راه دور نمی رویم. رئیس جمهور همین رژیم فارغ از هر گونه شرم و حیا، چنان کلمه «اعتدال» را قربانی شارلاتان بازی و فریبکاری خویش کرده که احتمالا این لغت در آینده به گونه ای صد در صد متفاوت تعریف و معنی خواهد شد.
شیخ اعتدال تا همین حالا بیش از دوهزار اعدامی در کارنامه خدماتی اش! برای ایران و ایرانی ثبت کرده است. همین آقای اعتدال منش آبان ماه گذشته در پاسخ به سوال روزنامه نگار روزنامه «کریر دلا سرا» که از او در مورد آمار بالای اعدامها در ایران پرسیده بود، رندانه و طلبکارانه پاسخ داده بود که:
«بیشتر اعدامها در ایران مربوط به قاچاق مواد مخدر می باشند. ما مرز طولانی با افغانستان داریم و اگر اعدام را لغو کنیم، مواد مخدر به راحتی به اروپا خواهد رسید و برای شما بد خواهد شد».
به این می گویند یک دودوزه باز حسابی ضمن حفظ مقام محترم ریاست جمهوری نظام مافیایی ولایت فقیه در ایران. می خواهد به خبرنگار و خوانندگان این مصاحبه در غرب اینگونه القاء کند که ما اعدام می کنیم تا مواد مخدر به اروپا نرسد و برای شما خدای ناکرده بد نشود. یعنی طلبکار هم می شود.
شیخ فری با فرو رفتن در جلد دایه دلسوزتر از مادر برای اروپائیها البته می خواهد از جواب اصلی که حقیقت ماجرا نیز هست طفره رفته و دلایل اصلی امواج اعدامهای بی رحمانه را اینگونه ماست مالی نماید.
نیازی به توضیح نیست که انسانهایی که به جرم مواد مخدر پای چوبه های دار می روند، از قربانیان همین رژیم و سیاستهای غارتگرانه و چپاولگرانه سران آن، از سر ناچاری و ناامیدی و فقر در دام و تله افتاده اند. نیازی به توضیح نیست که سرنخ باند اصلی قاچاق مواد مخدر در ایران را باید در راس حکومت و «برادران قاچاقچی» سپاه جستجو کرد و سوالی که باقی می ماند و حتما شیخ حسن عاجز از پاسخ به آن است، این است که اگر اعدامها باعث می شوند تا مواد مخدر به اروپا نرسد و برای آنها بد نشود، پس چرا برای جوانان ایرانی اینهمه بد شده است؟! چرا خیر اعدامها به زعم شیخ اعتدال مانع رسیدن مواد مخدر به اروپا می شود اما در گوشه و کنار همه شهرهای ایران و خصوصا پایتخت ام القراء، اعتیاد جوانان و حتی نوجوانان روز به روز با آماری درخشانتر! برای حکومت و رئیس جمهور معتدلش همراه می شود؟!!.
رونمایی از شاه کارهای شیخ اعتدال البته به اینجا ختم نمی شود. همین یکی دو روز پیش او به وزیر دفاع دستور داد تا برنامه تولید موشک با شتاب و جدیت بیشتری دنبال شود. به همین سادگی تمامی شعر و شعارهای مبنی بر صلح و دوستی و تفاهم که او برای منطقه و جهان نشخوار می کرد، دود شد و به هوا رفت.
شیخی که هم بر اعدام، آنهم در ابعاد هزار هزار صحه می گذارد و هم دستور شتاب و جدیت در امر موشک سازی می دهد، پیش از هر چیز دست کسانی را خالی می گذارد که در داخل و خارج از کشور به این امید واهی دل بسته اند تا از معجزات اعتدالیون و همپالگی هاشان آبی گرم شود، تغاری بشکند و ماستی بریزد و مدار روزگار به کامشان بچرخد. یعنی دریغ از حتی یک تکه استخوان برای این جماعت از هول حلیم در دیگ افتاده.
دولتی که اینروزها گذشته از نان ملت، در تامین آب نیز عاجز و ناتوان است، چرا و چگونه می تواند باقیمانده دلارهای نفتی را نیز برای تهیه و ساخت سلاحهای مخرب و کشتار جمعی به باد بدهد؟! زهرخوران اتمی ظاهرا برای اینها درس عبرت نگردیده و اصولا دیکتاتورها با درس عبرت بیگانه اند و تجربه تاریخ می گوید که آنها هرگز از گذشته نخواهند آموخت.
ضرورت موج اعدامهایی که حتما با موافقت شیخ حسن با «شتاب و جدیت» از آغاز ریاستش بر حکومت ملایان فزونی یافته است دقیقا همان ضرورتی است که ساختن موشک آنهم با «شتاب و جدیت» را توجیه می نماید. منتها تفاوت این دو با هم در این است که اعدامها برای ایجاد جو وحشت در داخل صورت می گیرند و موشکها برای تهدید کشورهای همسایه، آتش افروزی در خارج از مرزهای ایران و حفظ اقتدار نظام مخصوصا بعد از آبروریزی زهرخوران اتمی تولید می شوند.
آخوند روحانی ضرورت اعدامها در داخل ایران برای حفظ نظام را به همان اندازه می داند و می فهمد که نیاز به موشکها و تولید انواع و اقسام سلاحهای کشتار جمعی جهت آتش افروزی در منطقه و صدور تروریسم.
محاسبات این آخوند فریبکار البته پاسخگوی حفظ نظام ولایت نخواهند بود. روزی که گامهای ملت ایران جهت در هم پیچیدن تومار این رژیم جنایتکار خیابانهای سراسر ایران را به لرزه در آورند، نه اعدام دردی از حکومت دوا خواهد کرد و نه پیشرفته ترین موشکهای مخرب. شیخ اعتدال البته از درک اینگونه محاسبات عاجز است.