براین منطق باید اذعان کرد، ولی فقیه بخوبی می دانست که هرگونه کش دادن قبول خواسته های طرف مقابل و یا سنگ اندازی و به تاخیر انداختن پروسه برجام، می توانست به تنشی سنگین نه تنها در داخل کشور، بلکه میان رژیم و طرف های مذاکره بیانجامد، تنشی که رژیم آخوندی در کلیت اش و بطور خاص شخص ولی فقیه توانایی و امکان کنترل و مدیریت آنها را نخواهند داشت.
خامنه ای که پیشتر هرگونه اجرایی شدن برجام را منوط به “برداشتن تمامی تحریم ها » اعلام کرده بود، در سکوتی بی همتا و به مانند تمامی دیکتاتوری های شکست خورده، سرانجام به تمامی خواسته های آژانس انرژی اتمی تن داد و از طریق دولت آخوند روحانی ضمن اعلام هزاران بار غط کردن، به نظارت و کنترل این ارگان بین المللی بر برنامه های اتمی رژیم، تمکین نمود. براین منطق باید گفت که خامنه ای طی شش ماه گذشته بسیار تلاش داشت تا ضمن عقب نشین های سنگین و قبول هر خفت خواری و دست کشیدن از تمام اولدورم بلدورم ها، از دست زدن به هرگونه اشتباهی خودداری نماید. خامنهای با تمامی هارتوپورتها و قداره کشیهای 12 ساله، با تمامی بمبگذاری ها و راه انداختن آشوب و جنگ در کشورهای منطقه و با تمامی حمایت های خود از دیکتاتوری بشار اسد، اکنون ضمن «انگشت زدن به متن اجرای برجام» با زانوان خونین و درهمشکسته به بخش بزرگی از خواستههای بینالمللی برای دست کشیدن از بمب اتم تن داده است.
بدین سان بود که به دستور وی، بقول سخنگوی مجاهدین خلق: “چهل روز قبل از انتخابات خبرگان و مجلس ارتجاع، آخوند از سر خاک غنی شده اتمی برخاست!».
زیرا براساس برجام بازرسان سازمان ملل متحد از توانایی دسترسی به همه سایت های رژیم از جمله سایت های نظامی و غیرنظامی برخوردار خواهند بود. همچنین: “ بازرسان (آژانس بین المللی انرژی اتمی) برای 25 سال به معادن اورانیوم دسترسی خواهند داشت و از آسیابهای اورانیوم که کیک زرد برای رژیم ایران تولید میکند شناساییهای مستمر صورت خواهند داد» و “تمام سانتریفوژها و زیرساختهای غنیسازی برداشته شده از نطنز و فردو زیر نظارت مستمر آژانس قرار خواهد گرفت». همچنین رژیم آخوندی موظف گردیده تا پروتکل الحاقی را به اجرا گذاشته و بدین سان “ نظارت محکم آژانس » بر تمامی سیاه بازی های احتمالی رژیم، خود به بهترین اهرم کنترل بررای جامعه جهانی تبدیل شده است.
همچنین باقدری ژرف نگری به داده ها بویژه با نگاهی به چرایی عدم شرکت طرف های مقابل برای پاسخ به سوالات رسانه های خبری در کنفرانس “اعلام اجرایی شدن برجام », بخوبی می توان به چنته خالی ولی فقیه زهر خورده در هراس از بیان واقعیت ها نیز پی برد.
زیرا دیکتاتوری مذهبی حاکم بر میهنمان در این قمار اتمی، علاوه بر “خروج 98 درصد از دخایر اورانیوم غنی شده از کشورو خارج کردن بیش از 14 هزار سانتریفیوژاز مدار» و نیز “بتون آرمه کردن قلب راکتور هسته ای اراک » اکنون پس از یک دهه قمار اتمی، صاحب یک اقتصاد ورشکسته، بحران شدید مالی و موجی از نارضایتی در میان ایرانیان شده است.
واقعیت این است که عمق بحران اقتصادی در دیکتاتوری آخوندی بحدی است که دولت دست نشانده ولی فقیه اکنون ناچار به انتشار “16 هزار میلیارد تومان اوراق بهادار» شده است. همان بحرانی که برای مردم ایران سالانه بیش از 150 میلیارد دلار تا به امروز هزینه به همراه آورده و تمامی زیربناهای اقتصادی، مالی و بخشهای بزرگی از صنایع مادر را برای نسلها بین برده است.
همان قمار اتمی که با خود به تعطیلی گسترده واحدهای تولیدی و کارخانهها را به انضمام لشکر میلیونی بیکاران راه برده و پول ملی کشور را به نازلترین نرخ ممکن در جهان سوق داده است. سخن از بحرانی است که نه تنها به تعطیلی واحد های تولیدی و یا افت شدید پول ملی بسنده، بلکه به زنجیره ای از بحران های دیگر مانند بیکاری، تورم گسترده، فقر و فلاکت، نبود سرمایه گذاری نیز راه برده است.
در این رابطه خبرگزاری سپاه پاسداران، فارس (26 دیماه 1394) از جمله می نویسد: “آنچه امروز حاصل شد، یک وضعیت بی ثبات است که اعضای محترم تیم مذاکره کننده نیز در بی ثباتی آن با ما متفق القولند. دولت امروز در یک شرایط ویژه قرار دارد و نباید دچار توهم شود؛ توهم فروپاشی تحریم ها و دائمی بودن دستاوردهای اجرای برجام، برای اقتصاد کشور مهلک است. بخش عمده و اساسی برنامه هسته ای کشور نیز که با اتکا بدان مذاکره شد و امتیازات امروز بدست آمد، دیگر وجود خارجی ندارد و دارایی های هسته ای موجود، چیز قابلی نیست که بتوان روی میز گذاشت و در شرایط جدید، دست به بده بستان جدیدی زد».
بله این سخنان که از درون “خودی ترین » ارگان سرکوبگر رژیم بیرون آمده است، بخوبی عمق نیاز رژیم آخوندی به شتاب دادن پروسه تسلیم نامه اتمی به مثابه همان مثل معروف “خانه نشینی بی بی از بی چادری » است را به نمایش می گذارد. خاطرمان هست که چندی پیش عراقچی در صدا و سیمای رژیم به صراحت گفته بود: “ما قبول کرده ایم که سلاح اتمی » درست نکنیم. سخنی که بلافاصله و با عجله از روی سایت ها ی حکومتی برداشته شد. اتفاقا سخن مردم و مقاومت ایران نیز بر سر همین موضوع است، یعنی شکست یک استراتژی که رژیم برای آن بیش از دو دهه سرمایه گذاری های کلان کرده بود.
بهرحال اکنون با اجرایی شدن تسلیم نامه وین که در خود به بروز شقه و شکاف عمیق در درون حاکمیت راه برده و بحران عمیقی را در راس هرم رهبری نظام آخوندی پدیدار کرده است، موقعیت خامنه ای هرچه بیشتر ضعیف تر می گردد.
خامنهای که اکنون در پی تسلیمنامه اتمی وین به انتظار پولهای آزادشده است، به عیان با آتش زدن سفارتخانه ها، بر جنگافروزی، تروریسم، صدور انقلاب و آشوب در منطقه خاورمیانه تأکید میکند. وی ظاهراً از شکستهای یکی پس از دیگری در یمن، عراق و در آینده نهچندان دور در سوریه درس نگرفته است. شمشیری که وی بلند کرده است، قرار است نخست بر سر زندانیان سیاسی بیدفاع، زنان و مردم بهجانآمده در شهرهای مختلف میهنمان فرود آید. لذا براین منطق باید در صحنه داخلی عرصه را هرچه بیشتر بر دیکتاتور تنگ نمود و هرچه بیشتر مردم به جان آمده را به اعتراض و خیزش های عمومی علیه سرکوب، بحران معیشتی، اقتصادی و وضعیت حقوق بشر فراخواند. بقول رهبر مقاومت: خامنه ای با اتمی، بی اتمی، سرنگون، سرنگون ».