت و تقویت (زندگی) ساکنان در دورهای که حملات و محاصره توسط نیروهای خارجی صورت میگیرد را تضمین کند؛ و با استرداد ساکنان کمپ لیبرتی به ایران مخالفت کند. (نشریه هیل 11 آذر 1394)
هنوز جوهر امضآئ این لایحه قانونی خشک نشده بود که رسانههای حکومتی سراسیمه و یکی پس از دیگری با عناوین مختلف، اما با مضمونی واحد به صحنه آمدند و هرکدام ضمن آه و ناله، عجز و ناتوانی دیپلماسی آخوندی برای مقابله با آن را به تصویر کشیدند. برای نمونه سایت حکومتی مشرق (9 آذر 1394) در این رابطه نوشت: «کنگره آمریکا در قانون بودجه نظامی سال جدید، دولت آمریکا را مجبور به برداشتن گامهای اساسی و جدی برای تأمین امنیت نیروهای سازمان مجاهدین ساکن در اردوگاه لیبرتی عراق کرده است؛ همچنین هرگونه فعالیتهای نیروی قدس سپاه پاسداران باید در قالب گزارش سالیانه بررسی و ارائه شود. در لایحه جدید قانون اختیارات دفاع ملی آمریکا برای سال ۲۰۱۶ که با بودجه ۶۰۷ میلیارد دلاری به تصویب اوباما نیز رسیده، کنگره این کشور دولت را موظف به حمایت از مجاهدین و دشمنان نظام در منطقه، برآوُرد توان سایبری نظام، رصد فعالیتهای نیروی قدس سپاه پاسداران کرده است».
واقعیت این است که دیکتاتوری ولیفقیه (خامنه ای) از طریق نیروی تروریستی قدس و عوامل دستنشاندهاش در عراق طی شش سال اخیر و در سایه سیاست مماشات برای پیشبرد «مذکران اتمی» تاکنون هفت بار علیه اشرف قهرمان و زندان ملل ساخته لیبرتی دست به قتلعام، موشکباران و اعمال تروریستی زده است. اکنون قریب سه سال است که کمپ لیبرتی و ساکنان بیدفاع آن تحت شرایط وخیم و محاصرههای ضد انسانی دارویی، پزشکی و غذایی قرارگرفتهاند و تاکنون هیچ ناظر بیطرف و یا وکلای حقوقی، خانوادههای واقعی مجاهدین، خبرنگاران و هیئتهای مجامع مدافع حقوق بشر امکان دیدار از این زندان را نیافتهاند.
همچنین به دلیل همین محاصره ظالمانه که در پشت آن بلاشک دستان خونین ولیفقیه برای قتلعام فرزندان ما خوابیده است، ۲۴ نفر از ساکنان جان خود را ازدستداده و بیش از ۱۲۰ تن دیگر نیز براثر حملات تروریستی نیروی تروریستی قدس به شهادت رسیدهاند.
در سایه این سیاست است که اکنون درب ورودی کمپ لیبرتی جولانگاه گلههای مانوران و عوامل وزارت اطلاعات و نیروی تروریستی قدس برای زمینهسازی قتلعامی دیگر شده است. گذشتن از موانع متعدد بازرسی و تورهای پلیسی که بنا بر اطلاعات واصله قریب هفت لایه حفاظتی در فرودگاه بغداد را شامل میگردد، بهیقین بدون هماهنگی با دستگاههای اطلاعاتی در عراق و کمیته سرکوب اشرف به ریاست فالح فیاض امکانپذیر نیست. وی همان بیمار روانی و عامل نیروی تروریستی قدس در عراق است که اکنون از سوی دادگاهی در اسپانیا به دلیل مشارکت در کشتار ساکنان بیدفاع لیبرتی و اشرف تحت پیگرد قانونی قرارگرفته است.
همچنین گسیل نیروهای تازهنفس از ایران به پشت دروازههای کمپ برای فیلمبرداری، تهیه عکس و جمعآوری اطلاعات از محل سکونت ساکنان کمپ بهخوبی مهر تائیدی است که تا چه میزان دست دیکتاتوری خامنهای درزمینهٔ جمعآوری اطلاعات برای طرح و برنامه کشتارهای بعدی باز گذاشتهشده است. بخشی از این «بسیج» تحت سناریویی بنام «خانواده» البته با به راه انداختن بلندگوهای قوی برای ایجاد فشارهای روحی و روانی علیه ساکنان صورت میگیرد. دستودل بازی مقامات ملل متحد برای «پذیرایی و استقرار» این تجمعات رژیم ساخته و نیز عدم همکاری این ارگان بینالمللی برای تغییرات جدی در رأس کمیته سرکوب لیبرتی بهویژه تعویض «فالح فیاض»، قاتل اشرفیان و ساکنان کمپ لیبرتی اکنون این شک و شبهه را در میان ایرانیان ایجاد کرده است که بهواقع چه منافعی این سازمان برای ادامه این سیاست ضد حقوق بشری دنبال میکند؟ تمامی این اقدامات رژیم در حالی است که اکنون بیش از 400 خانواده واقعی ساکنان سالها است به انتظار پاسخ دولت عراق برای دریافت ویزا و سفر به عراق برای دیدار عزیزانشان بسر میبرند.
ادامه این روند و سیاست فشار بر ساکنان در حالی صورت میگیرد که سازمان ملل متحد عطف به تعهدات و ضوابط بینالمللی تا به امروز از اعلام رسمی این کمپ بهعنوان یک «کمپ پناهندگی» خودداری کرده است. بهیقین این امر نیز اکنون تردید جدی در میان خانوادههای ساکنان مبنی بر «چرایی» آن ایجاد کرده است؛ زیرا بدون شک اگر چنین خواسته به حقی که مورد تائید و تأکید بسیاری از مجامع بینالمللی و شخصیتهای سیاسی، فرهنگی و اجتماعی و بهویژه نمایندگان کشورهای مختلف جهان بهویژه در اروپا و ایالاتمتحده قرارگرفته است، تحقق یابد و درصورتیکه سازمان متحد و همچنین ایالاتمتحده که با ساکنان قرارداد «امنیت و حفاظت» امضاء کرده است، فعالانه برای ساکنان لایهای «حفاظتی» ایجاد نمایند، درآنصورت مطمئن هستیم که دستان و بازوی تروریستی قدس نیز در عراق برای قتلعامهای بعدی بسته خواهد شد.
لذا جای آن دارد تا سازمان ملل متحد و دولت ایالاتمتحده مهر پایانی بر این بیعملی و چشم فروبستن بر جنایتهای سازماندهی شده از سوی ولیفقیه علیه ساکنان بیدفاع لیبرتی در عراق زده و بر ادامه این فاجعه انسانی که هرروز ابعاد وخیمتری به خود میگیرد، خاتمه دهند.
راهکار برون رفتن از این فاجعه انسانی تنها در چند جمله نهفته است، به مسئولیتهای خود در قبال جان انسانها اقدام کنید. دستان خونین نیروی ترویجتی قدس در عراق را قطع نماید. یک کمیته تحقیق برای رسیدگی به هفت قتلعام در اشرف و لیبرتی برپا نمایید و با انحلال کمیته سرکوب لیبرتی و جایگزینی آن با یک کمیته ناظر بینالمللی و همچنین اعلام این کمپ بهعنوان یک کمپ پناهندگی به تعهدات خود در چارچوب کنوانسیون چهارم ژنو عمل نماید.