نخُستین خرابکاری رییس شورای نگهبان زمانی صورت گرفت که تلاش کرد برای شکست "کُنفرانس بین المللی خلع سلاح" و هدر رفتن هزینه هنگُفت سیاسی و تبلیغاتی صرف شده برای آن، توجیه بتراشد. او علت صادر نشدن بیانیه یا قطعنامه پایانی از سوی نشست مزبور را "جلوگیری از شایعات در خُصوص یارگیری از میهمانان" عُنوان کرد.
به این ترتیب، آقای جنتی حقیقتی که از ختم بی سرو صدای "کُنفرانس" مزبور آشکار گردیده بود را تایید کرد و آن خودداری "میهمانان" از شرکت در فینال نمایش و جایی است که آقای خامنه ای و شُرکا قصد داشتند حاصل کار را درو کرده و یک گواهی پُشتیبانی بین المللی را به سینه نصب کنند.
عُذرخواهی "میهمانان" خارجی "آقا" از نشان دادن همراهی جدی با وی با وجود پذیرایی گرم و گُشاده دستانه "میزبان"، پیام سیاسی روشنی دارد که بیش از همه به داغ شدن "نظام" زیر ذره بین نگاه ها و اقدامات بین المللی اشاره می کند.
خرابکاری دُوُم آقای جنتی دُرُست در این نُقطه شکل می گیرد. او تلاش چند روزه رهبران، پایوران و دستگاه های تبلیغاتی حُکومت برای به سکوت برگزار کردن یکپارچه موضوع به دلیل علامتی که از آن صادر می شود را به هیچ تبدیل نموده و مساله را به گونه دردآوری به رسانه ها کشانده است. اگر چه خبرگُزاری رسمی جمهوری اسلامی (ایرنا) در یک واکُنش شتابزده این بخش از سُخنان امام جُمعه بخت برگشته را از خبر خود حذف کرده است اما آیت الله ناشی، توپ را به گونه مُشاهده پذیر برای همه به زمین "نظام" پرتاب کرده و اکنون دوستان وی ناچار به بازی هستند.
اما آقای جنتی شُهرت خود به عُنوان یک "تُرمُز بُریده" خبر ساز را تایید نمی کرد هر گاه با این دو مورد، شلیک وی به پُشت سر خاتمه می یافت. او در ادامه، بی اهمیت انگاشته شدن بازی رییس اش با کارت فتوا برای جلب اعتماد به برنامه هستی اش را برجسته کرد و فاش ساخت: "در خُصوص حُرمت شرعی ساخت سلاحهای هسته ای از مراجع دیگر نیز استفتا شده است."
با وجود آنکه وی توضیح نداد کُدام "مراجع" برای جُبران کمبود اقتدار و صلاحیت مذهبی آقای خامنه ای اعلام آمادگی کرده اند ولی با گُفتن اینکه "من از نتایج آن خبری ندارم"، روشن ساخته که همچون فتوای ولی فقیه، این اُمید نیز روی پایه های لرزانی قرار گرفته است.
رییس اُرگان تعیین صلاحیت افراد برای عُضویت در دستگاه قُدرت، با تراشیدن توجیه برای اقدامات و تدبیرهای ناکام آقای خامنه ای، دستکم دو دلیل قانع کننده برای مُفید نبودن وی برای این مجموعه و - به ادبیات حُکومتی - "فقدان صلاحیت" او در جایگاهی که قرار دارد، ارایه کرده است: نداشتن کاردانی سیاسی و بی بهره بودن از اتوریته مذهبی.
با کمی انصاف، آقای جنتی می تواند به دو دلیل اشاره شده در بالا، ناتوانی "رهبر" از گُزینش و برگُماری افراد هوشمندی که منافع و مصلحت ارباب خود را به دُرُستی تشخیص می دهند را نیز اضافه کند!