جهان شرایط چند گانگی و پر التهابی را از سر می گذراند. منطفه ما هم دچار جنگ های قومی و کشتارهای روزمره از طرف بنیادگرایان و آشفتگی سیاسی- اقتصادی است. دموکراسی وارداتی در منطقه به ویژه عراق و لیبی تجربه بزرگی را در اختیار مخالفان این نوع دموکراسی و مخالفان بنیادگرایان گذاشته است.
در این راستا ائتلاف بزرگی از کشورهای مسلمان منطقه و جهان علیه بنیادگرایی شکل گرفته است. این ائتلاف در مسیر ترقی و کمال خود قدم گذاشته است. از جمله رژیم آخوندی حاکم بر ایران از نظر این ائتلاف عامل بی ثباتی در منطقه و جهان و بزرگترین یاری رسان تروریسم جهانی به طور عام و تروریسم در منطقه به طور خاص اعلام گردیده است.
نفس رسیدن به این مدار از موضعگیری بر علیه بنیادگرایی اسلامی به ویژه علیه حکومت ایران، پیروزی خط درست و مبنایی مقاومت ایران بر علیه ارتجاع و بنیادگرایی است.
با مرور و بررسی این ائتلاف علیه بنیادگرایی در منطقه که رژیم ایران را هم نشانه می رود متوجه خلائی واقعی هستیم. اگر این خلاء به طور اساسی پر نشود دربه روی همان پاشنه زنگ زده ارتجاع و مماشات خواهد چرخید.
این خلاء با توجه به واقعیت صحنه سیاسی ایران و منطقه، همانا عدم معرفی آلترناتیو واقعی رژیم بنیادگرای حاکم بر ایران است.
بنابراین تظاهرات 8 بهمن 1394 (29 ژانویه 2016):
- برای گفتن " نه بزرگ " به روحانی که رئیس جمهور اعدام و مرید ولایت فقیه است انجام گرفت.
- این تظاهرات عظیم شاخص و معرف این خلاء واقعی بالا بود.
- این تظاهرات جنگ بین دو هماورد سیاسی – ایدئولوژیک در مداری نوین را در معرض قضاوت ایرانیان و جهانیان قرار داد. به همین جهت معرفی آلترناتیو رژیم آخوندی حاکم بر ایران را روی میز سیاستگذاران جهان قرار می دهد.
شرایط حساس جهان و منطقه را اگر در 3 محور مورد ارزیابی قرار دهیم جایگاه خلاء مورد نظر بهتر و شفافتر مشخص میشود:
الف- سرنگونی رژیم ایران
ب- شناسایی آلترناتیو رژیم ایران
ج- غلبه خط مماشات و ادامه چپاولگرانه خط مشی کنونی این خظ
در نگاه اجمالی و با توجه به تمامی شرایط که مختصری در بالا اشاره شد خط " ج " رو به تضعیف است. تمامی و اغلب کشورهای منطقه و جهان از سیاست آغشته به سیاست متزلزل و غیر شفاف مماشات غالب به جد به تنگ آمده است؛ و علنا از این سیاست اعلام بیزاری می کنند.
در بررسی محورهای " الف " و " ب " به نظر نگارنده اصل شناسایی آلترناتیو رژیم فقاهتی ایران در اولویت ذهنی و واقعیت صحنه سیاسی ایران – منطقه قرار می گیرد. پشتوانه این نگاه هم یکی از پایه هایش همان تظاهرات بسیار عظیم و به قول حامیان امریکائی، مقاومت " به " شدت سازمان یافته " پنجشنبه گذشته (29 ژانویه) می باشد.
اصل شناسایی آلترتیو رژیم ایران که تمامی شرایط آن با پرداخت حداکثر بها در ابعاد گوناگون سیاسی، ایدئولوژیکی، فرهنگی و اجتماعی فراهم گشته است خودبخود راه به سرنگونی تمام عیار رژیم ایران هم می برد.
بنابراین اعلام سرنگونی بدون درنظر گرفتن اصل شناسایی آلترناتیو حاکمیت ایران دموکراسی وارداتی، هرج و مرج و ویرانی تجربه شده در منطقه را بدنبال خواهد داشت.
نتیجه اینکه:
تظاهرات بی نظیر، پویا و کمال یافته درچنین اوضاع و احوال جهان ومنطقه، راه شناسایی این مقاومت از یکطرف و تعیین تکلیف منطقه از طرف دیگر را در چشم انداز نزدیک قرار می دهد.