این لایحه واردات بنزین و سایر محصولات نفتی را هدف قرار می دهد. خبرگزاری فرانسه نوشت: قانونگذاران آمریکا هشدار دادند زمان برای متوقف کردن رژیم ایران از توسعه تسلیحات اتمی رو به اتمام است. این گام بلند در کنگره آمریکا، متعاقب کنفرانس تهران برداشته می شود که واکنشی واضح از سوی رژیم ایران به همایش بینالمللی واشینگتن برای رویاروئی با خطرات اتمی تلقی گردید. این اقدام آمریکا بیش از هرچیز بیان عینی شدت بیسابقه تضاد جامعه بین المللی و در راس آن آمریکا با رژیم ایران است. اما مهمتر از آن این امر نشاندهنده این واقعیت است که رژیم ایران نه تنها دردرون خودش ظرفیت مانور ندارد بلکه در چنان وضعیت درهم شکسته و بی چشم اندازی است که کشورهای غربی هم دیگر امکان مانور در زمینه مماشات با آن را ندارند. به رغم همه منافع اقتصادی کوتاه مدت کشورهای غربی از قبَل مماشات با رژیم خونریز حاکم بر ایران و کوتاه آمدنها در برابر آن، هوارد برمن نماینده ارشد دموکرات درکنگره آمریکا با قطعیت و یقین رژیم ایران را تنها تهدید امنیتی جهان معاصر می نامد و می گوید: جهان با هیچ تهدید امنیتی مهمتر از چشمانداز یک ایران اتمی مواجه نیست…
به دنبال رای گیری، درکنگره آمریکا، هری رید رهبر اکثریت سنای آمریکا گفت: «به محض تهیه طرح نهایی تحریمها، با تمام توانم تلاش می کنم تا به سرعت این طرح در مجلس سنا مورد بررسی قرار بگیرد. این طرح کمک می کند تا خاورمیانه به ثبات برسد». او رژیم ایران را «زخم چرکین در جهان» خواند و با لحن تندی گفت: «به نظرم ما به اندازه کافی در انتظار کارکرد دیپلوماسی بودهایم»…
اما شاید زیاد هم دور از انصاف نیست اگر بپرسیم راستی چرا حالا؟ اگر به تحرکات و پروژه هستهیی رژیم برای دستیابی به سلاح اتمی و صدور تروریسم است که امر جدیدی نیست. در نیمه اسفند سال 84، آژانس بینالمللی انرژی اتمی با تشکیل یک جلسه اضطراری پرونده اتمی رژیم آخوندی را تهدیدی برای امنیت جهانی تشخیص داد و تصمیم به ارجاع این پرونده به شورای امنیت سازمان ملل متحد گرفت.
پس از این تصمیم، روز 9فروردین85، شورای امنیت ملل متحد به اتفاق آرای 15عضو خود بیانیهیی را در مورد پرونده هستهیی رژیم ایران به تصویب رساند و بر تعلیق کامل غنیسازی اورانیوم توسط رژیم طی ۳۰روز تأکید کرد. وقتی این بیانیه با بی اعتنایی کامل رژیم آخوندی روبرو گردید، و معلوم شد، امتیازها و مشوقهای متعدد، آخوندها را از تلاش برای دستیابی به بمب اتمی منصرف نخواهد کرد، شورای امنیت اولین قطعنامه علیه فعالیتهای اتمی رژیم آخوندی را که قطعنامه 1696 نام داشت در نهم مرداد ماه سال85 به تصویب رساند. این قطعنامه، از رژیم ایران خواستار تعلیق تمام فعالیتهای مربوط به غنی سازی شده بود و تصریح می کرد: اگر رژیم ایران تا 31اوت با این قطعنامه همکاری نکند اقدامات و تصمیمات بیشتری اتخاذ خواهد شد. پاسخ رژیم آخوندی به این قطعنامه نیز چیزی جز سرپیچی نبود. در تاریخ 2دیماه شورای امنیت سازمان ملل سرانجام قطعنامه تحریم رژیم آخوندی به خاطر فعالیتهای هستهایش را به تصویب رساند. قطعنامه 1737 مقرر میکرد رژیم باید, بلادرنگ فعالیتهای تکثیر اتمی خود را به حالت تعلیق دربیاورد. براساس این قطعنامه واردات و صادرات مواد و تجهیزاتی که دارای ظرفیت و استفادة اتمی هستند به ایران و از ایران ممنوع اعلام شده بود. همچنین داراییها و اموال اشخاص یا موسساتی که فعالیتهای اتمی رژیم و یا فعالیتهای مربوط به توسعة سیستمهای پرتاب سلاح اتمی آنرا حمایت می کنند, مسدود شده بود. در این قطعنامه به رژیم آخوندی 60 روز مهلت داده شده بود که به خواست جامعه جهانی برای توقف فعالیتهای اتمی پاسخ مثبت دهد و در غیر این صورت با اقدامات بعدی روبرو خواهد شد. ضرب الاجل این قطعنامه در تاریخ دوم اسفند ماه 85 به پایان رسید و رژیم آخوندی در عرض دو ماه با محدود کردن بازرسان آژانس، راه اندازی سه هزار دستگاه سانتریفوژ و تشبیه برنامة اتمی خود به قطاری بدون ترمز و دنده عقب، نشان داد که رویارویی با جامعه جهانی را برگزیده است. پاسخ جامعه جهانی به این سیاست رژیم آخوندی، قطعنامه 1747 بود که روز چهارم فروردین در شورای امنیت سازمان ملل متحد به اتفاق آرا به تصویب رسید.
در این قطعنامه برای اولین بار نهادها و افراد و ابسته به سپاه پاسداران رژیم مورد تحریم بینالمللی قرار گرفتند. اما حاصل چه بود؟ پاسدار حسین شریعتمداری 22فروردین86 پاسخ رژیم را فرموله کرد و گفت: «آمریکا و متحدانش به خوبی می دانند که در عراق گروگان ایران هستند و به وضوح درک کرده اند که جنگ 33 روزه لبنان فقط یک چشمه از نمایش قدرت ایران اسلامی بوده است و مناسبات آینده خاورمیانه به سرانگشت ایران وابسته است…امروزه مسئولان هسته ای به این نتیجه رسیده اند که کار فنی و تکنولوژیک بر مذاکره و چانه زنی برتری غیرقابل انکاری دارد چرا که این روش قدرت آفرین است»…
و داستان تا امروز ادامه یافته است…
و اما حالا؛ واقعیت این است که تصمیم روز پنجشنبه کنگره آمریکا، پیش از آن که بیانگر رویارویی جامعه جهانی در مساله اتمی با رژیم آخوندی، باشد، نشاندهنده قدرت و نیرومندی قیام مردم ایران در رادیکالیزه کردن و قطب بندی فضای سیاسی در سطح منطقه و جهان است. قیام، مماشات را عقب رانده و راه پیشروی تمامی جریانات و نیروهای پایدار در رویارویی با نظام دژخیمان را باز کرده و برای سایرین راهی جز پس زدن رژیم باقی نگذاشته است. شاید سخنان جو بایدن معاون رئیس جمهور آمریکا تعبیر بالنسبه گویایی از این قدرت بلامنازع قیام مردم ایران است. او در مصاحبه با تلویزیون ای.بی.سی آمریکا گفت: ”این اولین باری است که تمامی دنیا در رابطه با اینکه رژیم ایران که در منطقه ممنوعه قرار دارد، متحد هستند... این رژیم بیش از همیشه در رابطه با مردم خودش و در منطقه در انزوا قرار دارد ” .... و خبرگزاری فرانسه اضافه کرد: بایدن متعهد شد و گفت «ما فشار روی رژیم ایران را ادامه خواهیم داد. این رژیم شکننده است و از دارا بودن ظرفیت در برابر فشار فاصله دارد».
قطعا که در باره علت «شکنندگی» این رژیم و «فشار پذیر نبودن» ش مردم ایران جای ابهام و سوال باقی نگذاشته اند ولی جای دست مریزاد و آفرین به خلقی به پا خاسته و جوانانی اشرف نگین و اشرف نشان باقی است که عزم جزم کرده اند تا یک تاریخ شقاوت و جنایت را به طور تاریخی به گور بسپرند تا جهانی به صلح و آرامش تن بسپرد و این قطعیتی است که تا آن سوی جهان را تسلیم خود ساخته است.