هر کسی که مدعی است این گل های حوزه در ترور محاربین و منافقین و غیره دست داشتند، نه اهل فراموش کردن هستند و نه از بخشش چیزی حالیشون میشه ! گذشت اون دوران ! گذشت خاوران و میکونوس! الان پسا برجام شده، ظریف اومده، چی چی اورده، به ناخودی ها ربطی نداره! فقط مرده شور ریختتون ببره! یکبار مثل آدم ازتون درخواست شد بیایید رای بدهید، اگر به خدا اعتقاد دارین، خوب بیایین! اگر ندارید خب بازم رای بدین! مگر فرخ لقاء رژیم نگهدار خیلی با خداست ؟ چقدر متمدنانه هر بار رای را بالاخره میده! هی بگید تحریم تحریم تا تحریم دونتان ...، اصلن تقصیر شماست که من مثل احمدی حرف زدم! من خیلی معتدله تشریف دارم، اهل مسامحه و معانقه و مغازله هم هستم ! تا کور شود هر انکه نتواند دید! الان که نظام مقدس مقتدر ما هم چین و هم پوتین و هم اوباما را توی کیف خرید آشپزخانه کنار هم کاشته ! أوفینا ! دلم خنک شدا ! نتونستین ما رو بی آبرو بکنید !
اینقدر تحریما رفته خوب شده! اینقدر کرور کرور رفت توی سفره ی ملت، نه هر ملتی، نه مثل این مفنگی های حاشیه نشین ما ، نه ! ملت با خدمه و حشم ! ملت های متمدن فرنگ، اونا که قدر یورو و دلار را میفهمن ! ملت ما اینقدر بی شعورن که فقط باید با شلاق بالا سرشون وایستاد تا باد تو کله شون نیافته، فکر کنن خبریه ! یکی هم لازم بود مثلا مثل تجویز دکتر روزی سه عدد، اعدام علنی برای تسکین خاطر عظما !
بالاخره گفتم که دلم خنک بشه ! اصلن همین دری جون نجف ابادی هم از سرتون زیاده ! حالا رای ندادید هم مهم نیست ! مگر تا حالا با رای شما شاخ غول شکسته؟ خود رهبر هم میدونه، چه با رای، چه بی رای، چه با اتم، چه بی اتم، چه با خبرگان چه بی خبرگان، اون چیزی که مهمه اینه که دوباره شلوغ نشه، شورش نشه،
واسه که نشه من حاضرم حتی به سردار سلیمانی مجروح هم خون بدم ایشون بشه فرمانده ی همه ی ما، اگر شورش بشه اونوقت ما چه کار کنیم ؟ ما که دلمون میخاد بین اروپا و خانه ی پدری ییلاق قشلاق کنیم ! حالا یک کمی این صهیونیستها توی سنا سختش کردن که ما مدام بین تهران و لس أنجلس بریم بیاییم مثل ظروف مرتبطه یا لوله ی بین ابشی و چاه !
برا اینکه شلوغ نشه، رای بدین وگرنه میشیم مثل سوریه ! دلتون میاد پوتین بیاد تهرونه بمباران بکنه ؟ حالا چند تا عرب ریشو رو بمباران بکنه، مگر بده، انتقام ایوان مدائن را داره میگیره !!
و..... و .... و .... "
من که حتی از نوشتن أفکار ارتجاعی و رژیمی دنبالچه های رژیم ضد بشر، حتی به استهزاء و طنز، دچار رنج میشوم که بعد از سی و چند سال جنایت عریان و حکومت شلاق و آیین تجاوز، باید در مضرات رای دادن نوشت، باکی نیست، بازهم خواهیم نوشت و خواهیم جنگید و حق حاکمیت مردم این کشور ستم دیده را به انها باز خواهیم گرداند. ما بدون چشمداشت به هر منفعت فردی اما در مسیر تامین بزرگترین نفع و صلاح مردم، راه را در سرنگونی تام و تمام این رژیم میدانیم . در ورای هر تلاطم منطقه ای و بین المللی، فراتر از هر معادله ی سیاسی، به خاطر مردم ایران، به خاطر لبخند کودکان ایرانی، به خاطر خاتمه یافتن اعدام و شکنجه و شلاق، از خواست و شعار سرنگونی رژیم ولایت فقیه دست بر نمیداریم، در راه آزادی مردم ایران هزاران و هزاران سر عاشق به سینه ی خاک سرد افتاده است، حاشا که از تقدس این خاک بزرگ سربگردانیم.
این را از مسعود آموخته و به مریم تعهد داده ایم. یک کلام ! سرنگونی، سرنگونی، سرنگونی .